Skip to main content

آقا گرگه به سفر دور دنیا می‌رود

معرفی کتاب
زمستان است و آقاگرگه تصمیم می‌گیرد به سفر برود. او در پاریس، «برج ایفل»، در لندن، «کاخ باکنیگهام»، در مصر، مجسمه «ابوالهول» و... را می‌بیند و تجربه‌های زیادی به دست می‌آورد. در ضمن، آقا گرگه مرتب برای دوستانش نامه می‌نویسد و ماجراهای خود را برایشان تعریف می‎کند.

آقا گرگه رنگ خودش را عوض می‌کند

معرفی کتاب
رنگ بدن آقا گرگه سیاه بود و او از آن رنگ خوشش نمی‌آمد. به همین دلیل، هر روز ، با یک سطل رنگ، خودش را رنگ می‌کرد؛ اما هیچ کدام از رنگ‌ها را دوست نداشت. دوست داشتن خود و رضایت از خویش، نکته این داستان است.

آقا گرگه تولدش را جشن می‌گیرد

معرفی کتاب
جشن تولد آقاگرگه نزدیک است و او همه دوستانش را دعوت می‌کند؛ اما هر کدام از دوستانش به بهانه‌ای دعوت را نمی‌پذیرند و آقاگرگه خیلی ناراحت می‌شود. آقاگرگه یه بطری طلایی پیدا می‌کند که می‌تواند سه آرزویش را برآورده کند. در ادامه ماجراهایی رخ می‌دهد که آقا گرگه را خوشحال می‌کند. برنامه‌ریزی کردن، قضاوت نکردن عجولانه و احترام به عقاید دیگران از نکات مطرح در این داستان است.

گاهی پُرآب، گاهی کم‌آب

معرفی کتاب
کنار برکه‌ای پر آب و زیبا، قورباغه، سنجاقک، لاک‌پشت، اسب آبی و... زندگی می‌کردند. روزی اسب آبی وارد آب شد و آب برکه بالا آمد و بیرون ریخت و همه چیز را درهم و برهم کرد. قورباغه به همراه دوستانش تصمیم گرفت تا علت این مسئله را بیابد.

از این طرف نگاه کن

معرفی کتاب
شیر به تابلوی نقاشی‌ای می‌رسد و خود را در آن می‌بیند. دیگر دوستان شیر نیز هر یک نقاشی خود را در تصویر می‌یابند. این داستان به این نکته اشاره می‌کند که داشتن نگرشی فعال و مثبت می‌تواند آدمی را به هدفش برساند. همچنین گویای این مسئله است که گاهی برای درک متقابل، باید از زاویه دید آن شخص به موضوع نگاه شود.

تولدی دوباره!

معرفی کتاب
جوجه لک‌لک در اولین پروازش سقوط می‎کند و روزها و هفته‌ها زخمی در آشیانه دراز می‌کشد؛ اما حالا حالش خوب شده و مادرش تصمیم گرفته تا برایش تولد بگیرد. او به پسرش تأکید می‌کند که: «فقط مهمان‌هایی را دعوت کن که مثل خودت باشند»؛ ولی جوجه لک‌لک متوجه منظور مادرش نمی‌شود تا اینکه... .

هدیه‌ تولد!

معرفی کتاب
بچه‌گرگ نزدیک روستا، بره کوچولویی را می‌بیند که از گله دور افتاده است. بچه‌گرگ او را صدا می‎زند و بره کوچولو به سمت صدا می‌رود. بره زمانی متوجه اشتباه خود می‌شود که خیلی دیر شده؛ ولی حالا باید فکری کرده و راه‌حلی پیدا کند.

با این تیغ‌ها چی‌کار کنم؟!

معرفی کتاب
توی این دنیای بزرگ، جوجه تیغی کوچولو آرزو داشت یک نفر به او محبت کند. آن روز تولد جوجه‌تیغی بود. او پیش زن چوپان رفت و از او خواست تا برایش شنلی ببافد. زن چوپان برای بافتن شنل درخواست‎هایی داشت و جوجه‌تیغی همه را انجام داد. زن چوپان هم قول داد که شنل زیبایی برای او ببافد.

گردالی

معرفی کتاب
این کتاب حاوی هشت داستان تخیلی و کودکانه است که در هر یک از آن‌ها به تفهیم یک موضوع اخلاقی و اجتماعی مانند محبت مادرانه، کمک به دیگران، زیرک بودن، تصمیم‌گیری درست و... پرداخته می‌شود.

عروسی در سرزمین درختی

معرفی کتاب
در این داستان قرار است دوشیزه «پشت‌پرپری» با آقای جغد خوش‌تیپ ازدواج کند؛ ولی اتفاق بدی افتاده و او به کمک نیاز دارد. «اِوا بال قلنبه» و دوستانش در قالب کارآگاهان مخفی قصد دارند به خانم معلم‌شان کمک کنند.