ملاقات با هیولای برفی
معرفی کتاب
«جرونیمو استیلُن» سردبیر پرفروشترین روزنامه جزیره «ماکاموشی» است. روزی درحالیکه جلوی تلویزیون نشسته و تبلیغ محلولی معجزهآسا برای رشد مو را نگاه میکند، تلفن زنگ میزند. دوستش، پرفسور «الکتریک پنجه»، از او کمک میخواهد! جرونیمو فوری قبول میکند، با اینکه میداند باید به آن سر دنیا برود. سفر او خطرناک و طولانی است و سرانجام «هیولای برفی» جرونیمو را میدزدد! چه سرنوشتی در انتظار جرونیمو استیلُن است؟
ناتیلوس را نجات بدهیم
معرفی کتاب
«آگوس پیانولا» بازیگوش و کنجکاو است و در اتاقی پُر از هیولا زندگی میکند که از کتاب هیولاها آمدهاند. از طرفی دکتر «بروتِ» بدجنس و دستیارش، «نَپ»، قصد دارند رستوران «ناتیلوس» را نابود کنند. آگوس به خواست آقای «پتیپنِ» هیولا و با کمک «مالوله»، هیولای آشپزی، دکتر بروت را تعقیب میکند و متوجه میشود که دکتر بروت خیلی دوست دارد روزی که «ژانپل سوربت» از رستوران ناتیلوس بازدید میکند، صاحبان رستوران در پذیرایی از او شکست بخورند! آگوس لباس مبدل میپوشد و به جنگ دکتر بروت میرود و... .
آقای پتیپن از راه میرسد
معرفی کتاب
«آگوس پیانولا» پیش از ورود آقای «پتیپن» که یک هیولاست، پسری عادی بود و زندگی معمولی داشت. به مدرسه میرفت، انشاهایش را گم میکرد، پیتزاهای عجیبوغریب اختراع میکرد و...؛ اما پس از آشنایی با آقای پتیپن، زندگیاش شگفتانگیز و جذاب شد. روزی آگوس به خانه آمد و متوجه شد که اتاقش مرتب و آقای پتیپن غیب شده است. او همهجا را دنبال او گشت و پس از مدتی فهمید که او در خانه دختر همسایه، «لیدیا»، است و... .
خانه درختی 104 طبقه
معرفی کتاب
«اَندی» و «تری» در خانه درختی زندگی میکنند که ۱۰۴ طبقه دارد؛ البته اول ۹۱ طبقه بود؛ ولی آنها سیزده طبقه دیگر روی آن میسازند! طبقاتی مثل: «کلاه احمقانه»، «راهپله تمام نشونده!»، «مغازه دو دلاری فروشی!» و «محوطه یخچال پرتکنی!». اَندی داستان مینویسد و تری نقاشیهای آن را میکشد؛ اما اَندی دنداندرد شدیدی دارد، آنقدر شدید که هیچکاری نمیتواند بکند! حالا چطور کتابش را بنویسد؟
110 قصه قبل از خواب
معرفی کتاب
کتاب حاضر شامل ۱۱۰ قصه برای کودکان است. در پایان هریک از این داستانهای کوتاه، نتیجه اخلاقی آن ذکر شده است. داستان «خر در لباس شیر»، درباره الاغی است که درون پوست شیر میرود و حیوانات را میترساند؛ ولی روباه فریب او را نمیخورد؛ چون... . در داستان «روباه و بوته تمشک»، روباه برای حفظ تعادلش، به بوتههای تمشک چنگ میاندازد؛ ولی... . در داستان «الاغ، خروس و شیر»، الاغ با صدای خروس از دست شیر نجات پیدا میکند؛ اما... . در داستان بعدی... . شایان ذکر است که این کتاب همراه سیدی است.
لوبیها در من نبودم
معرفی کتاب
لوبیها بیشترِ وقتها با هم کنار میآیند؛ اما بعضیوقتها هم بحث میکنند و کار به دعوا میکشد! و... . هیچکس قبول نمیکند که دعوا را شروع کرده است و هرکس سعی میکند تقصیر را به گردن دیگری بیندازد. آنها سر هیچچیزی به توافق نمیرسند و آخر هم معلوم نمیشود سر چهچیزی دعوا میکنند! هیچکس یادش نیست!