فرانکلین معذرت میخواهد
معرفی کتاب
فرانکلین و دوستانش قصد دارند خانه درختیشان را به شکل یک کشتی درآورند. خرس وسیله خاصی میآورد که میخواهد کسی از آن باخبر نشود و به صورت یک راز باقی بماند؛ اما فرانکلین این راز را به روباه میگوید و از او قول میگیرد که این راز را به هیچ کس نگوید. روباه هم این راز را با سگ آبی در میان میگذارد و... .
فرانکلین خواهرش را میبخشد
معرفی کتاب
ماهی طلایی فرانکلین کنار برکه گم شده است و خواهر فرانکلین مقصر است. فرانکلین ساعتها دنبال ماهی میگردد؛ ولی نمیتواند آن را پیدا کند. او بسیار عصبانی است و با خواهرش قهر کرده است و نمیتواند موضوع را فراموش کند؛ ولی خواهر فرانکلین هم خیلی ناراحت است و بارها معذرتخواهی میکند. سرانجام فرانکلین خواهرش را میبخشد و با او آشتی میکند و ماهی هم پیدا میشود.
موریس و کتابهای پرنده
معرفی کتاب
«موریس» عاشق قصه و کتاب است. او هر روز تمام اتفاقات و احساساتش را مینویسد. روزی توفان بزرگی به پا میشود و همه چیز را به هم میریزد. موریس خانمی را میبیند که کتابهای پرنده، او را به دنبال خودشان، به بالا میکشند. خانم پرنده داستانی را که خودش بیشتر از همه دوست دارد، برای موریس میفرستد و آن کتاب موریس را به دنبال خود، به اتاق عجیب و غریبی میبرد که پُر از کتاب است.