محله چائوسنها: روایتی داستانی بر اساس زندگی شیخ احمد قمی
معرفی کتاب
«محله چائوسنها» روایت داستانی زندگی عالمی ایرانی که در دوران صفوی به تایلند رفت و ضمن راهاندازی دستگاه تجاری مفصل، به مناصب مهمی در حکومت سیام (تایلند) دست یافت. در تهاجمهای خارجی کنار مردم سیام ایستاد و امین حکومت آنها بود. خاندان شیخ احمد قمی همچنان در تایلند صاحب نام و منصباند. این رُمان روایت مردی است که اسلام و عشق به سیدالشهداء را از قم به تایلند سوغات برد. «محله چائوسن ها» داستان شیخ احمد قمی؛ مؤسس اولین حسینیه تایلند است.
راز عباس خروس
معرفی کتاب
«مجموعه طنز علافها» داستانکهایی از اتفاقات و رفتارهای خوشمزۀ رزمندگانی است که هر کدام انگیزههای خودشان را از حضور در جبهه داشتند و شبیه بقیه رزمندهها نبودند. «راز عباس خروس» جلد دوم این مجموعه است. در این جلد راز عباس خروس بزنبهادر ساواک که شهری از جاهل بازی و چاقوکشیاش به خدا پناه میبردند چه بود که سر از جبهه درآورد و آنجا چه گردوخاکی کرد و با آن سبیل از بناگوش در رفته، رزمنده خط مقدم شد را میفهمیم. راستی برای عباس آقا خیلی مهم است درست صدایش کنید! نه چیزی کم، نه زیاد: فقط «عباس خروس».
مورچه انتحاری
معرفی کتاب
«مجموعه طنز علافها» داستانکهایی از اتفاقات و رفتارهای خوشمزۀ رزمندگانی است که هر کدام انگیزههای خودشان را از حضور در جبهه داشتند و شبیه بقیه رزمندهها نبودند. «مورچه انتحاری» جلد اول این مجموعه است. در مورچه انتحاری قصۀ مجی را میخوانیم که محلهای از دستش در عذاب بودند و روحانی مسجد با موافقت اعزام او به جبهه به دادش رسید. غافل از اینکه در جبهه سنگر علافها انتظارش را میکشد. مجید، عباس خروس، خسرو مخ و اِدی کرامت با چند رزمندهٔ عجیب دیگر از اعضای برجسته سنگر علافها بودند. از دست علافها سنگرشان هم آسایش نداشت چه برسد به نیروهای خودی و حتی دشمن!
مطرود: پادشاه آتشبین 2
معرفی کتاب
این اثری ترجمه داستانی ماجراجویانه از مجموعه «نگهبانان گاهول» است که برای مخاطب نوجوان به نگارش درآمده است. در بخشی از کتاب میخوانیم: «... نبردی عظیم در افق شعله میکشد و نزدیک میشود. سورن و گروهش، برای آنکه آماده بشوند، باید به قلمروهای مرموز شمالی پرواز کنند تا متحد بیابند و هنرِ هولناک جنگ را بیاموزند. در همینزمان، سنتایگی به چنگ پاکزادها افتاده است. اگر جلویشان را نگیرند، پاکزادها بار دیگر حملهای مرگبارتر به درخت خواهند کرد. گاهول نیز بدون متحدهای شمالی قطعاً سقوط خواهد کرد. سورن باید در مأموریتش موفق شود. او و گروهش باید در نبرد نهایی پیروز شوند. خرد، شجاعت و فداکاری همهی جغدهای درخت کبیر لازم است تا در مقابل این آتش سوزان و ویرانگر بایستند؛ از سورن و جغدهای گروه نیز جز دلاوری و قهرمانی انتظاری نمیرود.»
ملاقات در جزیره
معرفی کتاب
شهید مصطفی یوسفی نیروی دقیق و خبرۀ اطلاعات و شناسایی، امید همرزمانش و از یاران معتمد شهید مهدی زینالدین بود. او از زمان و چگونگی شهادتش اطلاع داشت و به دوستانش خبر داده بود؛ اما به خواست خودش کمتر اطلاعی از او در دست است. شهیدی که وجببهوجب مناطق عملیاتی را برای دیگران شناسایی میکرد، اما از سر اخلاص تا توانست عکسی از خود باقی نگذاشت. «ملاقات در جزیره» روایت داستانی زندگی شهیدی است که تا نام امام زمان(ع) را میشنید، اشکهایش جاری میشد.
مرد بیسر
معرفی کتاب
این کتاب، روایت زندگی یکی از یاران بزرگ و خاص امام سجاد علیه السلام است که به دلیل مبارزه با حجاج (حاکم خونریز عراق و حجاز در دوران امویان) تحت تعقیب حکومت قرار دارد . شجاعت، پایداری در عقیده، پارسایی، زهد و تقوا، تلاش برای شناساندن امام سجاد و رساندن سخنان وی به مردم از جمله ویژگیهای وی است که در داستان بهچشم میخورد. در لابهلای روایتهای زندگی سعیدابنجبیر روایتهایی از امام سجاد نیز بیان میشود که باعث آشنایی بیشتر مخاطب با این امام میگردد.
