ابتدایی

در چمنزاری نزدیک شهر، گاوی به نام «رالف» زندگی می‌‏کند. روزی رالف از پدرش می‏‌خواهد تا برای او دوچرخه بخرد. پدر رالف به او می‎گوید، هروقت خوک‌ها پرواز کنند، من هم برای تو دوچرخه می‌‏خرم. حالا رالف مصمم است تا برای به دست آوردن دوچرخه کاری کند که خوک‌ها پرواز کنند؛ اما این چطور ممکن است؟

«مولیِ» موشِ کور، «فِردیِ» قورباغه، «هِنریِ» جوجه‏‌تیغی و «مَکس» موشه، با هم توپ‎بازی می‏‌کنند. «ریکوِ» سنجابه توپ آن‏ها را برمی‏‌دارد و بازی را به هم می‌‏زند. موشِ کور، قورباغه، جوجه‎تیغی و... تلاش می‏‌کنند توپ‌ را پس بگیرند. مَکس‌موشه با گذشت و مدارا موفق می‎شود ریکو را هم با خودشان همراه کند. آن‌ها هرکدام مشکلی دارند؛ مولی نمی‌تواند خوب ببیند، فِردی خوب نمی‎شنود، هِنری از همه‏‌چیز می‏‌ترسد و مَکس نمی‎تواند خوب راه برود؛ اما همه رعایت حال یکدیگر را می‌‏کنند و از بودن با هم لذت می‌‏برند.

سه خواهر به همراه خانواده‌ خود به شهر جدید آمده‌اند. خواهر بزرگ‌تر رابینا به تولد دعوت می‌شود و مادر که خیلی با جشن تولدو آداب و رسوم شهر جدید آشنا نیست؛ اصرار دارد که خواهر کوچک‌ترش سانا را نیز باخود ببرد؛ اما خواهر کوچک همه چیز را به هم می‌ریزد... مدتی می‌گذرد و یکی از دوستان سانا او را به جشن تولد دعوت می‌کند. حالا مادر اصرار دارد که او کوچک‌ترین خواهرشان مریم راهمراهش به میهمانی ببرد. موضوع داستان درباره رقابت فرزندان و راه و رسم صحیح زندگی است.

این داستان درباره دوستی است. نوایی خوش، پنج موش بامزه را در شبی مهتابی به کنار برکه می‎کشاند؛ جایی که قورباغه‎ها کنسرت دارند؛ اما این برنامه فقط برای قورباغه‌ها اجرا می‎شود و موش‌ها را به آنجا راه نمی‏‌دهند. موش‌ها که گرفتار افسون موسیقی شده‎اند، تصمیم می‌‏گیرند آواز بخوانند؛ ولی صدای خوبی ندارند، پس سازهای خودشان را می‌سازند و پس از تمرین نواختن کنسرت برگزار می کنند. قورباغه‎ها در کنسرت آن‌‎ها شرکت می‌‏کنند و... .

این کتاب جلد ششم از مجموعه کتاب‌های «ریاضی با موشی»، درباره روزی بارانی است. «آلبرت» ناراحت است که نمی‎تواند بیرون از خانه بازی کند. مادر به آلبرت و خواهر بزرگش، «واندا»، پیشنهاد می‎کند که دوستانشان را به خانه دعوت کنند و آلبرت با خوشحالی، هر موشی را که سرِ راهش می‎بیند، دعوت می‎کند. حالا کلی موش در خانه آن‌ها جمع شده‌اند؛ اما آیا مادر آلبرت می‏‌تواند از این همه موش پذیرایی کند؟

در کتاب پنجم از مجموعه شش جلدی کتاب‌های «ریاضی با موشی»، قرار است «آلبرت» برای اولین‌بار به مدرسه برود. او لحظه‌شماری می‌کند که زودتر شنبه از راه برسد و او مدرسه را ببیند. این اتفاق رخ می‎دهد؛ اما آلبرت خیلی زود متوجه می‎شود که مدرسه با خانه تفاوت زیادی دارد. او هر روزِ هفته در مدرسه با برنامه‌ای جدید و جالب روبه‎رو می‌شود که... .این مجموعه برای استفاده کودکانی نوشته شده است که با ریاضی قدری مشکل دارند.

در مجموعه شش جلدی «ریاضی با موشی»، «آلبرت» و «واندا» موش‌های نترس و وروجک، با آموزش عددها، شکل‎‌ها، اندازه‌ها و دیگر مفاهیم ریاضی کمک می‌‏کنند تا قدرت تخیل کودکان تقویت شود. در این کتاب، آلبرت می‎خواهد در جعبه ماسه‌بازی آدم‌ها برای خودش یک ساحل درست کند؛ اما نمی‌داند چگونه باید با یک سطل کوچک، آب به ساحل بیاورد. ظاهراً آلبرت برای این کار باید محاسبه کند! این مجموعه برای استفاده کودکانی نوشته شده است که با ریاضی قدری مشکل دارند.

این کتاب، سومین جلد از مجموعه شش جلدی «ریاضی با موشی» است. زمستان است و چاله‌های آب، یخ بسته‌اند. «آلبرت» از خوشحالی روی پایش بند نیست و دلش می‎خواهد هرچه سریع‌تر با دوستانش روی یخ‌ها، اسکیت‌بازی کند. هنگام بازی روی یخ، موش‌های دیگر، با کفش اسکیتشان، اشکال هندسی مختلفی می‎کشند؛ «واندا» دایره می‎کشد، موش‌های سه‌قلو، سه‌گوش و... . آلبرت هم می‎خواهد شکلی بکشد که دردسر بزرگی درست می‌‏کند! این مجموعه برای استفاده کودکانی نوشته شده است که با ریاضی قدری مشکل دارند.

در جلد دوم از مجموعه شش جلدی «ریاضی با موشی»، «آلبرت» خیلی خوشحال است که می‎خواهد به موزه یا به قول خودش «موشزه» برود؛ اما وقتی در موزه، دخترعموی دوستش گم می‎شود، آن‌ها همه‌جا را دنبالش می‌‏گردند و در این جست‌وجو با ماجراهای جالبی روبه‎رو می‎شوند. این داستان در صدد است کودکان را تشویق ‏‌کند با شیوه‎ای متفاوت درباره ریاضی فکر و گفت‌وگو کنند. این مجموعه برای استفاده کودکانی نوشته شده است که با ریاضی قدری مشکل دارند.

یک روز فکر تازه‎ای به ذهن پسر کوچولو می‎رسد. پسرک اول تعجب می‌‏کند که این فکر از کجا آمده و با آن چه کار کند. فکر عجیب و غریب است و پسرک تصمیم می‎گیرد رهایش کند؛ اما فکر، دست از سر پسرک برنمی‎دارد. پسرک نگران حرف مردم هم هست، برای همین فکر را پنهان می‌‏کند؛ ولی بودنِ فکر تازه، پسرک را خوشحال می‏‌کند. پسرک آرام‌آرام به فکر توجه می‎کند، از او مراقبت می‏‌کند، غذا‎های مقوی به او می‎دهد و با او به گردش می‌‏رود. فکر تازه هر روز بزرگ‌تر می‎شود تا اینکه یک روز... .