Skip to main content

روبه‌رو شدن با غریبه‌ها

معرفی کتاب
خواهرخرسی و برادرخرسی با مامان و بابا در یک خانه‌ درختی زندگی می‌کردند. آن‌ها خیلی شبیه هم بودند، ولی یک فرق بزرگ داشتند. برادر خرسی خیلی مواظب غریبه‌ها بود ولی خواهرش بی‌خیال بود؛ با غریبه‌ها حرف می‌زد و با این کار برادر خرسی را نگران می‌کرد. تا این‌که یک روز بابا، داستان «غاز احمق و روباه مکار» را برایشان تعریف کرد... .

پول علف خرس نیست!

معرفی کتاب
خواهرخرسی و برادرخرسی خیلی چیزها را خوب می‌دانند؛ مثلا می‌دانند کجا می‌شود گل‌های خیلی قشنگ پیدا کرد، کجا تمشک‌های آبدار و خوشمزه دارد، و جایی که بهترین عسل را می‌توان پیدا کرد کجاست. ولی بعضی چیزها را هم خوب نمی‌دانند، مثل صرفه‌جویی و پس‌انداز کردن. تا این‌که یک روز باباخرسی خیلی از دست آن‌ها عصبانی می‌شود و... .

گوریل ترسناک در راه پله

معرفی کتاب
مامان بُزی رفته بود سرِ کار، «شنگل» و «منگل» و «چنگل» در خانه تنها بودند. آقای گرگ خود را پشتِ در خانه مامان بُزی رساند و صدای بچه‌ها را شنید که داشتند خط‌ونشان می‌کشیدند، آقا گرگه که ترسیده و متعجب شده بود از پله‌ها پایین رفت که ناگهان چشمش به فیوز برق افتاد و نقشه‌ای کشید که... .

کجا را باید سم بزنیم؟

معرفی کتاب
مامان بُزی رفته بود اداره و تا عصر هم برنمی‌گشت، «شنگل»، «منگل» و «چنگل» در خانه بودند که ناگهان صدای در آمد، بچه‌ها پشت در رفتند تا ببیند چه کسی در می‌زند، آقای پستچی خودش را معرفی کرد، اما بُزی‌ها فکر می‌کردند شاید آقای پستچی دروغ بگوید و گرگ باشد، بالاخره بچه‌ها در را باز کردند و... .

طوطی روی خرپشته

معرفی کتاب
«شنگل» و «منگل» و «چنگل» در خانه تنها بودند، مامان بُزی چندجور غذا برایشان آماده کرده بود، اما همین که خواستند غذا بخورند صدای زنگ درآمد، شنگل دوید و رفت تا در را باز کند که از پشت آیفون تصویری متوجه شد که آقا گرگه پشت در است و... .

گرگ بدجنس دوست‌داشتنی!

معرفی کتاب
گرگ سیاه بدجنسِ ترسناکِ بی‌رحم وحشی از خواب بیدار می‌شود و به خوابی که دیده بود، فکر می‌کند. خوابش را زیر دندان‌های تیزش مزه‌مزه می‌کند و از خوشحالی زوزه می‌کشد. او بره‌هایی با نام‌های «شنگل» و «منگل» را خورده بود و دلش می‌خواست که بره سوم را هم که اسمش «چنگل» بود، بخورد. گرگ سیاه بدجنس، چشمانش را بست تا بقیه خوابش را ببیند و... .

خرچنگ خوش‌خط

معرفی کتاب
کتاب حاضر، از مجموعه‌ای چند جلدی که همۀ جلدهای آن به موضوع آب می‌پردازند، مرتبط با مطالب کتاب‌های درسی مطالعات اجتماعی دورۀ دبستان تنظیم شده‌است. داستان این کتاب که با متن بسیار کوتاه و تصویرهای زیاد همراه است، به موارد درست استفاده از آب آشامیدنی، برای مثال به آلوده نکردن آب، می‌پردازد. در بخش دوم نیز ماجرا به صورت داستان مصور و طنزگونه آمده است.

ماهی بیرون از استخر

معرفی کتاب
کتاب حاضر، از مجموعه‌ای چند جلدی که همۀ جلدهای آن به موضوع آب می‌پردازند، مرتبط با مطالب کتاب‌های درسی مطالعات اجتماعی دورۀ دبستان تنظیم‌شده است. داستان این کتاب که با متن بسیار کوتاه و تصویرهای زیاد همراه است، به موارد درست استفاده از آب آشامیدنی می‌پردازد. در بخش دوم نیز ماجرا به صورت داستان مصور و طنزگونه آمده است.

ده میلیون لیوان آب می‌شود خیلی!

معرفی کتاب
کتاب حاضر، از مجموعه‌ای چند جلدی که همۀ جلدهای آن به موضوع آب می‌پردازند، مرتبط با مطالب کتاب‌های درسی مطالعات اجتماعی دورۀ دبستان تنظیم شده‌است. داستان این کتاب که با متن بسیار کوتاه و تصویرهای زیاد همراه است، به موارد درست استفاده از آب آشامیدنی، برای مثال استفاده مناسب و به اندازه از آب برای پاکیزگی، می‌پردازد. در بخش دوم نیز ماجرا به صورت داستان مصور و طنزگونه آمده است.

هیولاها هم به آرایشگاه می‌روند

معرفی کتاب
پسر این داستان یک آرایشگر است. هر ماه وقتی ماه کامل می‌شود، او به سر کار می‌رود. مشتری‌های او همه هیولا هستند و سرش شلوغ است. او مشغول کار است که ناگهان در می‌زنند و... .