Skip to main content

آنانسی افسانه‌ای از مردم آشانتی

معرفی کتاب
«آنانسیِ» عنکبوت یکی از بزرگ‎ترین قهرمانان فولکوریک جهان است. او موجودی بامزه و ناقلا و حقه‌بازی عاقل و دوست‎داشتنی است که بر دشمنان قوی‌تر از خودش پیروز می‌شود. در این افسانه، آنانسی به سفر خطرناکی می‎رود و در طول سفر، ماهی و شاهین تهدیدش می‎کنند؛ اما او به کمک شش پسرش جان سالم به در می‏برد.

زندگی ظاهری روبی

معرفی کتاب
مادرِ «روبی» در زندان است و موضوع اصلی داستان، احساسات روبی و کمبودهای اوست. روبی هربار که به ملاقات مادرش می‏‌رود، از او می‎خواهد به خانه بیاید و هربار مادر می‌گوید: «این‌بار نه، ولی به زودی می‎آیم.» روبی هر هفته به این امید به ملاقات مادرش می‌رود که او را با خود به خانه ببرد؛ اما هربار مادر همان پاسخ را می‎دهد. بعد از شش سال، دیگر هیچ‌کدام درباره این موضوع صحبت نمی‎کنند و دیگر هیچ‌وقت کلمه به زودی را به کار نمی‌برنند. از آن روز به بعد... .

چتر سبز

معرفی کتاب
هنگامی‌که فیل با چترش زیر باران قدم می‌زند، جوجه‌تیغی از راه می‌رسد. جوجه‎تیغی فکر می‌‏کند چتر فیل، قایق اوست! فیل او را از اشتباه درمی‏‌آورد و می‏‌گوید هروقت بخواهد، می‏‌تواند از آن استفاده کند. بعد گربه و خرس و خرگوش پیر می‌آیند و... . همه آن‎ها اشتباه می‎کنند. چتر متعلق به فیل است؛ اما هرکدام از آن‎ها وسیله خودش را می‌‏خواهد و به آن احتیاج دارد. حالا چه اتفاقی رخ می‏‌دهد؟

شازده کوچولو

معرفی کتاب
قهرمان داستان، خلبانی بی‌نام است که پس از فرود در کویر، با پسر کوچکی آشنا می‌شود. پسرک به خلبان می‌گوید که از سیارکی دوردست می‌آید و آنقدر آنجا زندگی کرده که روزی تصمیم می‌گیرد برای اکتشاف سیاره‌های دیگر دیار خود را ترک کند. او همچنین برای خلبان از گل رُز محبوبش می‌گوید، از دیگر اخترک‌ها تعریف می‌کند و از روباهی که او را این‌جا، روی زمین، ملاقات کرده ‌است. خلبان و شازده چاهی را می‌یابند که آن‌ها را از تشنگی نجات می‌دهد. او در طی داستان با ماری برخورد می‌کند که زبان رازآلودی دارد. در نهایت شازده کوچولو تصمیم می‌گیرد به سیارک خود بازگردد.

تو یک جوجه هستی

معرفی کتاب
دو خواهر بزرگ‌تر «هنریتا»، همیشه او را اذیت می‏‌کردند. یک شب هنگامی‎که هنریتا آماده می‎شد تا به رختخواب برود، سروکله خواهرهایش پیدا شد. آن‎ها به او گفتند که یک جوجه است! هنریتا باور نکرد؛ ولی آن‎ها آن‌قدر دلیل آوردند تا هنریتا قانع شد که یک جوجه است! به خصوص وقتی روز بعد روی تختش یک تخم‎مرغ پیدا کرد! هنریتا تصمیم گرفت خانواده واقعی‎اش را پیدا کند. برای همین راهی مزرعه آقای «بارنی» شد.

