Skip to main content

من یک لاک‌پشتم

معرفی کتاب
زمان جنگ است. «ایاز» به خاطر نمره ریاضی‌اش هر روز کتک می‌خورد. معلم ریاضی، لاک‌پشت صدایش می‌کند و ایاز فکر می‌کند شاید به علت بلوز کاموای سبزی است که می‌پوشد. یه روز خبر شهادت دایی ایاز را می‌آورند. او همچنان در مدرسه کتک می‌خورد تا اینکه پدرش با معلم ریاضی دست‌ به یقه می‌شود و ریاضی را به او یاد می‌دهد. حالا دل ایاز گرم شده است؛ اما روزی متوجه می‌شود که پدرش هم می‌خواهد به جبهه برود. او سعی می‌کند مانع شود؛ ولی بی‌نتیجه است و او همچنان با معلم ریاضی مشکل دارد. بچه‌های دیگری هم هستند که با این معلم مشکل دارند و گویا براش نقشه‌ای کشیده‌اند.

در خواب‌هایم

معرفی کتاب
زن قالی‌باف برای نجات خانه‌اش از خراب شدن، نذر می‌کند قالیچه کوچکی ببافد و تقدیم حرم «امام‌رضا» (ع) کند. از طرفی «هانی»، پسر «سیدهاشم معبر»، عاشق «نبات»، نوه «حاج‌یحیی»، می‌شود. یحیی دنبال جفت قالیچه‌اش می‎گردد و شرط می‌کند اگر جفت قالیچه پیدا شود، با ازدواج نبات و هانی موافقت کند؛ اما حاج‌یحیی در اثر سکته ناگهانی در بیمارستان بستری می‌شود و بعد از چند ساعت، در حالی که خانواده خوشحال‌اند که خدا عمر دوباره‌ای به او داده است، از دنیا می‌رود و... .

مثل شیشه مثل سفال

معرفی کتاب
پدر و برادر «پونه»، در عرض چند ثانیه، با ورود فردی مسلح به طلافروشی، کشته ‌شده بودند و پونه نمی‎دانست بدون آن‌ها چگونه زندگی کند؛ اما چندوقتی بود که آرامشش را به دست آورده بود. از آن طرف، مادر حنیف به او سفارش کرده بود که سرِ وقت خانه باشد تا بدقول نشوند. آن روز قرار بود به خواستگاری بروند؛ اما سرِ دو راهی، وقتی حنیف از شیرینی‎فروشی بیرون آمد، با پونه چشم در چشم شد و باور نمی‏‌کرد که حوری‌ای که دو سال است در خواب می‎بیند، انسان باشد. انسانی که هم‌اکنون روبه‌رویش ایستاده است! و... .

یک خوشه انگور سرخ

معرفی کتاب
«زینب» دختر مأمون، راوی داستان است و قصه از روزی آغاز می‌شود که مأمون با خشم از شکار بازمی‌گردد و هیچ‌کس نمی‌داند علت این عصبانیت چیست. زینب متوجه می‌شود که عصبانیت پدر از پسر خردسال امام‌رضا (ع) است، پسر کوچکی که با شهامت مقابل خلیفه می‌ایستد و با او صحبت می‌کند و... . زینب سرگذشتش را بازگو می‌کند و هزاران بار بخت و سرنوشت را لعنت می‌کند که او را مجبور کرده است تا انگور زهر‌آگین به همسرش، «امام‌رضا»، بدهد؛ اما او ترسوتر و ناتوان‌تر از این است که از فرمان پدر سرپیچی کند و... .

حلیه

معرفی کتاب
«علی‌مردان» دو سالش بود که پدرش به اروند زد و دیگر هیچ‌وقت خبری از او نشد. بعد از آن، عموها زیر بال و پرش راگرفته بودند. صبح تا ظهر مدرسه می‌رفت و ظهر تا غروب در مغازه، پای دخل می‌ایستاد. در روزهای آغاز جنگ، علی‌مردان سال چهارمی بود و منتظر دیپلم و چندماهی بود که عاشق شده بود، عاشق «حلیه»، دختر مدیر مدرسه! علی‎مردان ماجرا را به مادرش گفت و او را برای خواستگاری ‎فرستاد. پدر حلیه شرط کرد که علی‎مردان قبل از هرچیز باید دیپلم بگیرد. چندماه بعد، دیپلم علی‎مردان حاضر بود، کت و شلوارش هم، ولی... .

