Skip to main content

دختر انار

معرفی کتاب
«اَمَل» در روستایی در منطقه پنجاب پاکستان زندگی می‏‌کرد. او آرزو داشت معلم شود؛ برای همین از هر فرصتی برای بودن در کنار او بهره می‌گرفت. اما زایمان مادرش باعث شده بود، او از مدرسه غیبت کند. به دنیا آمدن بچه نزدیک بود و مادر نمی‌توانست آشپزی یا از خانه مراقبت کند. او باید به خانه می‎رفت و دو خواهر خردسالش را تر و خشک می‏‌کرد؛ در عوض خواهر کوچک‌ترش سیما می‌توانست به درس‌هایش ادامه دهد. اما این مشکلات در برابر آرزوی او سد بزرگی به شمار نمی‌آمدند. مشکلات او از روزی شروع شد که او هنگام بازگشت از خرید، با یک خودرو تصادف کرد...

قهرمان خیالی

معرفی کتاب
راجر دوست خیالی آماندا است. هیچ کس نمی تواند راجر را ببیند تا این که آقا گنجشکه‌ی بد ذات درِ خانه ی آماندا را می زند. آقا گنجشکه خیالی ها را شکار می‌کند؛ می‌گویند آن‌ها را می‌خورد. حالا هم دنبال بوی راجر آمده است. راجر برای نجات جان خیالی‌اش پا به فرار می‌گذارد. ولی آیا پسری که وجود ندارد، می‌تواند بدون تصورات یک دوست زنده بماند؟

فاجعه در نمایشگاه علوم

معرفی کتاب
امسال نمایشگاه علوم بین کهکشانی در «نبولون» برگزار می‌‏شود. دانش‌آموزان پژوهشکده «چرخ‎دنده‎ها»، تلاش می‌‏کنند مثل دوره‎های قبل برنده این مسابقه باشند. زَک مطمئن است که می‏‌تواند جام را ببرد؛ ولی پروژه‎اش به مشکل برمی‌‏خورد. آیا زَک می‌‏تواند قبل از رخ دادن فاجعه اوضاع را روبه‎راه کند؟

پسری به نام بت

معرفی کتاب
«بیکسبی الکساند تم» را همه «بت» صدا می‌کردند. بت به معنی خفاش است. وقتی بت هیجان‌زده می‌شود یا درباره چیز جالبی فکر می‏‌کند، بال‌بال می‎زند؛ همان‌طور که خفاش‌ها بال می‎زنند. ‌مادر بت دامپزشک است . یک روز او با یک بچه راسو به خانه آمد! حالا بت دوست دارد آن را برای همیشه نگه دارد؛ اما نگه‌داری از راسو در خانه کار ساده‌ای نیست. بنابراین بت باید وقت زیادی به این کوچولو اختصاص دهد...

یک دوست و یک راسوی خانگی

معرفی کتاب
«بَت» پسربچه عجیب و بامزه‌‏ای است که از بهترین بچه‌راسوی دنیا مراقبت می‏‌کند؛ حتی خواهر بت هم این راسوی کوچولو را دوست دارد. بت از تغییر خوشش نمی‎آید و دوست دارد همه‏‌چیز با آن نظم همیشگی پیش برود؛ اما خواهرش برای اجرای نقشی در یک نمایش باید در مدرسه بماند، مادرش سرِ کار است و پدرش را فقط دو هفته یک‌بار می‎بیند. پس حالا باید غروب‏‌ها بعد از مدرسه به خانه دوستش برود. بت قبلاً هیچ دوستی نداشته؛ اما حالا هم یک دوست دارد و هم یک حیوان خانگی. آیا او می‌‏تواند با این همه تغییر کنار بیاید؟

قصر آبی

معرفی کتاب
«ولنسی» ۲۹ ساله، تا به حال عاشق نشده است و می‌‏ترسد هرگز طعم عشق را نچشد. او با مادر ازخودراضی و خاله فضولش زندگی می‏‌کند و تنها چیزی که به او آرامش می‏‌دهد، کتاب‎های ممنوعه «جان فاستر» و قصر آبی خیالی‎اش است. با نتیجه غافل‌گیر کننده معاینه دکتر، ولنسی وادار می‎شود تا همه‎چیز را از نو شروع کند. او برای اولین‌بار، به ندای قلبش اعتماد می‌‏کند. خانه را ترک می‏‌کند تا از «سیسی»، آشنای قدیمی که به سختی بیمار است، پرستاری کند و کم‌کم با «بارنی اسنیث»، جنایت‎کار بدنام آشنا می‎شود و... .

