Skip to main content

رویای بزرگ ماریو

معرفی کتاب
«ماریو» ده سال دارد و عاشق فوتبال است. او مدت‌هاست که در باشگاه تمرین می‏‌کند و آرزویش این است که روزی یک فوتبالیست حرفه‌ای شود. رؤیای بزرگ ماریو، بازی در تیم ملی کشورش «آلمان» است. دوهفته دیگر قرار است تیم ماریو در مسابقه‎ای که فدراسیون فوتبال آلمان برای کشف استعداد بچه‎ها ترتیب داده‎اند، بازی کند. ماریو هرروز تمرین می‌‏کند؛ می‎دود؛ شوت می‏‌زند و... . روزی هنگام تمرین، ناگهان یکی از ضربات قوی او از کنترل خارج می‎شود و پنجره خانه‎ای را می‎شکند و... .

فرفری و فرفری و فرفری

معرفی کتاب
«فرفری‌خانم» موهای بسیار بلندی دارد. مادرش روزی چهاربار موهای او را کوتاه می‏‌کند و تازه وقتی پدرش شب به خانه می‎آید، باز هم باید موهای او را کوتاه ‏کند. اگر روزی مادر فراموش کند موهای فرفری را کوتاه کند، خانه از موهای او لبریز می‏‌شود و بعد از پنجره‎ها بیرون می‎رود و تمام خیابان و کوچه ‌ها را پر می‏‌کند؛ حتی از درخت‌ها هم بالا می‎رود و بیچاره کلاغ‌ها که با کلی دردسر باید جوجه‌هایشان پیدا کنند! روزی عمو پیشنهاد می‎کند که روی سر فرفری قارچ بکارند تا او کچلی بگیرد! دخترعمه می‎گوید که بهتر است با لیزر موهایش را بسوزاند! اما فرفری فکر بهتری دارد!

جاده سنگی صلح

معرفی کتاب
داستان این کتاب از زبان کودکی به نام «راما» روایت می‏‌شود که از خانه‌اش و کشورش آواره و مجبور می‌شود با خانواده‌اش به سرزمینی دیگر پناه ببرد. او در سرزمین خود هر روز با صدای خروسشان بیدار می‎شد، درحالی‌که صبحانه آماده بود. پدر راما کشاورزی می‌کرد و پدربزرگش ماهی‌گیری. همه‎چیز برای راما لذت‌بخش و آرام بود؛ تا اینکه جنگ و بمب‌ها زندگی‌‌ آرام او و خانواده‌اش را به هم ریختند و وادار به کوچشان کردند. ‌مردم یکی‌یکی و بعد بیشتر و بیشتر آنجا را ترک کردند. آیا آن‌ها دوباره به سرزمین خود بازمی‌گردند؟ تصاویر آفریده شده از شن‌ها و سنگ‌‌ریزه‌ها تصاویر این کتاب را بسیار متمایز کرده است.

خانه آن‌ها یک خانه شلوغ پلوغ و پرماجراست

معرفی کتاب
پسرک در طبقه اول ساختمان زندگی می‌‏کند و عاشق زرافه‎هاست. اتاق پسرک پر از زرافه است: روی پرده، روتختی، کیف و...‌ روزی که خانه پر از گل و گلاب است، زرافه‌ها گردنشان را دراز می‎کنند و هرجا گلی و برگی می‌بینند، می‎خورند. در طبقه سوم ساختمان، دختری زندگی می‏‌کند که عاشق فیل‌هاست. در خانه او یک فیل است، فیلی که روی فنجان نقش بسته است. روزی فیل کوچولو از روی فنجان بیرون می‎پرد. در طبقه دوم هم، شغال‌هایی که روی جعبه مداد رنگی نشسته‌اند، صدای زرافه‌ها و فیل را می‌شنوند و آن ها هم بیرون می‌آیند....

نبرد بیژن و هومان

معرفی کتاب
جنگ‌های ایران و توران برای انتقام خون سیاوش طولانی شده بود. سرانجام «افراسیاب» سپاه بزرگی تداراک دید تا کیخسرو را غافلگیر کرده و سپاه ایران را نابود کند؛ اما جاسوسان به کیخسرو خبر دادند و... . گودرز که فرماندهی یکی از سپاهیان را به عهده داشت به شهر بلخ رفت و پسرش، «گیو» را به عنوان پیک نزد «پیران» فرستاد و پیشنهاد کرد که «افراسیاب» را رها کند و به ایران پناهنده شود؛ اما پیران پناهندگی به ایران را برای خود ننگ دانست و تصمیم گرفت با سپاه ایران بجنگد. در این جنگ... .

