Skip to main content

مداد رنگی

معرفی کتاب
این داستان، یک مادرانه بزرگ است. داستانی در وصف مادر بودن که خارج از تهران و ساختار شهرنشینی آن تعریف می‌شود. داستان با شرحی از یک خانواده و ساختار آن شروع می‌شود و بلافاصله با خروج پدر از داستان و رفتن او به سفر، سفرِ مخاطبِ رمان، با مادر به درون دنیای ذهنی او شروع می‌شود و خیلی زود با خلق جملاتی که ناشی از حس مادر برای فاصله گرفتن فرزندانش و محبت کودکانه‌ آن‌ها به اوست، گره‌های فکری و ذهنی او در ارتباط با خودش، بازگشایی می‌شود که شاید اوج آن را در خلق این جمله از مادر باید جستجو کرد که در حال تورق آلبوم عکس، خطاب به پسرش می‌گوید: «داشتم به این فکر می‌کردم از کی دیگر در بغل من جا نشدی» و... .

آبی‌ها

معرفی کتاب
این رمان درباره زندگی پزشکی مسیحی، به نام «زکریای رومی»، معاصر «هارون‌الرشید»، خلیفه عباسی، است. او ناچار می‌شود به ‌دلیل احضار هارون، دیر انطاکیه را ترک کرده و به سمت دربار او برود. او پزشکی است که به دنبال گوهر کامل معاصر خویش است و دیگر نمی‌خواهد در پستوی قدرت راهبان بماند، شهر انطاکیه و حران، تبعیدگاه دانش این طبیب دلداده است، او در سیر این هجرت، هم عشق زمینی می‌یابد، هم آسمانی و طوفان آبی‌ترین رویداد زندگی اش را به تلاطم می رساند.

موقف

معرفی کتاب
دعبل می‎خواست کوفه را و اهل خانه و خاندان را رها کند و برود. اهل خانه دلخوش بودند که شاید راه درست را یافته باشد! دعبل کیسه پر از سکه‌ پدرش را نپذیرفت و فقط چند سکه از آن برداشت. عموزاده‎اش قلم و جوهردان زرینی را مقابلش گذاشت که دعبل از نوجوانی آرزوی نوشتن با آن را داشت؛ اما دعبل آن را هم قبول نکرد و گفت: «بگذارید زمانی که درست و به قاعده شعر گفتم، میراث اجدادی را پیشکشم کنید»... . دعبل فقط دستبندی را که «عالیه» داده بود، همراه داشت. او گفته بود برای همیشه منتظر دعبل می‏‌ماند... . دعبل هرچه به بغداد نزدیک‌تر می‌شد، خیالش آسوده‌تر می‌شد و فکر می‏‌کرد استاد «صریع الغوانی مسلم‌بن ولید» با دانستن پیشینه پدر و عمویش در شعر، حتماً او را به شاگردی می‎پذیرد؛ اما... .

شب دنیا

معرفی کتاب
کتاب حاضر درباره جنگ ایران و عراق است و رزمنده‌هایی که از جان خود گذشتند تا ایران بماند. افرادی مانند «ایلیا یوسفی» که در جبهه‌ها حماسه می‎آفریند و سرانجام به اسارت درمی‎آید. ایلیا فرماندهی است که با دیگران فرق دارد، او «رازمیک» را که مسیحی است، به گردانش راه می‎دهد، انجیل در جیب دارد و ماه را در دست می‌‏گیرد! اکنون سال‌هاست که جنگ تمام شده است و «امین»، دوست ایلیا، که با او اسیر بوده است، به میهن بازگشته است؛ اما از ایلیا خبری نیست! شایعاتی درباره او بر سر زبان‌ها افتاده که به کشور خیانت کرده است! دوستانش، «احسان»، «سیدمصطفی» و امین، در شک و تردید به سر می‎برند که به ندای قلبشان گوش دهند یا به شایعات. سرانجام خبرهایی از ایلیا می‎رسد!

گمشده در ناکجا

معرفی کتاب
پسرک در ساحلی با شن‌های طلایی چشم باز می‌کند. حالش خوب نیست؛ بازویش درد می‎کند، سردرد هم دارد؛ ولی از جراحت خبری نیست! ناگهان پرسشی تمام ذهنش را درگیر می‎کند. من کجا هستم؟ چطور به اینجا آمده‌ام و... من کی هستم!؟ پسر از هر طرف می‎دود و به دنبال کسی می‌گردد؛ ولی هیچ‌کس نیست! ناگهان در اعماق درختان، انگار چیزی منفجر می‌شود، غرشی او را تکان می‎دهد و به ناگاه هزاران پرنده با جیغ‌هایی گوش‌خراش از سرِ شاخه‌ها به هوا بلند می‌شوند. پسر می‎دود؛ اما جایی برای پنهان شدن وجود ندارد. او به وسط ساحل می‎دود، همان‌جایی که چشم باز کرده بود؛ اما... .