گلیندای مهربان

معرفی کتاب
«دوروتی» و «اُزما» به دیدن «گلیندا»، جادوگر مهربان شهر زمرد می‌روند. آن‌ها متوجه می‌شوند بین «کله‌پهن‌ها» و «اسکیزرها» قرار است جنگی دربگیرد؛ اما اُزما، پادشاه سرزمین اُز، نمی‎تواند اجازه دهد که مردمش با هم بجنگند. از طرفی اُزما، دوروتی و گلیندا، هیچ‌کدام تا به حال چیزی درباره آن‌ها نشنیده‎‏اند. گلیندا با قدرت جادویی خود درباره کله‎پهن‌ها و اسکیزرها اطلاعاتی به دست می‎آورد؛ اما کله‌پهن‌ها و اسکیزرها اصلاً اُزما را نمی‌شناسند. اُزما تصمیم می‎گیرد به سرزمین آن‌ها برود و ادبشان کند؛ اما چطور باید این کار را انجام دهد؟

شهر زمرد

معرفی کتاب
پادشاه «نوم»، آدم عصبی و بداخلاقی است و همیشه در حال غُر زدن؛ اما حالا بیشتر از همیشه عصبانی است. او دلش می‌خواهد کاری جادویی کند؛ ولی نمی‎تواند؛ چون دختر کوچولویی به نام «دوروتی»، کمربند جادویی او را در مبارزه، به دست آورده و با خود برده است. پادشاه می‌خواهد به شهر اُز برود و کمربند را پس بگیرد؛ اما به نظر ژنرال «بلاگ»، این کار غیرممکن است؛ چون آن‌ها نمی‎توانند از بیابان خطرناک رد شوند و اگر هم موفق شوند، شاهزاده «اُزما» با قدرت جادویی خود می‎تواند آن‌ها را شکست دهد. با این حال پادشاه تصمیم می‎گیرد به شهر «زمرد» که شاهزاده اُزما در آن ساکن است، حمله کند و... .

جادوگر سرزمین از

معرفی کتاب
این کتاب جلد نخست از مجموعه «دنیای شگفت‌انگیز اُز» است که داستانی تخیلی را دربردارد. «دوروتی»، دختری مهربان، فداکار و یتیم است که با عمو و زن‌عمویش در چمنزار زیبایی زندگی می‎کند. روزی بر اثر حادثه‎ا‌ی، دوروتی از کلبه‌شان دور می‎شود و به سرزمین آدم‌کوچولو‌ها می‎رود. او از فرشته مهربانِ شرق، راه برگشت به خانه را می‎پرسد و فرشته به او می‎گوید که جادوگر «اُز» در شهر «زمرد سبز»، تنها کسی است که می‎تواند به او کمک کند. دوروتی سفرش را آغاز می‌کند و... .

رقص اژدها

معرفی کتاب
«براد» و «سایمون» قهرمانان داستان پس از اینکه نیمی از دنیا را می‌‏گردند، با دیدن معبدی چینی در آمریکا کنجکاو می‎شوند و می‎خواهند از راز آن سردربیاورند. به همین دلیل، راضی می‎شوند تا به عنوان برده با کشتی به شرق بروند. آن‌ها در ماجرایی عجیب و به دنبال تماس با جسمی نورانی، از زندگی قرن بیستمی به دوران روم باستان راه می‎یابند. پسرها در پی راهی هستند که به دنیای خود بازگردند؛ اما با گلادیاتورها، سرخ‌پوستان، وایکینگ‌ها و... روبه‎رو می‎شوند که هر کدام از آن دو را وارد ماجراهای وحشتناکی می‌‏کند.