معرفی کتاب:
دعبل میخواست کوفه را و اهل خانه و خاندان را رها کند و برود. اهل خانه دلخوش بودند که شاید راه درست را یافته باشد! دعبل کیسه پر از سکه پدرش را نپذیرفت و فقط چند سکه از آن برداشت. عموزادهاش قلم و جوهردان زرینی را مقابلش گذاشت که دعبل از نوجوانی آرزوی نوشتن با آن را داشت؛ اما دعبل آن را هم قبول نکرد و گفت: «بگذارید زمانی که درست و به قاعده شعر گفتم، میراث اجدادی را پیشکشم کنید»... . دعبل فقط دستبندی را که «عالیه» داده بود، همراه داشت. او گفته بود برای همیشه منتظر دعبل میماند... . دعبل هرچه به بغداد نزدیکتر میشد، خیالش آسودهتر میشد و فکر میکرد استاد «صریع الغوانی مسلمبن ولید» با دانستن پیشینه پدر و عمویش در شعر، حتماً او را به شاگردی میپذیرد؛ اما... .
سال چاپ:
1398
ناشر:
مؤلف:
تشکری، سعید
قطع کتاب:
رقعی
نوع کتاب:
تربیتی
مجموع صفحات:
144ص.
شابک:
9789640230336
دوره و درس:
کلمات کلیدی:
پایه:
دهم
یازدهم
دوازدهم
دهم فنی و حرفهای
یازدهم فنی و حرفهای
دوازدهم فنی و حرفهای
دهم کاردانش
یازدهم کاردانش
دوازدهم کاردانش
مخاطب:
دانشآموز
هنرجو
نتیجه داوری کتاب:
برای ورود به مدرسه بلامانع است
درجه بندی:
درجه 2