Skip to main content

ماه‌پیشونی

معرفی کتاب
مادرِ دختر کوچولو سال‌ها پیش از دنیا رفته بود و پدرش با زنی ازدواج کرده بود که دختری به سن دخترک داشت. دخترها به هم قول دادند که خواهرهای خوبی برای هم باشند. روزی که دوخواهر گوسفندها را به صحرا برده و مشغول پشم‌ریسی بودند، تندبادی وزید و دوک پشم‌ریسی را به چاه انداخت. دو خواهر داخل چاه رفتند تا دوک را بیاورند؛ اما... .

یه خونه نقلی بایه عالمه مهمون

معرفی کتاب
کتاب حاضر به مجموعه‌ای چند جلدی تعلق دارد که قصه‌های عامیانه و آشنای ادبیات کهن را با تأکید بر جنبه‌های آموزشی آن‌ها به مخاطب عرضه می‌کند. در این کتاب که داستان همان خاله‌پیرزن معروف است، مهارت‌ کمک به دیگران پناه دادن به بی‌پناهان به کودک آموخته می‌شود. در انتهای داستان، سؤال‌هایی مرتبط با موضوع قصه از کودک پرسیده شده است تا توجه کودک نسبت به پیام‌ متن بیشتر شود.

یک چیز دیگر

معرفی کتاب
«یک چیز دیگر» هیچ دوستی ندارد و روی یک تپه تنها زندگی می‌‏کند. او هروقت سعی می‌‏کند با بقیه بازی کند یا قدم بزند یا کنار آن‌ها بنشیند، آن‌ها می‎گویند: «تو از ما نیستی! تو یک چیز دیگر هستی!» و او تلاش می‎کند مثل بقیه باشد. او سلام می‎کند، لبخند می‏‌زند و مثل آن‌ها ورزش می‎کند؛ ولی... تا اینکه شبی، وقتی برای خواب آماده می‌شود، صدای در خانه را می‎شنود. پشت در، چیزی روی پله ایستاده است و می‎خواهد وارد خانه شود! آن چیز می‏‌خواهد با یک چیز دیگر دوست شود؛ اما یک چیز دیگر او را نمی‎شناسد و از او می‎خواهد که فوراً خانه‎اش را ترک کند؛ ولی ناگهان موضوعی را به یاد می‌‏آورد و... .

داستان های ترمه و تپل 3 : خواهر کوچولو

معرفی کتاب
«ترمه» و «تپل» یک خواهر کوچولو به نام «تی‌تی» دارند. روزی پدر و مادر به خرید می‏‌روند و تی‌تی را به بچه‎ها می‎سپارند و سفارش می‌‏کنند که مراقبش باشند. ترمه و تپل به اتاقشان می‌‏روند و مشغول بازی رایانه‎ای می‎شوند و تی‎تی را فراموش می‎کنند و هنگامی سراغ بچه می‎روند که او سرجایش نیست! آن‌ها با ناراحتی همه‌جا را می‎گردند تا اینکه او را پشت مبل پیدا می‌‏کنند. تی‌تی خودش را خیس کرده است و... . سرانجام آن‌ها تصمیم می‎گیرند خواهر کوچولویشان را تمیز کنند؛ اما... .

داستان قلقلک

معرفی کتاب
این داستان شامل سه قسمت است. در قسمت اول، وقت به دنیا آمدن بچه است و آقا قلقلی دکتر «گردک» را خبر می‏‌کند و... . حالا خانم قلقلی و آقا قلقلی یک بچه کوچولو دارند که نه سفید سفید است، مثل مادرش و نه قرمز قرمز، مثل پدرش. او سفید و قرمز است و سالم و سرحال. دکتر گردک سفارش می‎کند که مراقب بچه باشند و تا یاد نگرفته است قِل بخورد، در سرازیری قِلش ندهند؛ چون ممکن است سرش به جایی بخورد و... . «قِل خوردن قلقلک» و « جشن قِل زدن»، نام دو قسمت بعدی داستان است.

