Skip to main content

خان بیز‌پشه

معرفی کتاب
این کتاب، جلد سوم از مجموعه «بیزبیزپشه» است. گروه «بیزبیزپشه»، دنبال چاله‌ای آب می‌گشتند تا توی آن بازی کنند، اما همه چاله‌ها خشک شده بودند. آن‌ها همگی روی یک سیم برق نشستند که یک‌دفعه متوجه شدند آسمان تاریک شده است، پشه‌ها فکر کردند شب شده، اما ناگهان یک قطره آب روی سر پشه‌ای که نامش «ریزه‌میزه» بود، افتاد. پشه‌ها که تا آن لحظه باران ندیده بودند، فکر کردند که کسی به آن‌ها حمله کرده است و... .

ویز ویز تره

معرفی کتاب
پشه‌ها کنار برکه نشستند تا آب بخورند. وقتی «چشم دماغ‌نیزه‌ای» به آب نگاه کرد، از تعجب خشکش زد، عکسشان توی آب بود! پشه‌ها که تا به حال عکسشان را در آب ندیده بودند، فکر کردند پشه‌های دیگری تو آب هستند. آن‌ها سعی کردند با پشه‌های توی آب صحبت کنند؛ اما جوابی نشنیدند. درحالی‌که پشه‌ها عصبانی شده‌اند، سروکله لاک‌پشت پیدا می‌شود. لاک‌پشت هم از دیدن عکسش در آب تعجب می‌کند. حالا سوالی بزرگی برای پشه‌ها و لاک‌پشت به وجود آمده است. اگر آن‌هایی که در آب هستند، عکس خودشان است، پس خودشان کی هستند!؟

شگفت‌انگیز‌ترین هدیه

معرفی کتاب
مردم دهکده «ومی‌کی‌ها»، آدم‌کوچولوهای چوبی بودند که همه را نجاری به نام «ایلای» ساخته بود. «پانچلو»، یکی از آدم‌چوبی‌ها، عاشق روز سازنده بود. او می‌خواست به مناسبت این روز، کار بزرگی برای نجار انجام بدهد. او فکر کرد و تصمیم گرفت برای ایلای شعری بگوید و... . وقتی اشتباه پانچلو، مراسم روز سازنده را خراب کرد، اهالی دهکده به شگفت‌انگیزترین هدیه‌ای که می‌تواند وجود داشته باشد، پی ‌بردند و... .

بجو‌بجو هیولای کتاب‌خوار

معرفی کتاب
«بجو‌بجو» هیولایی کوچک و بازیگوش است که هرچیزی را که می‌بیند، می‌جود؛ صابون، جوراب، اردک‌های پلاستیکی، انگشت‌های پا و جالباسی و...؛ اما او کتاب را بیشتر از همه‌چیز دوست دارد. او با جویدن بخش‌هایی از کتاب، راه خود را به درون افسانه‌های مشهور، مانند شنل‌قرمزی، جک و لوبیای سحرآمیز و سه خرس و ... باز کرده و تلاش می‌کند نتیجه داستان را به نحوی که دوست دارد، تغییر دهد.

بازگشت زامس در روز شنبه

معرفی کتاب
این کتاب رمانی تخیلی است. در این داستان، شخصیتی به اسم آقای «تاشن پیر» منتظر یک موجود خیالی و افسانه‌ای به اسم «زامس» است که قرار است روز شنبه بیاید و آرزویش را برآورده کند. زامس همان موجودی است که بینی خرطومی و موهای سیخ و قرمز دارد و آقای تاشن پیر، دفعه قبل توانست از وجودش به نحو احسن استفاده کند. زامس اطلاعات خوبی در استفاده از ماشین آرزو دارد و می‌تواند به او کمک کند.

دردسرهای ایموژن

معرفی کتاب
«ایموژن» هر شب کتاب داستانی می‌خواند و بعد با رؤیای شخصیت‌های جذاب داستان‌ها به خواب می‌رفت، قبل از خواب دخترک از خودش می‌پرسد فردا قرار است با چه شکل و قیافه‌ای بیدار شود؟ آن روز صبح وقتی ایموژن از خواب بیدار می‌شود، متوجه می‌شود که شاخ درآورده است، حالا با این شاخ‌ها لباس پوشیدن برایش مشکل شده است و... .

وقت قارقار

معرفی کتاب
در این کتاب، داستان بچه‌کلاغی روایت می‌شود که تازه به مدرسه رفته است. مادرش از مدیر مدرسه می‌پرسد که در مدرسه چه‌ چیزی به فرزندش می‌آموزند و معلم پاسخ می‌دهد: «قارقار!» مادر با تعجب می‌گوید: «خودش که قارقار کردن بلد است»؛ اما معلم پاسخ جالبی به او می‌دهد. کودکان با خواندن این کتاب تشویق می‌شوند به مسائل پیرامونشان بیشتر توجه کنند و درباره نقش و جایگاه صحبت‌ کردن در زندگی‌شان بیشتر بیندیشند.

جعبه‌ اسرار آمیز

معرفی کتاب
توی خانه مادربزرگ «لومباگو» همه چیز مرتب و روبه‌راه است و بوی کیک شکلاتی همه جا پیچیده است. اما معلوم نیست یک‌دفعه از کجا یک بسته پستی جلوی در خانه پیدا می‌شود؛ بسته‌ای که نه فرستنده‌اش معلوم است و نه نشانی گیرنده‌اش. حالا دیگر «نوئمی» آرام و قرار ندارد تا بفهمد چه کسی این بسته مشکوک را فرستاده و توی آن چه چیزی گذاشته است. شاید خلافکارها نقشه‌ای کشیده باشند...!

پسر من، میو

معرفی کتاب
سال پیش در اخبار رادیو خبری پخش شد مبنی بر اینکه پسری نُه ساله ناپدید شده است. «کارل آندرس» از خانه‌اش خارج شده و دیگر برنگشته بود... . او پسربچه‌ای تنها و غمگین است که دوست دارد مثل بچه‌های دیگر در خانه‌ای پُرمهر، همراه با پدر و مادری مهربان زندگی کند. روزی کارل غولی را از توی چراغ جادو آزاد می‌کند و... .

آساره و ماغ‌ماه

معرفی کتاب
«آساره»، دختر یک محیط‌بان فداکار است. روزی آساره در جنگل گوزنی را می‌بیند که با گوزن افسانه‌ای، «ماغ‌ماه»، شباهت زیادی دارد. دخترک در عین ناباوری، به ارتباطی مرموز بین خودش و گوزن پی می‌برد. آیا ممکن است ماغ‌ماه، همان گوزن افسانه‌ای باشد که وظیفه‌اش نگهبانی از طبیعت و حیوانات است و با سرزمین روشنایی ارتباط دارد؟