Skip to main content

دایره کوچک آرامش: داستانی در باره هوشیاری

معرفی کتاب
کودکان به دلایل مختلفی ناراحت می‌شوند. آن‌ها وقتی یکی از کسانی که دوستش دارند را از دست می‌دهند، یکی از اسباب‌بازی‌هایشان را گم می‌کنند یا آسیب بدنی می‌بینند، ناراحت می‌شوند. کتاب حاضر به کودکان نشان می‌دهد که چطور احساس‌شان را شناسایی کرده و آن را به شکل یک دایره تجسم کنند. به این ترتیب آن‌ها می‌توانند به نحو بهتری آن‌ را کنترل کرده و به آرامش برسند.

دایره کوچک شادی

معرفی کتاب
من یک دایره شادی هستم. من به شما کمک می‌کنم خوش باشید و شادی را به دیگران هم بدهید. کتاب حاضر با نقاشی‌های زیبا و جذاب، به کودکان نشان می‌دهد که چطور هر روز با انجام کارهای ساده‌ای که می‌توانند به‌وسیلۀ آن‌ها یک وضعیت منفی را به مثبت تغییر دهند، دایرۀ شادی خودشان را بزرگ کنند و صدها دایره شادی دیگر هم به‌وجود آورند.

دایره کوچک دوست‌داشتن

معرفی کتاب
من یک دایرۀ کوچک دوست داشتن هستم. من احساسی هستم که وقتی شما خیلی به کسی اهمیت می‌دهید یا وقتی کسی خیلی به شما اهمیت می‌دهد، به شما دست می‌دهد. چطور می‌توان دایرۀ دوست‌داشتن خود را بزرگ کرد؟ کتاب حاضر دوست‌داشتن را در قالب یک دایرۀ صورتی بامزه به تصویر می‌کشد و راه‌هایی که کودکان می‌توانند علاقه‌شان به دیگران را ابراز کنند، از گوش دادن گرفته تا مهربان بودن، نشان می‌دهد.

دایره کوچک احساس‌ها

معرفی کتاب
من یک دایرۀ کوچک احساس‌ها هستم. احساس‌ها خیلی مهم هستند ولی وقتی نمی‌دانی چه حسی داری، صحبت‌ کردن دربارۀ آن می‌تواند سخت باشد. من در شناسایی احساس‌ها خیلی خوبم. آن قدر خوبم که کارآگاه احساس شده‌ام. من به تو کمک می‌کنم کارت‌های احساس درست کنی و آن‌ها را نام‌گذاری کنی. این کار به تو کمک می‌کند با دیگران راحت‌تر کنار بیایی و مشکلاتت را حل کنی.

دایره کوچک به کلاس درس آنلاین می‌رود: داستانی در باره انتظارات از کلاس درس مجازی

معرفی کتاب
اسم من دایره است. شنیده‌ام قرار است به کلاس درس آنلاین بروی. کلاس درس آنلاین چیز جدیدی برای ماست. من اینجا هستم تا به تو نکته‌هایی را بگویم که به کمک آن‌ها بتوانی راحت‌تر از راه دور درس بخوانی.این کتاب به کودکان می آموزد که ویروسها را بشناسند و بدانند چرا باید از راه دور آموزش ببینند.

دایره کوچک در خانه می‌ماند: داستانی در باره ویروس‌ها و حفظ فاصله ایمنی

معرفی کتاب
من یک دایره کوچک ایمنی هستم. من اینجا هستم تا وقتی یک ویروس به سرعت شروع به پخش شدن می‌کند و خیلی از مردم را مریض می‌کند به تو کمک کنم سالم بمانی.
کتاب حاضر به کودکان کمک می‌کند دربارۀ ویروس‌ها یاد بگیرند و بدانند چرا وقتی مریض هستیم باید در خانه بمانیم.

دایره کوچک ماسک می‌زند: داستانی در باره ماسک‌زدن بچه‌ها

معرفی کتاب
جدیداً ویروسی آمده که مردم را مریض می‌کند، برای همین باید ماسک بزنیم تا از پخش شدن آن جلوگیری کنیم. چون این ویروس می‌تواند بدون اینکه مردم احساس مریضی کنند پخش شود. ماسک زدن می‌تواند به سلامتی همه کمک کند. ماسک چطوری می‌تواند کمک کند؟ کتاب حاضر به کودکان کمک می‌کند دربارۀ ویروس‌ها یاد بگیرند و بدانند برای این‌که ماسک کارش را خوب انجام دهد باید چگونه از آن استفاده کنند.

برنامه‌نویسی کودکان و نوجوانان به زبان ساده با اسکرچ

معرفی کتاب
در کتاب حاضر علاوه بر اهمیت وجود رایانه‌ها، به تبیین توسعه‌ آموزش رایانه و برنامه نویسی اشاره شده است. به نظر دانشمندان در آینده کودکانی که نتوانند برنامه نویسی کنند، بی سوادند. یکی از چالش‌ها در یادگیری زبان برنامه نویسی نمایش متنی کدها است. یکی از راه حل‌ها در این زمینه، آموختن استفاده از زبان برنامه نویسی تصویری اسکرچ با هدف شاد، جذاب‌تر کردن و طراحی بازی و انیمیشن در فرایند برنامه نویسی است. اثر پیش رو در 11 فصل به معرفی اسکرچ، نصب برنامه، نحوه اجرای کدها، حرکت و تصویر و نشان دادن چند بازی اقدام کرده است.

سیمرغ و پادشاه مارها و پنج افسانه دیگر از دریای اسمار

معرفی کتاب
کتاب «برهت‌کتا» اثری است در ردیف دو کتاب بسیار مشهور هندوان. کتاب «دریای اسمار» یکی از کتاب‌هایی است که از برهت‌کتا خلاصه شده است. کتاب حاضر شش داستان دارد و حکایت «سیمرغ و پادشاه مارها» از سیمرغی می‌‌گوید که مارها مادرش را دزدیده‌اند. سیمرغ نزد مارها می‌رود و از آن‌ها می‌خواهد که مادرش را رها کنند؛ اما پادشاه مار به سیمرغ می‌گوید شرط آزادی مادرش، رفتن به سرزمین دیوها و آوردن آب حیات است. سیمرغ به سرزمین دیوها می‌رود و... .

پسر شیرسوار و نه افسانه دیگر از دریای اسمار

معرفی کتاب
کتاب حاضر یکی از کتاب‌های مجموعه «دریای اسمار» است که دَه داستان دارد. داستان «پسر شیرسوار»، داستان راجه‌ای است که فرزندی ندارد تا بعد از او حمکران شود. شبی خواب عجیبی می‌بیند. صبح روز بعد، برای شکار به صحرا می‌رود. وقتی به چشمه‌ای می‌رسد، از اسب پیاده می‌شود تا استراحت کند. ناگهان صدایی می‌شنود و فوری پنهان می‌شود. راجه شیری را می‌بیند که پسری بر پشتش سوار است. آن‌ها به چشمه نزدیک می‌شوند. راجه... .