Skip to main content

گربه پیدا شده!

معرفی کتاب
«جِما» با گربه‌‏اش، «رالف»، در همان ساختمانی زندگی می‏‌کند که «دیلا» و گربه‎اش، «نیبله»، زندگی می‏‌کنند و فقط دو نفر از این موضوع خبر دارند، رالف و نیبله! این دو از صبح تا شب تلفنی با هم صحبت می‏‌کنند! روزی رالف راهی پیدا می‌‏کند تا به دیدن نیبله برود. نیبله هم به خانه رالف می‎رود؛ اما هر دو خانه خالی است! هر دو همان‌جا منتظر می‎ماند؛ و... .

موش راهزن

معرفی کتاب
موش راهزن، موجودی شرور و مخوف است. او جلوی دیگران را می‌گیرد و غذایشان را می‌دزدد. همه حیوانات جنگل، از دست موش راهزن خسته شده‎اند؛ اما نمی‎توانند با او مبارزه کنند. روزی موش راهزن اردک لاغر و ضعیفی را می‏‌بیند که هیچ‎چیزی ندارد تا به او بدهد. برای همین، تصمیم می‌‏گیرد اردک را بخورد! اما اردک می‌گوید خواهرش غذاهای خوشمزه‌ای دارد. می‌تواند او را به نزد خواهرش که در غاری زندگی می‌‏کند، ببرد. موش راهزن برای گرفتن غذاها وارد غار می‎شود و ... .

نویسنده و تصویرگر: موش و قورباغه

معرفی کتاب
یک روز صبح زود، موش با شوق و ذوق از خواب بیدار می‎شود تا داستانی متفاوت بنویسد. موش داستانش را این‎گونه شروع می‏‌کند: «روزی روزگاری در خانه‎ای کوچک و آرام، موشی صبح زود از خواب بیدار می‎شود و میز را آماده می‏‌کند برای... » قورباغه، دوست موش، می‌خواهد به او در نوشتن داستانش کمک کند، برای همین مُدام وسط کار موش می‏‌پرد و پرت‌وپلا می‎گوید. موش تلاش می‌‏کند به قورباغه بفهماند که نباید در کار او دخالت کند؛ اما... .

لطفا از من بترسید

معرفی کتاب
«آلن» تمساحی است که ترساندن را خوب بلد است. هر روز صبح، تمام فلس‌های روی پوستش را تمیز و ناخن‌هایش را تیز می‎کند و دندان‌هایش را حداقل ده دقیقه مسواک می‎زند. بعد به جنگل می‎رود و دندان‌هایش را به هم می‌زند و برای همه رجز می‎خواند. قورباغه‌ها از روی نیلوفرهای مرداب فرار می‎کنند، میمون‌ها از درخت پایین می‎افتند و طوطی‌ها جیغ می‎کشند و آلن خوشحال است. او در پایان روز به خانه برمی‎گردد و بعد از استراحت، جدول حل می‏‌کند و... دندان‌های مصنوعی‌اش را درمی‎آورد! اگر کسی از این راز باخبر شود، چه اتفاقی می‎افتد؟

ملاقات با هیولای برفی

معرفی کتاب
«جرونیمو استیلُن» سردبیر پرفروش‌ترین روزنامه جزیره «ماکاموشی» است. روزی درحالی‌که جلوی تلویزیون نشسته و تبلیغ محلولی معجزه‌آسا برای رشد مو را نگاه می‎کند، تلفن زنگ می‎زند. دوستش، پرفسور «الکتریک پنجه»، از او کمک می‎خواهد! جرونیمو فوری قبول می‌کند، با اینکه می‌داند باید به آن سر دنیا برود. سفر او خطرناک و طولانی است و سرانجام «هیولای برفی» جرونیمو را می‎دزدد! چه سرنوشتی در انتظار جرونیمو استیلُن است؟

