آن سوی دریای مردگان
معرفی کتاب
پشتِ سرِ «جلال» و داییاش خیلی حرف و حدیث است. همه میگویند دایی جلال معتاد است و در خانهشان جنّ دارند! کسیکه در محله جنّآباد و پشت غسالخانه زندگی کند، حتماً یک جای کارش میلنگد! «افشین»، همکلاسیِ جلال تصمیم میگیرد از موضوع سردربیاورد. او میخواهد بداند چه موجودی در خانه آنهاست که فریاد میزند: «اِن نوگی!». این صدای ترسناک را همه شنیده بودند. روزی به بهانه پرسیدن سوال ریاضی به درِ خانه جلال میرود که ناگهان صدای وحشتناک بلند میشود: «اِن نوگی... اِن نوگی». افشین به هر ترتیبی شده، وارد خانه میشود و... .
آتش شوق: داستانهایی از زندگی شیخ ابوالحسن خرقانی عارف قرن چهارم هجری
معرفی کتاب
این کتاب دوزبانه، شامل دَه داستان از حکایات کوتاه «ابوالحسن خرقانی»، عارف قرن چهارم هجری، همراه با تصویر است. در این داستانها از موضوعات متفاوتی مانند سخاوت و بخشندگی، نماز و نیایش، استفاده از مال حلال و... سخن به میان آمده است. در ابتدای هر داستان سخنی مرتبط با آن داستان از کتاب «نورالعلوم» خرقانی انتخاب و ارائه شده تا مخاطب با نثر این عارف نیز آشنا شود.
خداوند شبان من است
معرفی کتاب
«سونا» تنها دختری است که در آن منطقه مرزی، کلاس چهارم را با موفقیت به پایان رسانده است. پدر «رازمیک» در لباس کشیشی، مدرسه را اداره میکند. در یکی از روزهای پایان سال، سونا سوالی از پدر میپرسد که پاسخ آن، او را عمیقاً به فکر فرو میبرد. با توضیحات پدر رازمیک، پرده از دو راز بزرگ برداشته میشود. اول اینکه هر آدمی، حتی یک آدم معمولی ممکن است با روحالقدس متبرک شود و دوم اینکه برای ارتباط با خداوند و فرشتگان حتماً نباید مسیحی بود! موضوع دوم همانقدر که کشف بزرگی برای اوست، همانقدر هم در ذهنش ترسناک و کفرآمیز جلوه میکند و... .
خاطرات فیروزهای: خاطراتی ماندگار از عبادت رزمندگان در دوران دفاع مقدس
معرفی کتاب
کتاب حاضر دربردارنده خاطراتی از عبادات رزمندگان است در هشت سال جنگ تحمیلی. این خاطرات به صورت مکتوب از رزمندگان شهرستانهای «آران»، «بیدگل»، «کاشان» و «اصفهان» گردآوری و بعد از ویرایش و طبقهبندی، در سه فصل ارائه شده است. فصل اول، خاطرات نماز، فصل دوم، خاطرات ماه رمضان و فصل سوم خاطرات معنوی این سالهاست. شایان ذکر است که برای تفهیم و تصور بهتر این خاطرات، توضیح بعضی از واژگان در زیرنویس آورده شده است.
با تصور بخوان
معرفی کتاب
این داستان درباره خواهر و برادری است که پدرشان مدافع حرم است. «رعنا» و «سبحان» از مدرسه به خانه میآیند؛ اما مادر هنوز نیامده است. اگر پدر نرفته بود، مادر مجبور نبود کار کند و الان باید در خانه باشد. رعنا به پدرش قول داده است تا او برنگردد، موهایش را کوتاه نکند. حالا او با خطکش موهایش را اندازه میگیرد تا برای پدر بنویسد که سر قولش مانده است؛ هرچند اگر موهایش را کوتاه هم کند، پدر متوجه نمیشود؛ چون آنقدر نیامدنش طول میکشد که موهای رعنا دوباره بلند میشوند... . چند ساعت میگذرد؛ ولی هنوز مادر نیامده است! رعنا همهجا را میگردد، شاید مادر یادداشتی برایشان گذاشته باشد؛ ولی وقتی وارد اتاق مادر میشود، چیزی میبیند که او شوکه میکند!
دلدادگی دلارام
معرفی کتاب
«دلارام» دختر یک خان است. دختری که با ماشین شخصی و راننده به مدرسه میرود. او برخلاف پدرش قلب مهربانی دارد. دلارام در مدرسه خوراکیهای خوشمزهاش را بین بچههایی که پدر و مادرشان برای آنها کار میکنند، تقسیم میکند و از این کار لذت میبرد. همه فکر میکنند که او دختر درسخوانی است؛ چراکه همیشه سرش توی کتاب است؛ اما هیچکس نمیداند که او شعر میخواند. در تعطیلات تابستان، او پسر جوانی را در حال کار در مزرعه میبیند و عاشق او میشود و... .
المپیاد شاعران مشروطه
معرفی کتاب
مادر «شایگان» معلم ادبیات است و پدرش استاد زبان فارسی؛ اما شایگان از شعر و شاعری و ادبیات متنفر است! او فکر میکند زمان ادبیات سر رسیده و الان عصر تکنولوژی و ارتباطات و کامپیوتر است. در کلاس ادبیات، با حرف زدن دوستش، «مانی»، آقای «ادریسی»، به عنوان تنبیه آنها را مکلف میکند تا هفته آینده کنفرانس بدهند! درباره شاعران دوره مشروطه! ولی شایگان ده روز دیگر باید در المپیاد ریاضی شرکت کند و هر روز بعد از مدرسه، کلاس ریاضی دارد. شایگان و مانی با تمام قدرت سعی میکنند کنفرانس را کنسل کنند؛ ولی بینتیجه است. حالا شایگان باید برای المپیاد آماده شود یا برای کنفرانس؟