حدیث تن و رهایی

معرفی کتاب
این کتاب شامل نُه داستان کوتاه است که موضوع همه آن‌ها انقلاب اسلامی است. داستان «حدیت تن و رهایی»، قصه پیرمردی کول‌بر، به نام «ایوب» است که بعد از سال‌ها کول‌بری و مشقت، به علت حمل مواد مخدر زندانی می‎شود. ایوب نمی‎داند در کوله‎اش چیست و چه‌چیزی را حمل می‌‏کند. در کوره‌راه مرزی، کوله خالی را به مردی که سر و صورتش را پوشانده است، می‎دهد و آن مرد کوله پُر دیگری را روی پشت او می‎گذارد. او در اولین ایست مأمورهای ژاندارمری دستگیر می‎شود. تنهایی در سلول، ایوب را به شناخت درون سوق می‎دهد و... .

انگورهای هزار‌مسجد

معرفی کتاب
ابراهیم در جاده‎ای که هزاران‌بار رفت‌وآمد کرده است، پیش می‎رود و نمی‎داند چه اتفاقی افتاده است؛ هرچند حدس می‎زند موضوع مربوط به پدرش، «آقاجان»، باشد. سرانجام به خانه می‎رسد و بالای سر پدر؛ اما لحظات آخر عمر پدر است و داد و فریادهایی که ابراهیم بر سرِ برادرش، «اسماعیل» می‏‌کشد که چرا زودتر به من خبر ندادید و چرا پدر را به شهر نیاوردید؛ دیگر هیچ فایده‌ای ندارد! و... . بعد از مراسم خاکسپاری، ابراهیم در انبار، در میان کتاب‌های دوران تحصیلش دفتر خاطراتش را پیدا می‎‏کند و... .

بهار چشمان تو

معرفی کتاب
«محمد» به دنبال کار به شهر رفته بود و حالا بعد از پنج سال به خانه برگشته است. پدر، مادربزرگ و برادرش «طاهر»، که بیرون از اتاق ایستاده است، به او خوشامد می‎گویند؛ اما مادرش، صدای مادر از اتاق می‎آید! مادربزرگ محمد را تا پشت درِ اتاق می‎برد. مادر درد می‎کشد و منتظر به دنیا آمدن سومین فرزندش است. مادربزرگ محمد را به دنبال پیرزن قابله می‎فرستد و... . بچه به دنیا می‎آید و این‌بار دختر است؛ اما مادر از دست می‌رود. نام دختر را به یاد مادر «زینب» می‏‌گذارند و ... .

گیس دراز و ریش دراز

معرفی کتاب
کتاب حاضر شامل ۲۷ داستان کوتاه است که موضوع‌های مختلفی را دربر می‎گیرد. از انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی گرفته تا نقد و بررسی کتاب. داستان «ریش‌دراز و گیس‌دراز»، درباره دو کارتن‌خواب است که در گوشه‎‌ای از پارک، زیر نیمکتی زندگی می‎کنند. آن‌ها گرسنه و تشنه هستند. یکی سردش است و دیگری کلافه از گرما! در بعدازظهری گرم، دو مرد روی نیمکت آن‌ها می‏‌نشینند و با گفت‌وگوی آن دو، گیس‌دراز و ریش‌دراز، رازی را کشف می‏‌کنند! دو مرد دو کتاب را روی نیمکت می‌‏گذارند تا رهگذران از آن‌ها استفاده کنند. کارتن‌خواب‌ها کتاب‎ها را به روشی که از دو مرد یاد گرفته‌اند، می‎خوانند و در جلسه نقد و بررسی کتاب که در کافه‌نت برگزار می‎شود، شرکت می‏‌کنند و... .

ستوده در آسمان‌ها و زمین

معرفی کتاب
این کتاب درباره زندگی پیامبر اکرم (ص) است. داستان از لشکرکشی «ابرهه» به مکه برای نابودی کعبه و دفاع پرندگان از خانه خدا آغاز می‌شود، زمانی‌که ابرهه شتران «عبدالمطلب» را تصاحب می‌کند و عبدالمطلب برای پس گرفتن آن‌ها نزد ابرهه می‎رود... . پیامبر در روز هفدهم ربیع‌الاول به دنیا می‌آید، هنگامی‌که پدرش، «عبدالله» از دنیا رفته است. عبدالمطلب، پدربزرگ پیامبر، نام او را «محمد» می‌گذارد و پس از سه روز، محمد را به «حلیمه»، از قبیله «بنی‌سعد»، می‌سپارند تا دایه او باشد.. . داستان تا وفات پیامبر ادامه پیدا می‎کند و تمام حوادث زندگی ایشان را دربرمی‎گیرد.