ماه را نشانه بگیر

معرفی کتاب
روستای «آبگرمک»، به روستاهای دیگر دختر نمی‌دادند؛ اما به «قاسم چگینی» که از روستای «سری‌کوه» بود، نه نگفتند. قاسم جوانی کاری و آبرودار بود و کار برایش عار نبود. بعد از یک سال، وقتی قاسم و عروسش بچه‌دار نشدند، حرف و حدیث‌ها شروع شد. قاسم خانواده‌اش را برداشت و به شهر رفت. در هر شهری چند ماهی کار می‎کرد و به دنبال کاری بهتر به شهر دیگری می‌رفتند. به سفارش شخصی، به شهرهای جنوب رفت. به علت گرمای هوا، پول خوبی می‌دادند. قاسم رفت و دیگر خبری از او نشد و... .

بازگشت از ماه

معرفی کتاب
گروه «گون کلوپ» که کارشان ساخت توپ‌های بزرگ در دوران جنگ‌های داخلی امریکا بود، تصمیم‌ می‌گیرند برای رفتن به ماه، توپ بسیار قوی و نیرومندی بسازند. سه نفر حاضرند که با این توپ به ماه سفر کنند. بنابراین، توپ به یک واگن مسافربری تغییر شکل می‌دهد. این مسیر باید در فاصله نود و هفت ساعت و سیزده دقیقه و بیست ثانیه طی شود؛ اما به دلایل نامشخص، سفینه روی سطح ماه فرود نمی‌آید و ممکن است تحت قوانین جاذبه ماه، تا قرن‌ها در مدار ماه سرگردان باشد. آیا ساکنین سفینه می‌توانند دوباره به زمین بازگردند؟

در سیارات چه می‌گذرد؟

معرفی کتاب
«هکتور سر وادک»، کاپیتان ستاد ارتش و «کنت واسیلی تیماشف»، از کَشتی «دوبرینا»، قرار است با هم دوئل کنند؛ اما هر دو مایلند علت این دوئل از همه مخفی باشد. در طول روز هر یک به دنبال شاهدان این دوئل هستند و قرارشان ساعت نُه صبح روز بعد است؛ ولی آن شب اتفاقی رخ می‌دهد که همه‌چیز را عوض می‌کند. ستاره دنباله‌داری به زمین برخورد می‌کند و قسمتی از زمین به آن متصل می‌شود. حالا این بخش از زمین، با آب‌ها و گیاهان و همه ساکنینش، محکوم به سفری دوساله با این ستاره هستند.

رمزگشایی در آمازون

معرفی کتاب
«توراس» کاپیتان جنگل است. او را برای حفاظت از جنگل انتخاب کرده‌اند. توراس از سفیدپوستان برزیل است؛ ولی هیچ‌کس نمی‌داند از کجا آمده است. او نامه‌ای اسرارآمیز دارد، نامه‌ای که جملات آن به هیچ زبانی شبیه نیست و مشخص است که در سال‌های خیلی دور نوشته شده است و توراس نمی‌تواند آن را بخواند؛ اما می‌داند که این برگه گنج بزرگی را در خود جای داده است. او به دنبال صاحب این سند است. کسی که حاضر است تمام ثروت خود را برای این چند سطر بدهد!

بلیت بخت‌آزمایی

معرفی کتاب
مادر منتظر پسرش، «ژوئل»، است؛ اما دخترش، «هولدا»، خبر می‌دهد که برادرش زودتر از فردا نمی‌آید. در همین موقع، نامه‌ای از نامزد هولدا، «ال»، می‌رسد. او در این نامه تاکید کرده است که خیلی زود کشتی ماهیگیریشان باز می‌گردد، با پول قابل‌توجهی که می‌توانند به‌زودی ازدواج کنند؛ اما کشتی هیچ‌وقت بازنمی‌گردد و فقط بطری‌ای از راه می‌رسد که حاوی یادداشتی برای هولدا و یک بلیت بخت‌آزمایی است. روز قرعه‌کشی نزدیک است و هولدا مضطرب‌ و پریشان. در روز قرعه کشی چه اتفاقی رخ می‌دهد؟