Skip to main content

خانه حلزون

معرفی کتاب
از وقتی حلزون خودش را در آینه دیده بود، غمگین بود. او خودش را با بدن قلمبه چسبناک و دهان گشاد و از همه بدتر لاک شکسته‌اش دیده بود. حلزون تصمیم گرفت جایی پنهان شود تا هیچ‌کس او را نبیند. او از کرم خاکی، مورچه‌ها و زنبورها خواست که چند روزی در خانه‌شان جایی به او بدهند؛ اما هیچ‌کدام او را راه ندادند. شب فرا رسید و حلزون در لاک شکسته‌اش به خوابی آرام و راحت فرو رفت.او با طلوع خورشید، فکر جدیدی به ذهنش رسید و تصمیم تازه‌ای گرفت.

بازگشت

معرفی کتاب
در این داستان بی‌کلام، ماجرا با سفری جادویی و از اتاقی معمولی شروع می‌شود. قهرمان داستان با خطرهای بسیاری روبه‌رو شده و متوجه می‌شود که مداد شمعی قرمزش جادویی است و می‌تواند به او کمک کند. او در این راه، دوستانی پیدا می‌کند و با همراهی آن‌ها سفر خیالی‌اش را به پایان می‌رساند.

سفر

معرفی کتاب
کتاب حاضر دربردارنده داستانی تصویری است و درباره دختربچه‌ای است که حوصله‌اش سر رفته است؛ چون همه اعضای خانواده مشغول کارهای خودشان هستند. دختر بچه مداد شمعی قرمزی پیدا می‌کند و با آن یک در می‌کشد. در جادویی است و به دنیایی ناشناخته و هیجان‌انگیز باز می‌شود.

ماجراجویی

معرفی کتاب
در این داستان تصویری، بچه‌ها زیر سایه‌بانی پناه گرفته‌اند تا از باران در امان باشند که ناگهان دری باز می‌شود و پادشاهی هراسان بیرون می‌آید. او نقشه‌ای عجیب، تکه‌ای گچ و یک تسمه به بچه‌ها می‌دهد و مأموریت مهمی را به عهده آن‌ها می‌گذارد. بچه‌ها باید سرزمینشان را نجات دهند!!!

بلوقیا و جوذر: دو داستان برگزیده از هزار و یک شب

معرفی کتاب
کتاب حاضر دربردارنده دو داستان است. در داستان اول، بعد از مرگ حاکم مصر، بلوقیا در خزانه پدرش، کتابی در وصف آخرین پیامبر، حضرت محمد (ص)، می‌یابد. او پس از خواندن کتاب، دلبسته پیامبر شده و تصمیم می‌گیرد که در شهرهای مختلف به دنبال ایشان بگردد. در داستان دوم، جوذر، پسر بازرگانی است که برادرانش سهم او را تصاحب کرده‌اند. او با تور ماهیگیری به دریا می‌رود تا امرار معاش کند؛ ولی با مردی مغربی آشنا شده و با ماجراهای عجیبی روبه‌رو می‌شود.

یک جعبه پر از دروغ

معرفی کتاب
در این کتاب داستان کودکی به نام "مراد" آمده است که سعی دارد به جای کاردستی درست کردن دروغ سر هم کند و برای معلمان و دوستانش در مدرسه تعریف کند. یک شب که داخل جعبه دروغگویی اش می رود در حالت خواب و خیال معلمش را می بیند که قیچی به دست سراغ مراد می آید و از می خواهد برای فردا کاردستی درست کند. مراد دست از دروغگویی برداشته و به فکر کاردستی درست کردن می افتد.

هدیه خیس

معرفی کتاب
تولد مریم است. دوستانش آمده اند. کیک و شیرینی آماده است، اما از مادر بزرگ خبری نیست. بیرون باران می بارد. مریم نگران مادر بزرگش است که بدون چتر بیرون رفته است. مریم در خیالش سعی دارد چتری به مادربزرگش برساند تا او خیس نشود. سرانجام مادربزرگش با یک چتر برای هدیه تولد مریم از راه می رسد و او را خوشحال می کند.

ترس؛ بی‌ترس

معرفی کتاب
در داستان این کتاب «نوید» و «ندا» یاد می‌گیرند که برای به دست آوردن هر مهارتی باید تمرین کنند. همچنین مسئولیت‌پذیری و راست‌گویی و پیدا کردن مناسب‌ترین راه‌حل در موقعیت‌های حساس، از دیگر موضوعاتی است که کتاب به آن‌ها می‌پردازد.

اول تو؛ بعد من

معرفی کتاب
در داستان‌های کوتاه این کتاب «نوید» و «ندا» کارهای بسیار خوبی انجام می‎دهند. ندا متوجه زحمات مادرش می‌شود و از او قدردانی می‌کند. نوید کفشش را به دوستش می‌دهد تا بتواند فوتبال بازی کند و... .

می بینمت؛ تو هم هستی

معرفی کتاب
«نوید» و «ندا» خواهر وبرادری هستند که ماجراهای جالبی برایشان پیش می‌آید. آن‌ها از هر یک از این ماجراها، درس‌های خوبی می‌گیرند و چیزهای زیادی می‌آموزند. نوید و ندا متوجه می‌شوند که باید قدر یکدیگر را بدانند، به فکر دیگران باشند و حریم خصوصی دیگران را رعایت کنند.