فردا کی خواهد آمد؟
معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره پسرکی است که ساواک پدرش را دستگیر میکند و به زندان میبرد. او از دلتنگی خودش و مادرش میگوید، از جای خالی پدر در خانه و سرِ سفره و از انتظار دیدن او تا اینکه روزی مردی او و مادرش را به زندان و دیدن پدر میبرد. پسرک پدرش را نمیشناسد؛ چراکه صورتش زرد و لاغر شده است... . او بعد از دیدن پدر به خانه برمیگردد به امید این که هرچه زودتر پدرش را در خانه ببیند.
قصه قو
معرفی کتاب
این کتاب اولین جلد از مجموعه «قصه قو»، حاوی دَه داستان کوتاه برای نوجوانان است که در ژانرها و موضوعات مختلف نوشته شده است. داستان «پسری با چشمهای آبی براق» به نوعی، مقایسه آرزوهای انسان در زمان کودکی، نوجوانی و بزرگسالی است و اشاره به پاکی و بیآلایشی رویاها و تصورات انسان دارد که هر چه بهسمت بزرگسالی میرود، ممکن است بیشتر در معرض آلودگیها قرار بگیرد و از صداقت دور شود.
واو
معرفی کتاب
وقتی که «موشموشی» میخواست از انبار دکان «مشباقر» چند دانه گندم برای زن و بچهاش ببرد، ناگهان مشباقر سر رسید، دمپاییاش را درآورد و سعی کرد به موشموشی بزند؛ اما موشموشی مرتب جاخالی داد تا اینکه بالاخره دمپایی به وسط کمر موشموشی خورد و یکدفعه، واوِ موشموشی از زیر شکمش دررفت و خورد به وسط پای مشباقر. به همین سادگی، مشباقر تبدیل شد به «موشباقر» و موشموشی تبدیل شد به مشموشی.
کارخانه اسلحهسازی داوود داله
معرفی کتاب
قهرمان داستان پسر نوجوانی به نام «داوود داله» است و از این رو به این اسم، نام گرفته که کارش جمعآوری «داله»، یعنی دوشاخه (تیرکمان) درختانی است که به شکل 7 یا (د) است. شخصیتهای کتاب، بچههایی هستند که در زمان جنگ برای خود تیروکمانی از درختان درست میکردند. داوود داله در این داستان اتفاقات جالبی از جمله داله مرگ برایش پیش میآید.
کلاس مخفی
معرفی کتاب
«فرشاد» نابغۀ ادبی است و بهروز نابغۀ ریاضی. فرشاد داستانهایش را در مدرسه میخواند و با استقبال زیاد دانشآموزان روبهرو میشود؛ اما در خانه، پدرومادر فرشاد برای او نقشههای دیگری دارند. در مدرسه هم مشکلات زیادی برای فرشاد و طرفداران قصههایش پیش میآید و اینجاست که «بهروز»، بهترین دوست فرشاد و نابغۀ ریاضی، دست به کار میشود. او در یکی از دیوارهای مدرسه، سالنی دیجیتالی میسازد تا فرشاد در آن قصههایش را برای طرفدارانش بخواند؛ اما... .
عملیات نجات صورتی
معرفی کتاب
این کتاب، داستان پسری به نام «رامین» است. او کلاس سوم دبستان است و چون عاشق داستانهای کارآگاهی است، به او میگویند: «کارآگاه رامی». در یک شب خیلیخیلی طولانی، رامین سرش را روی بالش گذاشت و صدای پاهای کسی را شنید که در بالش او راه میرفت! رامین که باید کشف میکرد صدای پای کیست، شکاف بالش را بیشتر کرد و وقتی پرها پخش شد، آقای «بلوط» را دید. آقای بلوط از رامین خواست که خانم «صورتی»، مامانِ «پرتقال»، را نجات بدهد. پرتقال یک... .
خرسیخان داروغه و همسایهها
معرفی کتاب
در قصههای قانون جنگل برای قدرتمند بودن کافی نیست درختی را از جا بکنی یا تختهسنگی را اینور و آنور پرتاب کنی، کافیست عقل و آگاهیات را به کار بگیری و بدون ضایع کردن خودت و دیگران، جسم و جانت را از معرکه در ببری. این کتاب حاوی سه داستان طنز است. در داستان «خرسیخان داروغه و همسایههایش»، خرسیخان در دِه بالا ویلایی میسازد؛ اما در اولینروز اقامتش با همسایهها به مشکل برمیخورد.
گوزن بانو و اژی تخسه
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه طنزِ «قصههای قانون جنگل»، حاوی سه داستان است. داستان اول درباره یک اژدهای تخس به نام «اژیتُخسه» است که در جنگل شیرخان زندگی میکرد و در بدجنسی لنگه نداشت. روزی اژیتخسه دور از چشم بچههایش از غار بیرون آمد تا گشتی بزند و ببیند چه دستهگلی میتواند به آب بدهد. رفت تا رسید به «گوزنبانو». گوزنبانو داشت کهنه بچهاش را میشست تا روی شاخهای شوهرش پهن کند و بگذارد زیر آفتاب خشک بشود. اژی تخسه که بدجنسیاش گل کرده بود... .
شیرخان و شلغمپخته
معرفی کتاب
این کتاب سه داستان طنز دارد و ماجراهای این داستانها در جنگل رخ میدهد؛ جنگلی که مقررات خودش را دارد، قویترها قانون آن را تنظیم میکنند و البته خودشان هم نظارتش را بهعهده میگیرند! در داستان «شیرخان و شلغم پخته»، یک روز صبح که شیرخان بیدار شد، شکمدرد بدی داشت، دلپیچهای که تا به حال تجربه نکرده بود. اطرافیان شیر، هرکدام نظری داشتند و درمانی را پیشنهاد کردند؛ اما وقتی هیچکدام فایدهای نداشت، به دستور شیر به دنبال گورکن، طبیب مخصوص شیرخان، فرستادند و... .