مانیانالند، سرزمین فرداها
معرفی کتاب
«مکس»، عاشق فوتبال است، اما پدرش طبق معمول اجازه نمیدهد برای عضویت در تیم فوتبال ثبتنام کند. در «سانتا ماریا»، روستای محل زندگی مکس، قلعهای قدیمی وجود دارد؛ داستانهای زیادی که درباره این قلعه روایت شده، آن را تبدیل به مکانی رازآلود کرده است. برخی اعتقاد دارند که روح مردمانی که روزگاری از ظلم حاکم شهرشان فرار کردند و در این قعله پناه گرفتند، هنوز در آنجا بهجا مانده است و برخی معتقدند که پناهگرفتگان دزد و قاتل بودند. مکس که با پدرش زندگی میکند در گشتوگذار اطراف قلعه، نام مادرش را در بین نامهای حکشده روی دیواره آنجا میبیند و تصمیم میگیرد به راز نهان در این قعله پی ببرد.
غول بزرگ مهربان
معرفی کتاب
سوفی روی تختخواب یتیمخانه دراز کشیده بود؛ اما خوابش نمیبرد؛ چون پرتو پرنور مهتاب، مستقیم روی بالشش افتاده بود. او از تخت پایین آمد، غافل از اینکه الان درست ساعت جادوگری است و ممکن است هر اتفاق غیرعادی بیافتد... . سوفی شانس آورده که غول بزرگ مهربان او را دزدیده است؛ چون این غول، برخلاف غولهای دیگر گوشت آدم نمیخورد! و... .
چیدن نور ستارهها
معرفی کتاب
این کتاب داستان مردمی است که در بدترین وضعیت اجتماعی زندگی میکنند. حاکمان با دروغ آنها را فریب دادهاند تا همیشه در بند و اسیرشان باشند و مثل بردهها از آنها استفاده کنند. قهرمانان تغییر این اوضاع، جوانانی هستند که ممکن است در ظاهر تندرست و پهلوان نباشند یا حتی معلول باشند، مانند «مالی»؛ اما او با تمام توان میکوشد و... .
فرار از آلکاتراز
معرفی کتاب
آقای «گریسولد» برای طراحی بازی «فرار از صخره» که در زندان آلکاتراز برگزار میشود، با نویسنده مشهور و انزواطلب داستانهای جنایی، «ارول روی»، همکاری میکند. «امیلی» و «جیمز» هم میخواهند در بازی شرکت کنند؛ ولی یادداشتهای تهدیدآمیز و ناشناس، وسایلی که گم میشوند و حضور غافلگیرکننده و مشکوک نویسنده معروف دیگری در میان شرکتکنندگان، بازی و واقعیت را در هم میآمیزد و... .
دختر آفریقا
معرفی کتاب
آفریقا تنها خانهای است که «ریچل» در تمام عمرش میشناخت. وقتی پدر و مادرش به علت آنفولانزا میمیرند، او در مقابل همسایههای بدجنسشان به طعمهای بیپناه و آسیبپذیر تبدیل میشود. ریچل بین دروغ و حرص محاصره شده و گرفتار نقشهای مجرمانه میشود. او را به انگلستان میفرستند و در آنجا مجبور میشود با فریب و دروغ زندگی کند. ریچل باید مثل شیر صبور و قوی باشد و منتظر فرصتی بماند که بتواند خودش سرنوشتش را به دست بگیرد و دوباره راهی برای برگشتن به خانه پیدا کند.
پرونده الماس گمشده
معرفی کتاب
هنگامیکه «الماس کلیمور» از بهترین جواهرفروشی شهر دزدیده میشود، «استنلی کروسو» فکر بکری به سرش میزند و تصمیم میگیرد به همراه دوستانش یک گروه کارآگاهی راه بیندازد. «استنلی»، «شارلوت»، «گرتی» و «فلیکس»، با تنها سلاحشان؛ یعنی حس کنجکاوی و عشق به ریاضی، به گوشهوکنار شهر سرک میکشند تا معمای الماس کلیمور را حل کنند. اما... .
مثل خوردن خیارشور با کلوچه
معرفی کتاب
«بیبی»، پرستارِ «النور»، میخواهد برود؛ چون پدرش بیمار است و او باید در کنارش باشد. این خبر برای النورِ هشتساله خیلی بد است؛ درست مثل خبر مرگ! بعد از رفتن بیبی، النور نمیتواند کارهای مورد علاقهاش را انجام دهد؛ چون همهچیز او را یاد بیبی میاندازد. قرار است پرستار جدیدی برای او بیاید. آیا النور میتواند با او کنار بیاید؟
کفاش و پریها
معرفی کتاب
کفاش پیر و خسته است و وضع مالی خوبی ندارد. او مقداری چرم قرمز میخرد و به فروشگاه میرود. کفاش با آن مقدار چرم فقط میتواند یک جفت کفش بسازد. او دیگر هیچ پولی ندارد. دیروقت است و کفاش تصمیم میگیرد کفشها را صبح روز بعد درست کند؛ اما روز بعد وقتی کفاش از خواب بیدار میشود، یک جفت کفش زیبای قرمز روی میز میبیند. او کفش را به قیمت خوبی میفروشد و با پول آن مقدار بیشتری چرم میخرد و... .
سفر به سرزمین درسهای یادنگرفته
معرفی کتاب
«ویکتور» خیلی حوصله درس خواندن ندارد. او در یک روز پنج تا نمره دو از معلمش میگیرد و وضع حسابی خراب میشود. کتابهای مدرسه به سرکردگی کتاب ریاضی و جغرافی علیه او شورش میکنند و ویکتور را به سرزمین درسهای یادنگرفته تبعید میکنند. آنجا راهی برای فرار نیست. همه مسائل ریاضی که غلط حل کرده و همه سوالهایی که درست جواب نداده است، او را محاصره میکنند و... .