اکوان دیو

معرفی کتاب
گورخر بزرگی پیدا شده است که به اسب‌های کیخسرو، پادشاه ایران، حمله می‏‌کند و آن‌ها را می‎درد. کیخسرو می‌داند که این موجود گورخر نیست؛ چون گورخر آن‌قدر قدرت ندارد که با اسب دربیفتد، بلکه دیوی است که خود را به شکل گورخر درآورده است! پادشاه از رستم می‎خواهد که این موجود را نابود کند. رستم چند روز بین گله‌های اسب می‎گردد؛ اما چیزی پیدا نمی‌‏کند تا اینکه بالاخره موجودی شبیه گورخر با دندان‌های تیز و پاهایی مانند ببر می‎بیند. رستم تلاش می‎کند او را با کمند بگیرد؛ اما موجود ترسناک ناپدید می‎شود... . هنگامی که رستم به خواب می‎رود، دیو خود را به شکل گردباد درمی‎آورد و رستم را از زمین بلند می‌‏کند و... .

رستم و اشکبوس

معرفی کتاب
در جنگی که برای خونخواهی سیاوش بین ایران و توران درگرفت، سپاه توران با نیرنگ و فریب توانست بر سپاه ایران غلبه کند و ایرانیان مجبور شدند به کوه «هماون» پناه ببرند. سپاه توران کوه را محاصره کردند و «پیران»، سپهسالار توران، تصمیم گرفت آن‌قدر محاصره را ادامه دهد تا ایرانیان از گرسنگی و تشنگی مجبور به تسلیم شوند؛ اما سپاه ایران با شبیخونی که به تورانیان زدند، توانستند مقداری آذوقه برای خود به دست آورند. صبح روز بعد، صدها هزار سرباز برای کمک به سپاه توران آمدند و ایرانیان تمام امید خود را برای پیروزی از دست دادند تا اینکه... .

گیو و کیخسرو

معرفی کتاب
«گیو»، مأموریت دارد پسر سیاوش را که در کشور توران آواره و سرگردان است پیدا کند و او را به ایران بیاورد. گیو با لباس تورانیان وارد کشور آنان می‎شود و تمام شهرها را زیر پا می‏‌گذارد؛ اما اثری از خانواده سیاوش نیست. گیو هفت سال را در سرزمین توران سپری می‌‏کند تا اینکه روزی به جوان چوپانی می‎رسد و نشانه‌های پسر سیاوش را در او می‎بیند و... . گیو همراه پسر سیاوش، «کیخسرو» و مادرش «فرنگیس»، از کشور توران می‏‌گریزند؛ اما آیا آن‌ها به ایران می‎رسند؟

برسد به دست استاد نهنگ عزیز

معرفی کتاب
استاد نهنگ تنها نهنگی است که در دماغه نهنگ‌ها زندگی می‏‌کند. او بیشتر وقت‌ها به روزهای خوش گذشته فکر می‌‏کند، روزهایی که همه دوست‌هایش کنارش بودند و با هم در مسابقات المپیک دماغه نهنگ‌ها شرکت می‌کردند.او روزی از طرف یک نهنگ جوان به اسم «والی»، نامه‌ای دریافت می‌کند. با این نامه فکری به ذهن استاد می‌رسد. اگر در دماغه نهنگ‌ها مسابقات المپیک جدیدی برگزار شود و دریا پر از نهنگ شود، چه‌ می‌شود؟

با احترام، از طرف زرافه

معرفی کتاب
زرافه مثل همیشه حوصله‌اش سر رفته است و دلش می‌‏خواهد دوستی داشته باشد که با او دردِدل کند. برای همین نامه‎ای می‌‏نویسد و آن را به جای دوری در آن طرف افق می‏‌فرستد. در آنجا یک دوست پیدا می‌کند که اسمش پنگوئن است. زرافه چیزی درباره پنگوئن نمی‌‏داند و نامه‎هایش پر از سؤال است، پنگوئن چه شکلی است؟ گردن پنگوئن کجاست؟ او چه رنگی است؟ ... و به این ترتیب، نامه‎‌ها می‏‌روند و برمی‏‌گردند تا اینکه...