Skip to main content

باب

معرفی کتاب
پنج‌سال است که «لیوی» و خانواده‌اش به استرالیا نیامده‌اند و حالا دوباره به خانه مادربزرگ برگشته‌اند. لیوی خیلی چیزها را به یاد ندارد. آن موقع کوچک‌تر بود؛ اما مطمئن است که دفعه پیش یک چیز عجیب و غریب اینجا دیده است. او «باب» را فراموش کرده است؛ اما باب همه این پنج‌سال را منتظر برگشتن او مانده است. لیوی به او گفته اینجا منتظر بماند و باب در کمد طبقه بالا منتظر اوست. یک موجود عجیب و غریب که نه مرغ است نه آدم! پنج‌سال زمان زیادی است. شاید این‌بار لیوی تصمیم بگیرد باب را به خانه ببرد.

گروه خرگوش‌های وحشی می‌آیند

معرفی کتاب
«لوتا پترمن» و بهترین دوستش، «چینه»، هم‌کلاسی هستند و پرافاده‎ترین دختر مدرسه، «برنیکه» هم مثل بختک روی کلاس افتاده است. برنیکه خیلی ازخودراضی است، والدینش ثروتمند هستند، اسب شخصی دارد و... . همه دختران کلاس، به غیر از لوتا و چینه، عضو گروه او هستند. او باحال‌ترین برادر را دارد. برای همین، از نظر همه دخترهای کلاس، برنیکه معرکه است؛ اما لوتا و چینه هم گروه مخصوص خودشان را تأسیس کرده‌اند، گروه خرگوش‌های وحشی! حالا همه بچه‌های مدرسه به جشن تولد برنیکه دعوت شده‌اند و لوتا نقشه‌هایی دارد.

ساسی و بوبا: هانسل و گرتل در دنیای امروز

معرفی کتاب
این کتاب داستان به روز شده «هانسل و گرتل» است. آن‌ها مجبورند با نامادری خود، «کریسی» که معتاد است، کنار بیایند. در شب سرد پاییزی، نامادری در را روی «ساسی» که بیرون از خانه است، قفل می‎کند و ساسی مجبور می‎شود در اصطبل بخوابد. ساسی و «بوبا» از خانه فرار می‎کنند تا نزد عمه «ویویان» بروند؛ اما او خانه نیست. ساسی برای محافظت از خواهرش، بوبا، مسئولیت زندگی را به عهده می‎گیرد و برای پیدا کردن جایی امن، دست به فداکاری می‎زند و... .

فسقلی‌ها

معرفی کتاب
کتاب حاضر شامل پانزده داستان است. «دادا خودپسند»، «قل‌قلو ‌دوقلو»، «فی‌فی خیال‌باف» و «جی‌جو جنگجو»، نام بعضی از این داستان‌هاست. در داستان اول، «دادا» خیلی از تیپ و قیافه خودش خوشش می‌آید. او در مدرسه مرتب از خودش تعریف می‎کند و حرص همه بچه‌ها را درمی‎آورد تا اینکه... . داستان دوم درباره خواهران دوقلو، «رُزی» و «رُزا»، است. آن‌ها آن‌قدر شبیه هستند که مادرشان هم بعضی‌وقت‌ها آن‌ها را اشتباه می‎گیرد؛ اما اخلاقشان اصلاً شبیه نیست! روزی دوقلوها با دوچرخه به اداره پست می‎روند و... . در داستان سوم «فی‌فی» خیال‌بافی درجه یک است و در خیالش به هرچیزی و هرکسی که می‌خواهد، تبدیل می‌شود. یک روز... . داستان چهارم... .

پاپی جوراب بلند تو همه کار موفقه

معرفی کتاب
«پاپی» دختری است که با هم‌سن و سال‌هایش خیلی فرق می‎کند. او با صورت کک‌مکی و موهای قرمز بافته‌شده، قوی‎ترین دختر دنیاست! مادر او به آسمان‌ها رفته است و پدرش دریانوردی است همیشه در سفر. پاپی با اسب و میمون کوچکش در ویلا زندگی می‎کند. او آداب و رسوم اجتماعی را بلد نیست، برای همین، همه به او به چشم دختری عجیب و غریب نگاه می‎کنند؛ ولی خودش فکر می‎کند از بچه‌ای که پدر و مادر ندارد، بیش از این نباید توقع داشته باشند. او دختری مهربان و مستقل و شجاع است که تمام مشکلات زندگی را به روش خودش حل می‎کند!

