Skip to main content

گروفالو

معرفی کتاب
موش کوچولو از وسط جنگل رد می‌شود که حیواناتی مانند روباه و جغد و مار می‌خواهند او را شکار کنند. موش از موجود خیالی حرف می‌زند و آن‌ها پا به فرار می‌گذارند؛ ولی ناگهان موش با همان موجودی روبه‌رو می‌شود که در خیال خود ساخته است. آیا او می‌تواند از دست این موجود هم نجات پیدا کند؟

بشو‌و‌‌نشو

معرفی کتاب
دو گربه دوست هستند. نام یکی از آن‌ها «بشو» و دیگری «نشو» است. آن‌ها گرسنه‌اند. بشو به فکر پیدا کردن غذاست؛ ولی نشو تنبل است و حال هیچ کاری را ندارد. بشو با گنجشک هم‌بازی می‌شود و در حین بازی می‌تواند غذا پیدا کند.

گوش‌گنده‌ شرور

معرفی کتاب
خرگوش کوچولو نامه‌ای برای پدر و مادرش می‌نویسد، آن را روی تختش می‌گذارد و از خانه می‌رود. هر کس نامه خرگوش را بخواند، فکر می‎کند تا به حال خرگوشی به بدی او وجود نداشته است؛ ولی مگر خرگوش چه‌کار کرده است؟

درد من چه رنگی است؟

معرفی کتاب
فیل کوچولو دندان خراب و سیاه «موشی» را می‌بیند و فکر می‌کند، رنگ درد سیاه است؛ ولی خرگوش فکر می‌کند درد قرمز است و به عقیده زرافه درد آبی است. فیل کوچولو چشمش به آسمان می‌افتد و نیم‌دایره رنگارنگی می‌بیند و فکر می‌کند که آسمان از همه بیشتر درد دارد!

عروسی زن‌عمو عنکبوت

معرفی کتاب
«عمه عقرب» تنهاست و هیچ‌کس حاضر نیست با او رفت و آمد کند؛ چون همه از نیش او می‌ترسند. عمه عقرب خبر عروسی عنکبوت را می‌شنود و به دنبال راه چاره‌ای می‌گردد تا بتواند در عروسی شرکت کند. در نهایت به این نتیجه می‌رسد که نیشش را در جیب لباسش پنهان کند.

قارقار نارنجی

معرفی کتاب
کتاب حاضر داستان کلاغی است که مانند کلاغ‌های دیگر سیاه است؛ اما قارقارهایش نارنجی است. کلاغ در آسمان پرواز می‌کند و قارقارهایش همه جا را نارنجی می‌کند. از نوک دارکوب تا خرطوم فیل، همه نارنجی می‌شوند؛ اما کلاغ نمی‌خواهد قارقارهایش نارنجی باشد. روزی کلاغ کنار چوپانی می‌نشیند که نی می‌زند و... .

فقط یک بوس کوچولو

معرفی کتاب
«مخملو» عنکبوت کوچولویی است که هر شب به قصه‌های مادربزرگ که برای « امیرعلی» تعریف می‌کند، گوش می‌دهد. آن شب مادربزرگ قصه قورباغه‌ای را می‌گوید که با بوسه دختر پادشاه، تبدیل به شاهزاده می‌شود. مخملو از امیرعلی می‌خواهد او را ببوسد، شاید او هم تبدیل به دختری زیبا شود؛ اما امیرعلی می‎گوید، او همان‌طوری هم زیبا و دوست‌داشتنی است.

فیل تنها

معرفی کتاب
در این داستان، فیل بزرگی به نام خاکستری، به تنهایی در جنگل حیوانات به تماشای بازی دوستانش نشسته است. او از تنهایی رنج می‌برد. روزی پرنده‎ای زیبا از فیل می‌خواهد که او را تاب بدهد. فیل که دریچه‌ای از امید به رویش باز شده است، پیشنهاد او را قبول می‎کند.

خانه‌ای برای مورچه

معرفی کتاب
مورچه تنبل دلش نمی‌خواهد هیچ کاری بکند. به همین علت، مورچه‌ها او را از شهر بیرون می‎کنند. مورچه تنبل یک کندوی عسل پیدا می‌کند؛ اما نمی‌تواند عسل درست کند. سپس یک سیب پیدا می‌کند؛ ولی حتی نمی‌تواند سیب را هم سوراخ کند. او تصمیم می‌گیرد به شهر مورچه‌ها بازگردد و همراه آن‌ها کار کند.

جوجه شتر مرغه

معرفی کتاب
جوجه شترمرغ به خودش قول داده بود که پرواز کند. با اینکه مادرش بارها به او گفته بود که نمی‌تواند پرواز کند؛ اما او اصرار داشت که این کار را انجام دهد. به همین دلیل به سراغ دوستان پرنده‌اش رفت تا به کمک آن‌ها پرواز کند. با مطالعه این داستان، توجه به توانایی‌ها واستعدادهای فردی برای رسیدن به موفقیت، به مخاطبان منتقل می‌شود.