ماجرای عجیب ماموت گمشده

معرفی کتاب
در کتاب «ماجرای عجیب ماموت گمشده» پسرکی به نام اسکار نیمه‌های شب از خواب می‌پرد و متوجه می‌شود ماموتی به نام «گنده پشمالو» با برادرش ماموتک برای هواخوری از موزه بیرون آمده‌اند. آن‌ها باید تا قبل از یک به موزه پیش مادرشان برگردند. اما ماموتک فعلاً قصد ندارد برگردد. اسکار با «گنده پشمالو» همراه می‌شود تا برادر او را پیدا کند. اسکار وارد موزه عجایب می‌شود و همین طور که دنبال ماموتک می‌گردد اطلاعات جالبی درباره حیوانات و انسان به دست می‌آورد.

لونای کلمه جمع‌کن

معرفی کتاب
«لونا»عاشق جمع کردن کلمه‌هاست، کلمه‌های بامزه، کلمه‎های زیبا، کلمه‌های مهربانی که روح را در آغوش می‎گیرند و... . یک روز لونا متوجه می‎شود که تمام کلمه‌هایش ناپدید شده‎اند! او از پرنده‌ها، ابرها و ... سراغ کلمه‌ها را می‎گیرد و همه آن‌ها یک‌صدا می‎گویند: «مردم تمام کلمه‌های زیبا را فراموش کرده‎اند و دیگر کلمه‌ها برایشان مهم نیست؛ چون سرشان خیلی شلوغ است!» لونا راهی سفر می‎شود و هرجا خشم و نفرت وجود دارد، کلمه‌های عشق و دوستی را در قلب مردم می‏‌کارد، هرجا... تا جایی که تمام کلمه‎هایش تمام می‌شوند؛ اما باز هم خوشحال است. اگر قرار است داشته‌هایمان را با دیگران قسمت نکنیم، جمع کردن آن‌ها چه فایده‎ای دارد؟

قوطی کبریت خاطرات

معرفی کتاب
دختر در اتاق کار پدربزرگ جعبه‌ای را می‌بیندکه پر از قوطی‌کبریت است و پدربزرگ داستان آن‌ها را برایش تعریف می‎کند. پدربزرگ با باز کردن هر قوطی، داستان سفرش از ایتالیا به آمریکا و زندگی جدیدش را بازگو می‎کند، در یکی از قوطی‌ها یک هسته زیتون است. این هسته یادآور بچگی پدربزرگ است، روزهایی که از گرسنگی مجبور بوده هسته زیتون بمکد! در قوطی بعدی عکسی از پدرِ پدربزرگ است و او داستان پدرش را تعریف می‌کند. در قوطی دیگری یک سنجاق سر است، یادآور روزهایی که او در کشتی بوده است و... .

با عشق، از طرف مامان

معرفی کتاب
مادرِ «کیپلینگ»، پنگوئن کوچولو، به سفر می‎رود و می‎گوید به زودی برمی‎گردد؛ اما مادر برای شام نمی‌آید و حتی برای خواب! صبح روز بعد، پنگوئن کوچولو همه‌جا را می‎گردد؛ اما خبری از مادر نیست! «کیپلینگ» سنگ‌های آرزویش را روی زمین می‎چیند و برای مادرش آرزو می‌کند؛ ولی هیچ‌کدام از آرزوهایش برآورده نمی‎شوند! تا اینکه مادر جعبه‎ای برای او می‌فرستد که پر از چیزهایی است که پنگوئن کوچولو دوست دارد و... .

الفی: لاک‌پشتی که غیبش زد!

معرفی کتاب
این داستان درباره دختربچه‎ای به نام «نیا» است. روزی که نیا شش‌ساله می‎شود، لاک‌پشتی می‎خرد که او هم شش‌سالش است. نیا اسم لاک‌پشت را «اَلفی» می‎گذارد. نیا لاک‌پشتش را خیلی دوست دارد و برایش همه کار می‎کند؛ اما اَلفی هیچ توجهی به او ندارد. سرانجام دقیقاً در روز هفت‌سالگی نیا، اَلفی ناپدید می‎شود! ادامه داستان از زبان لاک‌پشت بیان می‎شود. او می‎خواهد برای جشن تولد نیا هدیه‎ای پیدا کند و... .