فرازمینیها
معرفی کتاب
«دانا» و «فاکس» دو دوست هستند و میخواهند شب را در چادرشان که وسط حیاط عَلَم کردهاند، بمانند. دانا با خواندن داستان «پروندههای مجهول» که درباره آدمفضاییهاست، ترسیده است و از فاکس میخواهد که داخل خانه بخوابند؛ اما فاکس معتقد است که آدمفضاییها واقعی نیستند. در ادامه داستان، حوادثی رخ میدهد که دانا را بیشتر از قبل میترساند.
اژدهای ماه
معرفی کتاب
در جلد ششم از مجموعه «استاد اژدها»، در قلعه شاه «رونالد»، پنج اژدهابان (دریک، بو، آنا، روری و پترا) نگران از بین رفتن سنگ اژدهای اصلی هستند؛ چون نورِ سنگ اژدهایشان کم شده است و آنها دیگر نمیتوانند به خوبی با اژدهای خود ارتباط برقرار کنند. «هرو»، ششمین اژدهابان، در سرزمین اهرام زندگی میکند؛ اما حالا نزد دیگر اژدهابانها آمده است تا با دنبال کردن نشانهها، به هرم هفت اژدها برسند و با استفاده از قدرت اژدهای خود، سنگ اژدهای اصلی را نجات دهند.
اژدهای زهر
معرفی کتاب
در مجموعه «استاد اژدها» شش بچه هشت ساله انتخاب شدهاند تا شش اژدها را که هر کدام قدرت منحصربهفردی دارند، تربیت کنند؛ چون قرار است در آینده اتفاقاتی رخ دهد. آخرین استاد اژدها، «پترا»، به قلعه آمده است؛ اما او با بقیه سازگار نیست. پترا یک همهچیزدان است و حتی تلاش نمیکند با اژدهای خودش ارتباط برقرار کند. آیا ممکن است سنگ اژدها او را اشتباه انتخاب کرده باشد؟ با اتفاق وحشتناکی که برای پترا رخ میدهد، او باید به دیگر استادان اژدها کمک کند تا دیر نشده است او را نجات دهند.
اژدهای آتش
معرفی کتاب
کتاب حاضر جلد چهارم مجموعه «استاد اژدها» است. «دریک» که هشت سال دارد و دوستانش، «روری» و «بو» و «آنا» استاد اژدها هستند. در این داستان استادان اژدها از اینکه قرار است به سرزمین ملکه «رُز» بروند، خیلی هیجانزدهاند؛ اما شاه «رونالد»، دریک و روری را مجبور میکند که همانجا بمانند و... . اژدهای بزرگی با چهار سر، به قلعه حمله میکند و «مالدرد» هم سوار آن است. آیا دریک و روری میتوانند با جادوگر سیاه و اژدهای قدرتمندش به تنهایی بجنگند؟
اژدهای آب
معرفی کتاب
کتاب حاضر جلد سوم از مجموعه «استاد اژدها» است. «دریک» عاشق این است که استاد اژدهای دربارِ شاه «رونالد» باشد. سنگ اژدهای جادویی کاری میکند که دریک، «روری»، «بو» و «آنا» بتوانند اژدهای خودشان را آموزش دهند و حتی با آنها پرواز کنند؛ اما یک نفر سعی میکند سنگ را بدزدد و رفتارهای بو هم عجیب شده است. آیا او رازی دارد؟ استادان اژدها هر طور شده باید از سنگ اژدها محافظت کنند.
نجات اژدهای خورشید
معرفی کتاب
در جلد دوم از مجموعه «استاد اژدها»، «دریک»، «آنا»، «روری» و «بو»، استاد اژدها هستند و اژدهاها را برای پادشاه تربیت میکنند. اژدهای دریک، «کرم»، شبیه بقیه اژدهاها نیست. او اژدهای زمین است، بدنی دراز و قهوهای دارد و نمیتواند پرواز کند؛ اما میتواند به کمک نیروی ذهنش، اشیا را تکان دهد. وقتی اژدهای آنا مریض میشود، کرم تصمیم میگیرد او را نجات دهد.
بچه آدم
معرفی کتاب
«لئونارد» اصلاً از طبیعت خوشش نمیآید؛ ولی پدر و مادرش عاشق طبیعت هستند. روزی که لئونارد با پدر و مادرش به پیادهروی در جادهای جنگلی میرود، گم میشود و با یک گوسفند، یک گاو و یک مرغ روبهرو میشود. آنها از او میپرسند که به چه دردی میخورد؟ هر کدام از آنها چیزهای مفیدی تولید میکنند؛ اما لئونارد چی؟ او به هیچ دردی نمیخورد. این سوال ذهن او را درگیر کرده و فکر میکند: «واقعاً بچه آدم به چه دردی میخورد؟»
فرار از آتش
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه «پرنده و سنجاب» است و در قالب کمیک استریپ نوشته شده است. پرنده و سنجاب بالاخره به خانه میرسند، آنها سفر طولانی و پر ماجرایی را پشت سر گذاشتهاند. حالا پرنده میخواهد مهمانی برپا کند؛ ولی سنجاب حال و حوصله جشن را ندارد. یک سگ آبی مردمآزار با سدی که ساخته، رودخانه را بسته است و حیوانات بیشه از خطری که آنها را تهدید میکند، دچار دلهره شدهاند. آیا بیشه با وجود این سد، خشک میشود؟ آیا این خطر جدید، مهمانیشان را خراب میکند؟ و آیا پرنده میتواند سنجاب را راضی کند تا خوش بگذرانند؟
لبه پرتگاه
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه «پرنده و سنجاب» است که در قالب کمیک استریپ نوشته شده است. پرنده و سنجاب در راه خانه هستند و فقط باید از کوهستان عبور کنند؛ اما وقتی میبینند بچهخرسی در محاصره گرگهاست، او را نجات میدهند... . ضربهای که به سرِ پرنده میخورد، باعث فراموشی او میشود. حالا سنجاب باید به ترسهایش غلبه کند و در حالی که مراقب پرنده و بچهخرس است، از کوهستان عبور کند؛ اما گله گرگهای گرسنه دنبال آنها هستند. آیا سنجاب میتواند پرنده و بچهخرس را سالم از آن مخمصه بیرون ببرد؟
نهنگ گرسنه
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه «پرنده و سنجاب» است که به صورت کمیک استریپ نوشته شده است. پرنده و سنجاب در قطب جنوب با پنگوئنی دوست میشوند که نامش «ساکاری» است. ساکاری فکر میکند پرنده برگزیده است و آمده است تا آنها را از دست نهنگ بزرگ نجات دهد؛ اما نهنگ گرسنه است و میخواهد پرنده را یک لقمه چپ کند. حالا سنجاب باید دست به کار شود و نقشهای برای فرار بکشد و اگر کمی شانس بیاورند، ممکن است جان سالم به در ببرند؛ اما آیا آنها میتوانند فرار کنند؟