جادوپرست
معرفی کتاب
«جادوپرست»، داستان فرید، یک نوجوان در دوران پهلوی دوم و در خانوادهای نابهنجار است که با مرگ مرموز یک پاسبان، ناخواسته وارد ماجراهای عجیب میشود. این داستان فانتزی، دستمایهای شده تا نوجوان امروز در قالب جدیدتری به تاریخ بپیوندد. در گزیدهای از کتاب آمده است: «تمام شب خواب مجید را دیدم داشت جیغ میزد و کمک میخواست اما من گاهی میخندیدم گاهی گریه میکردم و به دنبالش میدویدم بعد اژدهای سه سر دورم چرخ خورد و من آبی شدم، بعد زرد، بعد بنفش و قرمز اژدها خندهای کرد و شانههایم را بوسید از جای بوسههایش دو سر مثل سر خودم بیرون زد دستها و پاهایم پر از فلس شدند. دو سر خندیدند و از دهانشان آتش بیرون زد و تنم را سوزاند. مامان نوک انگشتهای پایش را فرو کرد توی پهلویم و تکانشان داد ... .»
حسنا و ملکههای رنگی
معرفی کتاب
«حسنا و ملکههای رنگی» قرار است دست ما را بگیرد و ببرد در شهری که پر از جواهر و لباسهای دنبالهدار و بینظیر است. روی تمام تاجهای ملکه، سنگهای قمیتی برق میزند. تازه این همهی قصه نیست، از در و دیوار قصر گرفته تا صندلی و بشقاب و حتی لیوانها، همه از جواهرند. قرار است یکبار برای همیشه تکلیف ما را با چنین چیزهایی روشن کند! بالاخره لباس و جواهرات زیاد خوب است یا نه؟ ! کتاب داستانی است که در آن حسنای 12 ساله، از کارهای بشری، خواهر کوچکش حرص میخورد و گاهی از نصیحتها و حرفهای پدر و مادرش سر درنمیآورد. داستان کتاب، با زبانی شیرین و پرکشش دست مخاطب و علیالخصوص دخترها را میگیرد و میکشاند توی کمدهای پر از زرق و برق ملکه و لابلای لباسهای خوشبو و دنبالهدار. حسنای قصه ما باید تصمیم بگیرد میخواهد چه کار کند؟ ! به هر قیمتی صاحب این همه جواهر باشد یا برگردد به دنیای واقعی خودش؟ ! دوستانش را هم فدای این همه زرق و برق بکند یا از این همه یاقوت و زمرد و مرمر دل بکند؟ !
اکبرآقا گل کاشتی: روایتهایی از دوران دفاع مقدس
معرفی کتاب
این اثر بیست قصهی جذاب و خواندنی از ماجراهای رزمندگان در دوران جنگ تحمیلی است که برای نوجوانان بازنویسی شده است. در این کتاب میخوانیم: «... خلیل چوپان اسم یک افسر بعثی بود. از وقتی مهدی توی جیبهای او پِشکِل بزغاله دیده بود به این اسم معروف شد. آن روز خلیل دست کرده بود توی جیبش و پشکِلها از بین انگشتانش روی زمین افتاد. یک روز صبح خبر آوردن که فرمانده نمیآید و خلیل مسئول سرکشی به اُسرا شد. حالا فکر کنید اردوگاه اُسرا با یک فرمانده اینطوری به چه وضعی افتاد... .»
حاجی بسما...
معرفی کتاب
«حاجی بسم الله» بیستویک قصهی جذاب و واقعی از زندگی رزمندگان کاشانی در جبههها یا زمان اسارت است. داستانها در دوران دفاع مقدس (1367-1359) جریان دارند و تجربیات رزمندگان را به تصویر میکشند. از نظر نویسنده جنگ محدودیت ندارد امّا از کجا گفتن و چگونه بیان کردنش از اصل روایت مهمتر است و برای رفاقت با شهدا باید ناگفتهها را گفت. در بخشی از کتاب میخوانیم: «... صدای نعرهی افسر بعثی لرزه به جان سربازان عراقی انداخت: گاو مش حسن کیست؟ افسر عراقی شتلپ یک کشیده دیگر زد و باز تکرار کرد: میگویم «گاو مش حسن» کیست؟ اسیر ایرانی با آرامش خودش را جمع و جور کرد و گفت: از خود «مش حسن» بپرس! افسر مشت بعدی را محکمتر خواباند پای چشم اسیر ایرانی و گفت: جُک میگی! خودش رو از کجا پیدا کنیم؟ اسیر ایرانی گفت: این که کاری ندارد، همون طوری که ما رو اینجا آوردید!»