Skip to main content

آن پایین چه خبر است؟

معرفی کتاب
روزی «سام» و «دیو» تصمیم می‌گیرند زمین را بکَنند تا یک چیز خارق‌العاده پیدا کنند. آن‌ها مشغول می‌شوند و جلو می‌روند؛ ولی هیچ چیزی پیدا نمی‌کنند. سام و دیو بعد از یک استراحت کوتاه، دوباره شروع می‌کنند و بعد از مدتی از خستگی خوابشان می‌برد. ناگهان اتفاقی می‌افتد و... .

موریس و کتاب‌های پرنده

معرفی کتاب
«موریس» عاشق قصه و کتاب است. او هر روز تمام اتفاقات و احساساتش را می‌نویسد. روزی توفان بزرگی به پا می‌شود و همه چیز را به هم می‌ریزد. موریس خانمی را می‌بیند که کتاب‌های پرنده، او را به دنبال خودشان، به بالا می‌کشند. خانم پرنده داستانی را که خودش بیشتر از همه دوست دارد، برای موریس می‌فرستد و آن کتاب موریس را به دنبال خود، به اتاق عجیب و غریبی می‌برد که پُر از کتاب است.

بچه‌ها از کجا می‌آیند؟

معرفی کتاب
پدر و مادر خبر آمدن نوزاد را به کودکشان می‌دهند. کودک نمی‌داند که این بچه قرار است از کجا بیاید. برای همین از معلم، پستچی، پدربزرگ و... سؤال می‌کند و هر کدام از آن‌ها جوابی می‎دهند؛ ولی کودک گیج می‌شود تا اینکه پدر و مادرش بهترین و درست‌ترین پاسخ را می‌دهند و کودک قانع می‌شود.

شیطونی‌های من و خواهرم، خوشگل نشدم؟

معرفی کتاب
«سدی» خواهر کوچولویی به نام ایوا دارد. موهای ایوا، پرپشت و فرفری است. خواهر سدی، هیچ‌وقت موهایش را شانه نمی‌کند. روزی سدی تصمیم می‌گیرد موهای خواهرش را کوتاه کند. او قیچی مادر را برمی‌دارد و شروع به کوتاه کردن موهای ایوا می‌کند؛ اما موهای خواهرش خیلی وحشتناک می‌شود!

مواظبت از بابابزرگ شیطون

معرفی کتاب
کتاب حاضر به کودکان آموزش می‌دهد که چطور با پدربزرگشان وقت بگذرانند، آن‌ها را سرگرم کنند و خودشان هم لذت ببرند. کودکان می‌توانند با پدربزرگ به پیاده‌روی بروند، قایم‌باشک بازی کنند، نقاشی بکشند و... .

مواظبت از مامان‌بزرگ شیطون

معرفی کتاب
در این داستان برای مراقبت از مادربزرگ‌ها، راهکارهایی ارائه شده است و به کودکان آموزش می‌دهد که چطور مادربزرگشان را سرگرم کنند. بچه‌ها می‌توانند با مادربزرگ به پارک بروند یا در خانه، بازی‌های مختلفی انجام دهند یا با هم غذا درست کنند و کتاب بخوانند و در نهایت شب به خیر بگویند و بخوابند.

صدای رنگ‌ها

معرفی کتاب
کتاب حاضر داستان زندگی «واسیلی کاندینسکی» است. او در رشته حقوق تحصیل کرد. واسیلی از بچگی همیشه صدای رنگ‌ها را می‌شنید و موسیقی را می‌دید. او در سی سالگی خودش را به عنوان یک هنرمند معرفی کرد و سبک جدیدی از هنر، به نام « هنر انتزاعی» را پایه‌گذاری کرد.

یک روز اتوبوسی

معرفی کتاب
«سی‌جی» و مادربزرگش هر هفته به کلیسا می‎روند و مجبورند با اتوبوس به خانه برگردند. سی‌جی ناراحت است که چرا آن‌ها ماشین ندارند و باید سوار اتوبوس شوند. در طول راه مادربزرگ او را متوجه زیبایی‌هایی می‌کند که در اطرافش هستند و او هر روز بدون توجه از کنار آن‌ها رد می‌شود.

استلا ملکه ‌برفی

معرفی کتاب
این داستان با نگاهی تخیلی، فصل زمستان را معرفی می‌کند. «سام» برای اولین‌بار، برف می‌بیند و از استلا، درباره دانه‌های برف، ساختن آدم برفی و... سؤال‌های زیادی می‌کند. استلا با علاقه به پرسش‌های سام پاسخ می‌دهد و از او دعوت می‌کند تا با هم یک آدم برفی خیلی بزرگ بسازند.

استلا، برایم داستان می‌خوانی

معرفی کتاب
«استلا»، داستان‌ و شعر را بسیار دوست دارد. هر جا می‌رود، کتاب می‎خواند؛ حتی وقتی با برادر کوچکش «سام» به دنبال کشف هر چیزی هستند. استلا به کنجکاوی‌های برادرش، درباره زندگی حشرات، شکل ابرها و رشد گیاهان پاسخ می‌دهد تا او هم مانند استلا از خواندن کتاب لذت ببرد.