یک گاز گوچولو از کیک ماه
معرفی کتاب
مامانِ «ستاره کوچولو» کیک ماه را میپزد و در آسمان شب میگذارد تا خنک شود و از ستاره میخواهد صبر کند و تا به او نگفته، سراغ کیک نرود. ستاره کوچولو تمام مدتی که مسواک میزند، صورتش را میشوید و به رختخواب میرود، حرفهای مادر را به یاد دارد؛ اما نیمهشب بیدار میشود و به یاد کیک ماه میافتد، درحالیکه حرفهای مادر را فراموش کرده است. او با خودش فکر میکند اگر فقط یک گاز کوچولو به کیک بزند، مادرش متوجه نمیشود و... .
فریدا کالو
معرفی کتاب
«فریدا کالو» از پدری آلمانیتبار و مادری دورگه (اسپانیایی و بومی مکزیک)، در حومهٔ «مکزیکوسیتی» به دنیا آمد. پدرش نقاش و عکاس یهودی ـ آلمانی، با اصلیت رومانیایی بود. نقطهٔ عطف زندگی فریدا به شکل حادثهای دردناک بر او فرود آمد. او در تصادف شدید اتوبوس، از ناحیهٔ شانه، سینه، کمر، لگن و پا دچار شکستگیهای متعدد شد. فریدا سرنوشت خود را به دست گرفت و برای اولینبار شروع به کشیدن نقاشی کرد. او با این کار توانست امیال، آرزوها و رنجهایش را از جسم ساکن و سراسر آتل و گچگرفتهاش روانهٔ بوم نقاشی کند.
باید موتور قرمز را بخری!
معرفی کتاب
«پیکول» و مادرش برای خرید به فروشگاه میروند. پیکول از مادرش میخواهد برایش اسباببازی بخرد؛ اما مادر به تازگی برای او اسباببازی خریده است و دلایل درستی برای نخریدن اسباببازی جدید دارد؛ ولی پیکول راضی نمیشود و... . نویسنده در این داستان، کودکان را با حس تنوعطلبی، کنجکاوی و اکتشاف آشنا میکند و به آنها میآموزد که چگونه از والدین خود درخواست معقول و متناسب با نیازشان داشته باشند.
فلوریان، خیلی یواش کار میکند
معرفی کتاب
این کتاب درباره بچههایی است که مبتلا به سندرم «دان» هستند. این بیماری اختلالی است که در تعداد کروموزمها ایجاد میشود و... . «پیتر» و «فلوریان» دو برادر هستند که با هم به کودکستان میروند. فلوریان سندرم دان دارد و با بچههای دیگر کمی متفاوت است. او بند کفشش را به آهستگی میبندد و وقتی همه بچهها نقاشیشان را تمام کردهاند، او فقط یک دایره بزرگ کشیده است و بچهها به او میخندند. بچهها فکر میکنند فلوریان نمیتواند حتی یک ماشین ساده بکشد و پیتر توضیح میدهد که اصلاً اینطور نیست.... .
عیسای ناصری
معرفی کتاب
کودک «مریم» به دنیا آمده است، سالم و زیبا ونورانی؛ اما مریم غمگین است؛ چراکه مردم حرف او را نمیفهمند و به او تهمت میزنند!... . ناگهان درِ عبادتگاه باز میشود و مردم به طرف مریم هجوم میآورند! هرکس چیزی میگویدو مریم به گهواره اشاره میکند، نوری گهواره را دربرمیگیرد و کودک به سخن میآید: «من بنده خدا هستم، او مرا به پیامبری برگزیده و... ». نام فرزند مریم را «عیسی» میگذارند، پیامبری که باید تمام دنیا را تکان دهد؛ اما مردم هر بهانهای میآورند تا به او تهمت دروغگویی بزنند. حضرت عیسی معجزات بسیاری دارد؛ ولی باز هم... .
ایگی سزار، پسرک معمار
معرفی کتاب
«ایگی» یک معمار کوچولوست. او از دو سالگی شروع به ساختن میکند.نخستین برجی که ایگی میسازد با پوشکهای بدبو و چسب است؛ سپس در حیاط با خاک و گِل، یک مجسمه غولپیکر میسازد. او صبح تا شب مشغول سلختن است؛ ولی خانم «لیلا گریر»، معلم کلاس دوم ایگی، از تمام ساختمانها متنفر است! از نظر او ساختمانها هیچ اهمیتی ندارند، حتی آثار باستانی؛ اما چرا؟ چرا خانم گریر اینقدر از ساختمانها بیزار است؟
رزی گودنس، دخترک مهندس
معرفی کتاب
«رُزی» دوست دارد یک روز مهندس بزرگی شود. خرت و پرتهای سطل زباله حال همه را به هم میزند؛ اما رُزی با دیدن آنها کلی ایده جدید پیدا میکند. او شبها تنهایی در اتاقش وسایل فوقالعادهای اختراع میکند؛ اما چون از شکست خوردن میترسد، به هیچکس نشانشان نمیدهد تا اینکه روزی سر و کله عمه رُزی پیدا میشود. عمهخانم به همه آرزوهایش رسیده است به غیر از یکی. رزی به فکر فرو میرود، آیا او میتواند چیزی بسازد که عمهاش را به آرزویش برساند؟
با یک مشکل چه کار میتوانم بکنم؟
معرفی کتاب
مشکلات به چه دردی میخورند؟ آنها به ما شکل میدهند، ما را به سختی میاندازند و برای حرکت به ما انگیزه میدهند. با کمک مشکلات میفهمیم که چقدر قوی، شجاع و توانمند هستیم. قهرمان داستان، کودکی است که ناگهان مشکلی پیدا میکند. او نمیداند این مشکل از کجا پیدا شده است. کودک از مشکل میترسد و نگران است و مشکل هرروز بزرگتر میشود تا اینکه متوجه میشود باید با مشکل روبهرو شود و آنوقت است که متوجه رازی میشود. این راز چیست؟
دوباره یادم رفت اجازه بگیرم!: آموزش مهارت «اجازه گرفتن» و «عذرخواهیکردن»
معرفی کتاب
کتاب حاضر مهارتهای رفتار اجتماعی برای داشتن زندگی شادتر در خانه و موفقیت در مدرسه را آموزش میدهد. «آرجی» و دوستش، «سَم»، سوار اتوبوس مدرسه نمیشوند و تا خانه پیاده میروند. آرجی چند کار بد دیگر هم انجام میدهد. پدر و مدیر مدرسه تلاش میکنند به آرجی یاددهند که از بزرگترها اجازه بگیرد و اگر اشتباه کرد عذرخواهی کند.
شای و پرنده کوچک
معرفی کتاب
«شایِ» زرافه عاشق پرندههاست، پرندههایی به رنگ جواهر، پرندههایی که سریعتر از باد پرواز میکنند و...؛ اما شای تا به حال صدای یک پرنده واقعی را نشنیده است! روزی یک پرنده کوچک واقعی میآید و آواز خیلی قشنگی میخواند. شای میخواهد با پرنده حرف بزند؛ اما میترسد زبانش بگیرد یا صورتش از خجالت سرخ شود! ناگهان پرنده پر میکشد و میرود و... . شای به دنبال پرنده راه میافتد و به جایی میرود که موجودات جالبی زندگی میکنند. شای هرگز فکر نکرده بود که دنیا اینقدر بزرگ باشد و... .