لویی، برای من یک دایناسور نقاشی کن
معرفی کتاب
قصه و نقاشی با همراهی هم میتوانند تخیل کودک را رشد دهند. مجموعه کتابهای «لویی» کودکان را با دنیای اطراف آشنا میکند. در جلد دوم، لویی یک دایناسور نقاشی میکند، زیرا دلش یک کشف عجیب میخواهد. مخاطب در این کتاب و در مراحل نقاشی دایناسور، به طور غیرمستقیم با بخشهای بدن دایناسور (گردن، کوهان، خال، شکم و ناخن) و تفاوتهای این حیوان با زرافه، کروکودیل و کرگدن نیز آشنا میشود.
اراذل و اوباش: حمله زامپیشیها
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه کتابهای «اراذل و اوباش» است و به سبک «کمیک استریپ» نوشته شده است. در این داستان، دکتر «مربا»، ارتشی از پیشیهای زامبی راه انداخته است که به «زامپیشیها» معروفند. این زامپیشیها، بامزه و پشمالو هستند و البته حسابی مرگبار. آنها از آب خوششان نمیآید؛ ولی موقع دیدن این پیشیها فقط یک راه باقی میماند، فرار! گروه اراذل و اوباش باید به کمک مامور روباه، بداخلاقترین و تیزدندانترین و گرسنهترین ننه دنیا را پیدا کنند تا بتوانند پادزهر چندشآور زامپیشیها را به دست آورند.
خفاش نازنازیام گم شده
معرفی کتاب
این کتاب جلد ششم از مجموعه کتابهای «دفترچه خاطرات جغد» است. «اِوا بال قلنبه» یک جغد کوچولو است که با خانوادهاش زندگی میکند. اِوا و دوستانش شبها به مدرسه میروند و روزها میخوابند. نویسنده مشهور شهر قرار است به کلاس جغدها بیاید و همه بچهها باید یک داستان بنویسند؛ اما «باکستر»، خفاش اِوا، گم شده است و او آنقدر نگران است که نمیتواند چیزی بنویسد. یعنی چه اتفاقی برای باکستر افتاده است؟
عید قلبهای گرم
معرفی کتاب
عید «قلبهای گرم» نزدیک است و «اِوا بال قلنبه» برای همه دوستانش هدیه درست کرده است. او مشتاقانه منتظر رسیدن عید است تا هدایا را به دوستانش بدهد؛ اما متوجه میشود که چند نفر از بهترین دوستان زندگیاش را فراموش کرده است و هدیهای برای آنها ندارد. فقط دو روز به عید مانده است. اِوا تصمیم میگیرد صبح زود بیدار شود و برای خانوادهاش هدیه تهیه کند. آیا او موفق میشود به موقع این کار را انجام دهد؟
اوا بالقلنبه و همکلاسی تازهاش
معرفی کتاب
«اِوا بالقلنبه» جغدی است که مثل بقیه دوستانش، شبها به مدرسه میرود و روزها میخوابد. بهترین دوست اِوا، «لوسی نوکنوکی» است. بچههای مدرسه جغدها میخواهند یک شبنامه درست کنند و اِوا خبرنگار میشود. او همهجا گوشهایش را تیز میکند تا خبر بیشتری پیدا کند. هیجانانگیزترین خبری که اِوا میشنود این است که قرار است همکلاسی جدیدی به نام «هایلی» داشته باشند. اِوا نگران است که با ورود هایلی، لوسی او را فراموش کند.
من کی هستم؟
معرفی کتاب
«ناروالها» نوعی نهنگ دنداندار هستند که روی سرشان عاج بلند و پیچخوردهای دارند. داستان کتاب درباره یک بچه ناروال، به اسم «کِلپ» است که در اعماق اقیانوس به دنیا میآید. او از همان ابتدا، متوجه میشود که با بقیه ناروالها فرق دارد تا اینکه روزی جریان قوی آب او را با خودش میبرد و... . کِلپ میفهمد که یک اسب تکشاخ است. در کنار اسبهای تکشاخ خیلی به او خوش میگذرد؛ اما کلپ دلش برای دوستان ناروالش تنگ شده است و نمیتواند تصمیم بگیرد که کجا باشد.
الیوت، فیل خالخالی
معرفی کتاب
«الیوت» فیلی است که با بقیه خیلی فرق دارد. بدن او پر از خالهای رنگی است و او خیلی کوچک است. این کوچک بودن، برایش مشکلساز شده است. او نمیتواند در را باز کند، نمیتواند تاکسی بگیرد و حتی نمیتواند از داخل یخچال خوراکی بردارد. الیوت خیلی کیک فنجانی دوست دارد؛ اما در شیرینیفروشی هیچکس او را نمیبیند و... . الیوت با موش کوچکی آشنا میشود که از الیوت هم کوچکتر است و... . حالا الیوت کیک فنجانی دارد و شاید یک چیز بهتر! شایان ذکر است که تصاویر کتاب همراه متن، داستان را روایت میکنند.
اراذل و اوباش: گوگولیها انتقام میگیرند
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه «اراذل و اوباش»، به سبک «کمیک استریپ» نوشته شده است. در این قسمت، گرگ و دوستانش، مرغهای مرغداری را نجات میدهند و همه را متعجب میکنند. حالا آنها میخواهند خوکچههای هندی را نجات دهند که قرار است، بولدزرها خانههایشان را خراب کنند؛ اما ناگهان دکتر «مربا»، دانشمند خوکچهها، آنها را دستگیر میکند. چرا؟ چون مرغداری متعلق به دکتر مرباست و او میخواهد انتقام بگیرد. آیا گرگ و دوستانش میتوانند جان سالم به در ببرند؟
اراذل و اوباش در لباس مبدل
معرفی کتاب
آقای گرگ که جرمهای زیادی مرتکب شده است، مانند جعل هویت گوسفندها، ورود غیر مجاز به خانه پیرزنها و... ، تصمیم گرفته است با دوستانش گروهی تشکیل دهند و کارهای خوب انجام دهندتا قهرمان باشند؛ اما دوستان او آقای مار و کوسه و جوندهای به نام آقای پیرانا هستند. آنها همگی بسیار خطرناکند و کارهای بد زیادی کردهاند. آیا آقای گرگ و دوستانش میتوانند از عهده کارهای خوب برآیند و قهرمان باشند؟
شبی که من گاو شدم
معرفی کتاب
در کتاب حاضر، کودکی خواب می بیند که گاوی شیر ده شده و شاخ و دم در آورده است. او در خواب مرتب از شیر خودش می دوشد و می خورد. با شاخ هایش از خودش محافظت می کند؛اما علاقه ای به دمش ندارد. او به این فکر می افتد که دمش را ببرد و دور بیندازد ولی مگسی او را از تصمیمش منصرف می کندچرا که با دمش می تواند مگسها را بپراند.
سرانجام از خواب بیدار شده و متوجه می شود که دم گاو چه کارکردی دارد.
سرانجام از خواب بیدار شده و متوجه می شود که دم گاو چه کارکردی دارد.