ماجرای روز تعطیل و جایزه نخودیها
معرفی کتاب
روزهای تعطیل خانم نخود بچههایش را به رستوران میبرد تا بابابادمجون و تربچه مراقب آنها باشند؛ اما امروز خبری از آنها نیست! پیازچه و تربچه متوجه میشوند که نخودیها در خانه تنها هستند! آنها با زحمت زیاد از پنجره، داخل خانه خانم نخود میشوند. بچهنخودها بیحال و حوصله، ساکت و آرام نشستهاند و بدنشان پُر از دانههای قرمز است! تربچه و پیازچه دوست ندارند بچهنخودها این روز تعطیل را از دست بدهند. برای همین همه را بیرون میبرند. آنها سوار کدوبوس میشوند، به استخر میروند، به سینما میروند و... .
اَپوش
معرفی کتاب
«اَپوش»، دیو خشکسالی، فکر میکرد زیباترین دیو جهان است؛ چون او هیچوقت عکس خودش را در برکه یا کاسه آب ندیده بود تا اینکه روزی خودش رادر آینهای دید. اَپوش ترسید و با سنگی آینه را شکست. اَپوش غمگین شد و فکر کرد شاید آینه با او دشمنی دارد؛ اما آینه گفت که او همین است و میتواند از دیگران هم بپرسد. اَپوش راه افتاد و به هرکسی میرسید، نظرش را میپرسید و همه همان جواب آینه را میدادند تا اینکه... .
دوست خوب بچهها
معرفی کتاب
آشنایی با زندگی بزرگان دینی و امامان معصوم، کودکان را به آنان علاقهمند میکند. کتاب حاضر از مجموعهای چندجلدی، مخصوص دانشآموزان سوم و چهارم دبستان، با آوردن حکایتهایی از زندگی هر معصوم، مخاطب کودک را با این عزیزان آشنا میکند. در انتهای هر حکایت صفحهای با عنوان «بخوان، بیندیش و بگو» مخاطب را به تفکر بیشتر درباره معصوم تشویق میکند.
فرانکلین و نوزاد
معرفی کتاب
مادرِ خرس، دوست «فرانکلین»، قرار است به زودی نوزادی به دنیا بیاورد. خرس هیجان دارد و فرانکلین فکر میکند که او خیلی خوششانس است. قرار است زمان به دنیا آمدن نوزاد، خرس شب را خانه بهترین دوستش، فرانکلین، بخوابد. سرانجام زمان موعود فرا میرسد و خرسکوچولو صاحب یک خواهر میشود! اما خرس نمیتواند با خواهرش بازی کند؛ چون او تمام مدت خواب است! و... .
فرانکلین هاکی بازی میکند
معرفی کتاب
«فرانکلین» هاکی روی یخ را به خوبی بازی میکند. در یک روز زمستانی، فرانکلین و خرس آماده بودند تا بازی را شروع کنند. آنها میدانستند که اینبار هم برنده میشوند؛ اما رقیبشان، سگ آبی خوشحال نبود. در دقایق اول، تیم فرانکلین چند امیتاز گرفت تا اینکه راکون و راسو هم آمدند. راسو به تیم فرانکلین و راکون به تیم سگ آبی ملحق شدند. راسو برای اولینبار بود که بازی میکرد و باعث شد که تیم ببازد. روز بعد...
فوت کوچولو گم شده
معرفی کتاب
این کتاب، نخستین جلد از مجموعه «کتاب خبر» است و اخبار و حوادث مختلفی را پوشش میدهد؛ ازجمله نیازمندیها، گمشدهها، اخبار هواشناسی و همچنین بخش ویژهای دارد به نام «دیگه چه خبر؟ ». بخش گمشدهها خبر از گم شدن یک فوت کوچولو میدهد و از یابنده میخواهد که به آقای باد و خانم نسیم خبر بدهد و آنها را خوشحال کند!
کارگاه چوبخوری موریانهها
معرفی کتاب
کتاب حاضر جلد دوم از مجموعه «کتاب خبر» است. این کتاب شامل بخشهای مختلفی است؛ ازجمله نیازمندیها، حوادث، اخبار علمی و دیگه چه خبر؟ بخش نیازمندیها اعلام کرده است که به یک برگ بزرگ برای سرویس مدرسه بچهمورچهها، در روزهای بارانی نیاز دارد! همچنین در بخش حوادث آمده است که در یک کارگاهِ چوبخوری آتشسوزی شده و دست و پای چند موریانه سوخته است!
آرایشگاه تراش
معرفی کتاب
این کتاب جلد سوم از مجموعه «کتاب خبر» است. کتاب خبر شامل اخبار علمی، اخبار مدرسه، حوادث، نیازمندیها و... است. بخش اخبار مدرسه، اعلام میکند که در یکی از کلاسهای درس، آرایشگاه تراشِ رومیزی باز شده است و مدادهای زیادی جلوی آن صف بستند! در بخش نیازمندیها آمده است که یک تولیدی معتبر برای سوراخ کردن کمربند به یک دارکوب نیاز دارد!
بالکن فرشتهها
معرفی کتاب
این کتاب جلد چهارم از مجموعه «کتاب خبر» است. نیازمندیها، گمشدهها، اخبار علمی و دیگه چه خبر؟ ازجمله بخشهای مختلف این کتاب هستند. در اخبار علمی آمده است که دانشمندان میگویند حلقه دور ِ زحل، بالکن فرشتههاست که از آنجا کره زمین را تماشا میکنند! و اخبار هواشناسی حاکی از این است که فردا باران میبارد، چترها باید آماده باشند!
پیادهروی روی بند رخت
معرفی کتاب
کتاب حاضر، جلد پنجم از مجموعه «کتاب خبر» است. دنیا پر از خبر است؛ اما خبرهای این کتاب، حاصلِ نگاهِ خاص نویسنده به دنیاست.اخبار مدرسه، گمشدهها، حوادث و اخبار برندهها، از بخشهای مختلف این کتاب است. در اخبار مدرسه آمده است که پاککن جویدهشدهای از جامدادی فرار کرده است و از کسی که او را دیده، خواسته شده است تا به صاحب شلختهاش خبر بدهد! همچنین اخبار برندهها، اول شدن یک کرمِ ابریشم در پیادهروی روی بند رخت را اعلام کرده است!