110 قصه قبل از خواب

معرفی کتاب
کتاب حاضر شامل ۱۱۰ قصه برای کودکان است. در پایان هریک از این داستان‌های کوتاه، نتیجه اخلاقی آن ذکر شده است. داستان «خر در لباس شیر»، درباره الاغی است که درون پوست شیر می‎رود و حیوانات را می‎ترساند؛ ولی روباه فریب او را نمی‎خورد؛ چون... . در داستان «روباه و بوته تمشک»، روباه برای حفظ تعادلش، به بوته‌های تمشک چنگ می‎اندازد؛ ولی... . در داستان «الاغ، خروس و شیر»، الاغ با صدای خروس از دست شیر نجات پیدا می‎کند؛ اما... . در داستان بعدی... . شایان ذکر است که این کتاب همراه سی‌دی است.

به فرمان من واق واق واق

معرفی کتاب
سگ پادشاه شده و به همه دستور داده است که باید استخوان بخورند و واق‌واق کنند! الاغ پوزه‌اش را به استخوان می‌کشد؛ اما نمی‌تواند چیزی بخورد. خرس استخوان را با عصبانیت پرت می‎کند و می‎گوید: «مگر من سگم که از این چیزها بخورم!». گربه‌ها زندانی شده‌اند و... . روزی که پادشاه منتظر رژه حیوانات است، آن‌ها به زندان حمله کرده و گربه‌ها را آزاد می‎کنند و تصمیم می‎گیرند پادشاه را عوض کنند! ولی چه کسی باید پادشاه شود؟ پایان داستان باز است و نویسنده از خواننده می‎خواهد به سلیقه خودش برای داستان، پایان بنویسد.

آژانس روبی برای مرغ‌های محترم

معرفی کتاب
«روبی» یک روباه خیالباف و حقه‌باز است و هروقت مرغ و خروس و جوجه می‎بیند، آب دهانش راه می‎افتد. روبی فقط از یک حیوان می‎ترسد، آن هم جناب سگ است! حالا روبی آژانس مسافربری باز کرده است؛ اما هیچ‌کس را سوار نمی‎کند! او آرزو دارد مرغ و جوجه‌ها سوار ماشینش شوند؛ اما... . روبی مرتب در حال کشیدن نقشه است و... . پایان داستان باز است و خواننده می‎تواند به دلخواه خود پایان داستان را بنویسد.

نامه را باز نکن قارقاری

معرفی کتاب
آقای کلاغ سال‌هاست که نامه‌رسان جنگل است. یک روز خانم کلاغ از او می‎خواهد یکی از نامه‎ها را باز کند! آقا مخالف است؛ اما خانم اصرار می‎کند و آخر هم به گریه می‌افتد! سرانجام یکی از نامه‌ها را باز می‎کنند! نامه دخترخاله خرس است و برای او نوشته که هرچه زودتر به خواستگاری‌اش برود... . وقتی آقای خرس متوجه می‌شود نامه باز شده است، خیلی عصبانی می‎شود. او از کلاغ می‎خواهد نزد دخترخاله‌اش برود و یک نامه باز نشده برایش بیاورد؛ اما... .

مهمان‌های ناخوانده

معرفی کتاب
پیرزنِ این قصه از آن مادربزرگ‌هایی است که داد‌و‌فریاد می‌کند و جارو پرت می‎کند! اما خیلی مهربان است. شبی وقتی می‎خواهد بخوابد، صدای در بلند می‌شود! کلاغ مثل بید می‎لرزد و از پیرزن می‎خواهد اجازه دهد تا شب را در خانه او بماند. پیرزن که دلش برای کلاغ سوخته است، او را به خانه راه می‎دهد. چند دقیقه بعد دوباره صدای در شنیده می‌شود. این بار دارکوب است و... . آخرین نفر، گنجشک است که بال‌هایش خیسِ خیس است؛ اما او نمی‎تواند حرف بزند و... .