سردترین روز در باغ‌وحش

معرفی کتاب
در یکی از روزهای سرد زمستان، در روز جمعه، در باغ وحش «میلتون میدو»، دستگاه گرمایش مرکزی از کار می‎افتد و بدتر از خرابی دستگاه، این است که تعمیرکار خبر می‎دهد تا روز دوشنبه نمی‎تواند آن را تعمیر کند! همه حیوانات در حال یخ زدن هستند، به جز خرس قطبی که از قیافه‌اش غرور می‎بارد! آقای «پیکلز»، مدیر باغ وحش، بعد از مدتی سردرگمی، راه حلی پیدا می‎کند! او از مسئول نگهداری هر حیوانی می‌خواهد که حیوانش را برای تعطیلات آخر هفته به خانه ببرد! ولی این چطور ممکن است؟

شلوغ‌ترین روز درباغ‌و‌حش

معرفی کتاب
آقای «راجا» هشت سال است که مسئول نگهداری از کرگدن است؛ ولی احساس می‏‌کند به تغییر نیاز دارد. او از آقای «پیکلز»، مدیر باغ وحش، می‌خواهد که فقط برای یک روز جایش را عوض کند! آقای پیکلز جای او را با دوشیزه «اینگلبی» که مسئول مراقبت از حشرات است، عوض می‌‏کند؛ اما آن روز تبدیل می‏‌شود به شلوغ‎ترین روز باغ وحش! چون بقیه کارکنان نیز جایشان را عوض کرده‌‏اند! شامپانزه‌ها شلوغ‌بازی درمی‌‏آورند، کرگدن می‎غرد و خرس قطبی با سرعت پنجاه کیلومتر در ساعت به طرف خیابان می‎دود!

دسیسه‌ آدامسی

معرفی کتاب
«کیویاتکوفسکی» یک کارآگاه خصوصی است و از همان روزی که می‌‏تواند فکر کند به این موضوع پی می‎برد. او عاشق آدامس «کارپنترز» است و به هیچ‌وجه حاضر نیست آدامس دیگری را امتحان کند. اولین ماجرای کارآگاهی او درباره ناپدید شدن بسته‎های آدامس محبوبش از پیشخوان دکه سرِ کوچه‌شان است؛ وقتی او برای خرید آدامس به دکه «اولگا» می‏‌رود و متوجه می‎شود که اولگا چندروز است که آدامس سفارش می‌‏دهد؛ اما ناپدید می‎شوند و او نمی‎داند که چطور این اتفاق می‏‌افتد!

راز اسکیت گمشده

معرفی کتاب
«کیویاتکوفسکی»، عاشق سردرآوردن از اسرار و معماهاست. او خودش را کارآگاه خصوصی درجه یک می‌‏داند، هم‌ردیف شرلوک‌هولمز! دومین پرونده او پیدا کردن اسکیت‎هاست. «فریتس»، سفارش‌های تلفنی پیتزا را با اسکیت می‎برد دَمِ در خانه‎ها؛ اما برایش مشکلی پیش می‎آید، کفش‌های اسکیتش را موقع کار می‏‌دزدند و او مجبور می‎شود پابرهنه به خانه برگردد. این پرونده ابتدا خیلی پیش‌پاافتاده به‎ نظر می‎رسد و کیویاتکوفسکی نمی‎تواند تصورش را بکند که اصل ماجرا چیست!

زمان به وقت قاصدک

معرفی کتاب
«لیو» دختر نوجوانی است که از تک‌تک لحظه‎های زندگی روزمره خود و خانواده‎اش عکس می‏‌گیرد و این روزمرگی‌ها که نقطه اشتراک همه عکس‌ها هستند، به تدریج راهگشای مسیر زندگی‎اش می‎شوند. لیو علاوه‌بر عکس‌ها، دفتر خاطرات مادرش را هم در تمام لحظه‌ها همراه دارد. در ابتدای داستان، رفتار مادر لیو ناگهان تغییر می‌کند. او به دخترش اجازه می‎دهد گوشواره بیندازد، لباس زنانه بخرد، آشپزی یاد بگیرد و... . لیو کم‌کم شک می‎کند؛ چون مادرش همیشه با این کارها مخالف بود. پس ماجرا چیست؟