Skip to main content

چشم‌بادمجانی‌ها

معرفی کتاب
نویسنده در چشم بادمجانی ها، از اهالی شهر چشم‌بادمجانی‌ها می‌گوید. از بس که بی‌خواب بودند، چشم همه رنگ بادمجان شده بود. شب‌ها یک نفر زنگ در خانه‌ها را می‌زد و فرار می‌کرد. اهالی شهر بالاخره با تصمیم رئیس پیرشان به سراغ «زاغ‌نخواب» رفتند تا شاید او راهی پیدا کند... .

گول گولاخین

معرفی کتاب
این کتاب پنج داستان دارد. قهرمان همه داستان‌ها موجودی به نام «گول‌گولاخین» است که همه حیوانات جنگل را آزار می‌دهد. یک‌بار غذای مورچه و خرس و زنبورها را می‌دزدد و یک‌بار جوجه اژدها را. در داستان دیگری حیوانات جنگل را با هم دشمن می‌کند و در داستان بعدی چراغ جادو را می‌دزدد و...؛ اما در همه داستان عواقب کارهایش را می‌بیند.

ارتش پنبه و مرگ ماهی‌های پرنده

معرفی کتاب
«پنبه» و پدرش، در خیابان ماهی‌فروش‌ها زندگی می‌کردند؛ البته نه از آن ماهی‌هایی که برای شام ‌می‌خورند؛ «ماهی پرنده!» تا اینکه یک روز همه‌چیز برای همیشه تغییر کرد، روزی که تمام ماهی‌ها مردند و پدر پنبه غیبش زد. حالا همه خیال می‌کردند کار اوست و می‌خواستند پیدایش کنند تا به حسابش برسند. قبل از همه، پنبه راه می‌افتد تا پدرش و حقیقت ماجرا را پیدا کند؛ در سفری سراسر راز و رمز و شگفتی و البته خطرهایی که او از آن‌ها بی‌خبر است.

دلفینک

معرفی کتاب
دلفین کوچولویی بود به نام دلفینک که تازگی‌ها به دنیا آمده بود. دلیفنک هر روز همراه مادرش به این طرف و آن طرف دریا می‌رفت تا چیزهای تازه یاد بگیرد. دلفینک یک دوست جدید هم پیدا کرد، اسب آبی‌. امّا یک روز‌...

آقا کفشدوزک با گل کوچک

معرفی کتاب
کرم کوچولو رفت و رفت تا به چاله‌ای رسید که پر از آب بود. سرش را برد جلو تا کمی آب بخورد، یک مرتبه عکسش افتاد توی آب. کرم کوچولو تا عکس خودش را دید، غصه‌اش گرفت و گفت: کاش قشنگ بودم / خال‌خالی بودم / رنگارنگ بودم. کرم کوچولو همین‌طور که داشت عکسش را نگاه می‌کرد...
.

لاکی و خرگوشه

معرفی کتاب
لاک‌پشت کوچولویی بود به اسم لاکی که تازه از تخم بیرون آمده بود. لاکی دور و برش را نگاه کرد و راه افتاد دنبال لاک‌پشت کوچولوهای دیگر. آن‌ها باید هر چه زودتر می‌رسیدند به رودخانه‌. مامان‌لاک‌پشت آن‌جا منتظرشان بود. لاکی هر چه تندتر می‌رفت، به خواهر و برادرهایش نمی‌رسید. ناگهان صدای مرغی را شنید...

مانگورو و خرگوشک

معرفی کتاب
مانگورو یک کانگوری کوچولو بود که اصلاً دوست نداشت از کیسه‌ی مامان کانگورو بیرون بیاد. مامان کانگورو که حسابی از این قضیه خسته شده بود، فکری کرد و تصمیم گرفت تا مانگورو را با بچّه کانگورو‌های دیگر آشنا کند. برای همین جست‌و‌خیز‌کنان رفت و رفت تا به جایی که همیشه کانگورو‌ها بودند رسید؛ امّا...

جوجه طلایی تو دوست مایی

معرفی کتاب
«جوجه طلایی» یک جوجه‌ی کوچولو است که با یک عالمه جوجه‌ی دیگر توی یک جعبه گیر کرده است. جوجه طلایی داشت لای بقیه‌ی جوجه‌ها خفه می‌شد. تا این‌که فکری به سرش رسید...
کتاب «جوجه طلایی تو دوست مایی» ماجرای یک جوجه‌ کوچولو است که برای نجات خودش تلاش می‌کند و به کمک دوستانش اتفاقات جالبی را تجریه می‌کند.

نابغه تنیس

معرفی کتاب
«مارکوس» بعد از اینکه به اصرار پدرش فوتبال، تکواندو و ورزش‌های دیگر را امتحان کرد، این‌بار باز هم به پیشنهاد پدر، در کلاس تنیس ثبت‌نام کرد. در اولین مسابقه‌اش پس از اینکه سی به هیچ از رقیبش باخت، دیگر مطمئن شد که در این ورزش هم استعدادی ندارد؛ اما اسپات، سگ وفادار او، در یکی از این بازی‌ها، قبل از برخورد توپ با صورت مارکوس، آن را در هوا ‌قاپید و این اتفاق باعث ‌شد که ایده‌ای در ذهن مارکوس شکل بگیرد... .مارکوس یک نابغه تنیس نیست . اما پدرش که نویسنده کتابهای انگیزشی است معتقد است که او می تواند در یک رشته ورزشی موفق شود. اما مارکوس اهل ریاضیات است کتاب در قالب دفتر خاطرات مصور طنزآمیز و نقاشی های طنز مارکوس باعث می شود خوانندگان با صدای بلند بخندند و چیزهای زیادی درباره ورزش تنیس یاد بگیرند. کتابهای مصور برای علاقه مند کردن مخاطب کودک به کتابخوانی بسیار موثرند.

ماسک اژدهایی

معرفی کتاب
در کتاب حاضر به شیوه‌ای داستانی رسیدن به مهارت‌های زندگی معرفی می‌شود. دیگوری‌دو، اژدهایی خیالی است که راوی سعی دارد او را تربیت کند. به این ترتیب مسائل و مشکلات بچه‌ها در قالب این داستان بررسی شده و راه حل‌هایی نشان داده می‌شود. با توجه به موضوعاتی مانند خطر بیماری‌های واگیردار و جلوگیری از ورود ویروس‌های خطرناک به بدن انسان، در این کتاب آموزش زدن ماسک و نگهداری آن در قالب قصه و نقاشی ارائه شده است. کودکان علاقه‌مند بازی در هوای آزاد هستند و طبیعی است که نسبت به استفاده از ماسک مقاومت نشان دهند. در انتهای داستان دیگوری‌دو با اهمیت ماسک زدن و پیشگیری از خطر آشنا شده و مشتاقانه به مقابله با آن می‌رود.