مستوری
معرفی کتاب
سیامک در رشته حقوق درس خوانده است؛ اما در شرکت تهیه غذای طیور کار میکند. او در اولین ماههای کار در شرکت، متوجه دزدی مدیرعامل میشود و استعفا میدهد؛ ولی مجبور میشود در جلسه هئیتمدیره علت استعفای خود را توضیح دهد. استعفای او باعث نگرانی خانواده نامزدش «سپیده» میشود. هئیتمدیره، چند روز بعد، سیامک را جانشین مدیرعامل معرفی میکنند و... . در این میان، «فرشید»، دوست سیامک، که در رشته مهندسی صنایع غذایی تحصیل کرده است، بیکار است و به دنبال تهیه غذای طیور در داخل کشور. اما... .
من میتوانم: داستانهای کوتاه با محوریت مهارتهای یادگیری و پژوهشی
معرفی کتاب
این کتاب دلنوشتههای یک طلبه است؛ طلبهای با تجاربی مثل تجارب بقیه مردم و شامل مجموعه داستانهایی است که با لحن صمیمانه و بعضاً با چاشنی طنز نوشته شده است و هر کدام میتوانند به عنوان یک درس، برای بهبود کیفیت درس خواندن و تقویت حافظه و تقویت مهارت های یادگیری و پژوهشی مورد استفاده قرار بگیرند. در داستان اول از سختی درسها میگوید و از تکرار آنها. در داستان بعدی از تلاشش برای ساختن خانه میگوید و ... .
یخ در بهشت
معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعهای از داستانهای کوتاه است که موضوع همه آنها جنگ ایران و عراق است. داستان «یخ در بهشت» درباره دخترکی به نام «محبوبه» است. عمو «جلیل» با وانتش، کلی یخ آورده است! محبوبه با دیدن یخها چشمانش میدرخشد. در آن گرما یخ در بهشت میچسبد! اما یخها را به سفارش بیمارستان آوردهاند و باید هر چه سریعتر به آنجا برسد. محبوبه با اصرار با عموجلیل همراه میشود تا شاید در بیمارستان تکهای یخ بگیرد و به یاد یخ در بهشتهایی که پدرش درست میکرد و کنار شط میفروخت، یخ در بهشت درست کند؛ اما هنگامیکه به بیمارستان میرسند... .
خواهران فراموششده
معرفی کتاب
این کتاب، سومین جلد از مجموعه «آکادمی شاهزادهخانمها» است. «میری» و دوستانش، پس از تحمل سالها دشواری، تصمیم میگیرند، مدرسه عجیب شاهزادهخانمها را ترک کنند؛ اما حالا که میری در انواع علوم و فنونِ رزم، ورزیده شده است، شاه دستور میدهد که او به مردابی دوردست سفر کند و سه عموزاده بازیگوشش را تعلیم بدهد؛ اما آن سه بیش از یادگیری تاریخ و آداب معاشرت، به شکار، کشتی و ماهیگیری علاقهمندند و عجیب اینکه از نسبت خود با خانواده سلطنتی بیخبرند. میری متوجه رازی در زندگی سه شاهزاده میشود که کلید حل آن فقط در دستان خودش است.
دختران کوهستان
معرفی کتاب
در جلد نخست از مجموعه سهجلدی «آکادمی شاهزادهخانمها»، زندگی دخترانی روایت میشود که در یک مدرسه عجیب درس میخوانند. روزی خبر میرسد که قرار است شاهزاده، همسر خود را از میان دختران روستایی انتخاب کند کهاین مدرسه در آن قرار دارد. «میری» یکی از دختران روستاست که با شنیدن این خبر، زندگی سادهاش به هم میریزد. او درگیر رقابتی شدید با دخترها میشود و در این میان باید با معلم سختگیرش هم کنار بیاید؛ اما حالا که بیگانگاناین مدرسه را تصرف کردهاند، میری به دنبال راه نجاتی برای همکلاسیها و روستای خود است.
مرد گمشده
معرفی کتاب
در این کتاب، داستانِ نویسندهای روایت میشود که یکی از بزرگترین تفریحاتش، جستوجوی نام خودش در اینترنت است. او با این کار با افراد مشهورِ همنام یا مشابه نام خود آشنا میشود. این نویسنده که پیشتر دبیر علوم و فیزیک بوده است، روزی به هنگام جستوجو، متوجه انتشار کتابی میشود که حاوی نکتهها و تستهایی درباره مفهوم حرکت در کتابهای فیزیک دوره دبیرستان است و از همه مهمتر، نویسنده آن همنام خودش است. او با مشاهده این مطالب، به چالشی همهجانبه میان خود و آن نویسنده کشیده میشود و... .
پریخاله و لنین
معرفی کتاب
این کتاب حاوی پنج داستان کوتاه است که در فضای روستایی روسیه نوشته شده است. اولین داستان که «پریخاله و لنین» نام دارد، درباره زنی است که رنجِ روزگاران قلبش را پارهپاره کرده است. اگر کسی لباس وصلهدار و مندرس او را ببیند، فکر میکند، حتی یک روز هم در زندگی روی آرامش و آسایش را ندیده است؛ اما او زمانی برای خودش خانه و کاشانهای داشته و پدر و مادری که در آغوش گرمشان بزرگ شده بود و سالها بعد همسری که او را میپرستید و پسر و دختری که از همه کودکان دهکده باهوشتر بودند و...؛ اما همه اینها کجا رفتهاند و بر سر او چه آمده است؟
رابین هود
معرفی کتاب
پس از اینکه شاه «ریچاردِ» شیردل، رهسپار جنگ میشود برادرش، «جان»، تخت شاهی را غصب میکند و مالیاتهای سنگینی را برای مردم مقرر میکند. ریچارد شیردل در این فاصله به اسارت پادشاه اتریش درمیآید. «رابینهود» که یکی از تیراندازان زبردست است، از دادن مالیات سر باز میزند و به جنگل «شروود» پناه میبرد. او به همراه همدستانش، داراییهای ثروتمندان را میدزدند و میان تهیدستان تقسیم میکنند. پس از بازگشت ریچارد شیردل به انگلستان، وی موفق میشود قدرت را با کمک رابینهود از چنگ برادرش بهدرآورد.
احمد، احمد
معرفی کتاب
اولین نشانههای فراموشی در پدربزرگِ «فریدون» روزی شروع شد که رفت تا حقوق ماهیانهاش را از بانک بگیرد و تا عصر نیامد. همه نگران شدند، به خصوص مادربزرگ. آنهاهمهجا را گشتند و به تمام شمارههای دفتر تلفن زنگ زدند؛ ولی خبری از پدربزرگ نبود تا اینکه او را گوشهای از پارک، روی یکی از نیمکتها پیدا کردند. بعد از آن پدربزرگ دیگر مثل قبل نبود؛ حتی حرفهای چند لحظه پیش خودش را هم فراموش میکرد و... . پدربزرگ، فریدون را «احمد» صدا میکرد؛ اما هیچکس نمیدانست احمد کیست و چرا او را با این اسم صدا میزند.