عنکبوت و مگس

معرفی کتاب
آقای عنکبوت مدت‌هاست که عاشق خانم مگس است و مرتب از او خواستگاری می‎کند و خانم مگس هم هربار جواب منفی می‌دهد؛ اما آقای عنکبوت دست‌بردار نیست و همچنان اصرار می‌کند تا اینکه روزی آقای عنکبوت برای چندمین‌بار به خانه مگس می‎رود تا از او خواستگاری کند؛ اما این‌بار، خانم مگس با یک ظرف آب جوش در انتظار اوست و... . عنکبوت که به سختی آسیب دیده است، قول می‎دهد که بلایی سر مگس بیاورد تا درس عبرت همه باشد و از آن به بعد، مگس‌ها شکار عنکبوت‌ها می‌شوند!

میمون حیله‌گر و لاک‌پشت عاقل

معرفی کتاب
میمون و لاک‌پشت دوست هستند. روزی درخت موزی را در رودخانه پیدا می‎کنند و آن را به دو قسمت تقسیم کنند. میمون حیله‎گر قسمت بالای درخت را برمی‎دارد و لاک‎پشت هم ریشه درخت را می‎برد و می‎کارد. بعد از مدتی، درخت لاک‌پشت حسابی موز می‎دهد؛ ولی لاک‌پشت نمی‎تواند از درخت بالا برود و از میمون کمک می‎خواهد. میمون بدجنس بالای درخت می‎رود و همه موزها را می‌‏خورد. لاک‎پشت که بسیار عصبانی است، زیر درخت بوته‌های خار می‏‌گذارد و وقتی میمون پایین می‎آید... . میمون قول می‎دهد که این کار او را تلافی کند و... .

لوکاس لولی‌پوپ

معرفی کتاب
در غروب یکی از روزهای گرم تابستان، دزدی به بانک «اشپارکاسه» شهر «روتباخ» دستبرد می‌زند. افرادی که در بانک حضور دارند، سعی می‎کنند جلوی او را بگیرند. دزد تعادلش را از دست می‎دهد و کلاه‌گیسش از سرش می‌افتد و سر کچلش نمایان می‌شود. ازطرفی خبر دستگیری کمیسر «ناگل»، معروف به «کلیکر»، بین دوستانش در پارک‌هتل مثل توپ می‌ترکد و هنگامی‌که متوجه می‌شوند کمیسر در زندان است، جلوی چشمشان تیره و تار می‌شود. حالا وقت آن است که شش خلافکار سابق استعدادهای خاصشان را به کار بگیرند و به کمک کمیسر بروند!

گربه‌ای که تقلید می‌کرد

معرفی کتاب
بچه‌گربه‌ها، «آنا» و «بِلا»، همیشه با هم بازی می‎کنند. بِلا آن‌قدر آنا را دوست دارد که تمام کارهای او را تقلید می‎کند. مثلاً وقتی که آنا هولاهوپ بازی می‎کند یا وقتی بازیگر می‎شود یا دزد دریایی، بِلا هم دقیقاً همان کار را انجام می‎دهد؛ اما هر دو نمی‎توانند شاهزاده‌خانم شوند، چون فقط یک تاج دارند. آنا عصبانی است و... . او تاج را برای خودش برمی‎دارد و می‎رود. حالا بِلا مجبور است به تنهایی بازی کند. او با طنابی مشغول می‌شود؛ ولی نمی‎تواند به خوبی طناب‌بازی کند، پس تمرین می‎کند و تمرین می‎کند. «کلویی» از پشت درخت او را می‎بیند. کلویی هم می‎خواهد طناب بزند و... .

شاید چیزی زیبا...

معرفی کتاب
«مایرا» در شهر خاکستری زندگی می‎کند. او عاشق خط‍‌خطی کردن، طراحی، رنگ و نقاشی است. مایرا وقتی به مدرسه می‎رود، به آقای مغازه‌دار، نقاشی یک سیب می‌دهد و به خانم «لوپز» نقشی از یک گل. او برای آقای «ساکس» یک پرنده آوازه‎خوان می‎کشد و برای آقای پلیس یک قلب قرمز. در راه بازگشت به خانه، مایرا تصویر خورشیدی را روی دیوار می‎چسباند. او مردی را می‎بیند که قلم‎موهای بسیاری دارد. مرد یک دیوارنگار است! آن دو با هم روی دیوار نقاشی می‎کنند و کم‌کم همه اهالی محل به آن‎ها ملحق می‌وند. ناگهان آقای پلیس از راه می‎رسد و... .