Skip to main content

خنده کبک: هفت قصه برای کودکان

معرفی کتاب
کتاب حاضر از مجموعه سه‌جلدی «قصه‌های خوب ما»، شامل هفت قصه عامیانه از متون کهن است. «روباهی که دروغ گفت»، «باز و زاغ»، «ماهی و ماهی‌خوار» و «خنده کبک»، نام چهار داستان از این کتاب است. در داستان «خنده کبک»، روزی کبکی مورچه‌ای را می‎گیرد. مورچه از او خواهش می‎کند که اگر آزادش کند، او را به جایی پر از دانه‌های خوشمزه ببرد؛ ولی حرف‌هایش نتیجه‎ای ندارد. مورچه در آخرین دقایق زندگی‌اش به نادانی خویش می‌خندد، بلند هم می‌خندد. ناگهان... .

آواز بزغاله: هفت قصه برای کودکان

معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه سه‌جلدی «قصه‌های خوب ما»، حاوی هفت قصه از متون کهن است. «آواز بزغاله»، «روباه و پنیر»، «گربه‌ای که شیر شد» و «فرار روباه» نام برخی از این داستان‌هاست. در داستان «آواز بزغاله»، بزغاله بازیگوش از گله جدا می‌شود و راه را گم می‎کند. او با گرگ بزرگی روبه‌رو می‌شود و... . بزغاله با زیرکی از گرگ می‌خواهد اجازه دهد که قبل از مرگ، برایش آواز بخواند. گرگ نادان آخرین خواسته بزغاله را می‎پذیرد و... .

گانگستر خیارشور

معرفی کتاب
هنگامی‌که «فریدولین لویشته» و «کنوت کنیتر» در حال انتقال به زندان دیگری هستند، با نقشه‌ای که کنیتر از قبل کشیده است، فرار می‎کنند! وقتی فریدولین و کنیتر به جای امنی می‌رسند، کنیتر نقشه بعدی را برای افرادش بازگو می‎کند. آن‌ها می‎خواهند برای چاپ اسکناس‌های تقلبی، کمیسر «کلیکر» را گروگان بگیرند؛ اما افراد کنیتر نمی‌دانند چرا باید این کار را بکنند. کنیتر می‎داند که گروه «ادی ارلیش»، به خاطر کمیسر هر کاری می‎کنند. «تینو تران» از افراد ادی مجبور است برای آن‌ها کلیشه بسازد!

شاد شاد در کنار هم

معرفی کتاب
مامان‌خرگوشه به خرید می‎رود و پسرش، «برایدِن» را با دو خواهرش، «مینی» و «میلی» تنها می‎گذارد. دوست برایدن، «لنا» به دیدنش آمده است؛ اما با مینی و میلی بازی می‎کند. دخترها از او می‎خواهند به آن‌ها ملحق شود؛ ولی به نظر برایدن، بازی آن‌ها لوس و بی‌مزه است. سرانجام برایدن با دو خواهرش دعوا می‎کند و دخترها از آنجا می‎روند. برایدن تنها و بی‎حوصله است تا اینکه سر و کله «بنی» گورکن، پیدا می‎شود و خبر می‎دهد که توفان بزرگی در راه است. برایدن می‎داند که خواهرانش از توفان می‎ترسند و با اینکه با آن‌ها قهر است، به سرعت می‎دود تا دخترها را پیدا کند و... .

جادوگرها

معرفی کتاب
قهرمان داستان پسربچه‌ هفت‌ساله‌ای است که بعد از کشته شدن پدر و مادرش در حادثه رانندگی، با مادربزرگش زندگی می‎کند. مادربزرگ قصه‌گوی فوق‎العاده‌ای است و برای پسرک از جادوگرها می‎گوید. او معتقد است که جادوگرها در اطراف ما هستند و با ما زندگی می‎کنند؛ سپس راه‌های تشخیص جادوگرها را از آدم‌های عادی توضیح می‎دهد. جادوگرها همیشه دستکش به دست دارند، آن‎ها همیشه کلاه‌گیس می‌گذارند؛ چون کچل هستند، جادوگرها بینی بزرگی دارند تا بتوانند بو بکشند، آن‌ها چشم‌های متفاوتی دارند، جادوگرها... .

پترا

معرفی کتاب
هیچ‌چیز نمی‌تواند «پترا» را تکان بدهد. نه باد و بوران و نه زمان. او هیچ‌جا نمی‌رود، همه نزد او می‎آیند. او مثل یک کوه، غول‌آسا و قدرتمند و باشکوه است؛ اما شاید او یک سنگ‌ریزه باشد یا تخم یک پرنده؛ البته تخمی صاف و درخشان که ممکن است تبدیل به یک اژدها شود یا یک پنگوئن. شاید هم پترا، سنگ رودخانه باشد! هیچ‎کس نمی‎داند که او فردا به چه‌چیزی تبدیل می‎شود.

حوصله‌ام سر‌رفته!

معرفی کتاب
قهرمان داستان، کودکی است که حوصله‌اش سر رفته است و نمی‌داند چه کار کند تا اینکه با یک سیب‌زمینی روبه‌رو می‌شود. سیب‌زمینی هم حوصله‌اش سر رفته است! سیب‌زمینی از فلامینگوها خوشش می‌آید؛ اما آنجا فلامینگویی نیست. سیب‌زمینی فکر می‎کند بچه‌ها حوصله‌سربر هستند و کودک می‎خواهد ثابت ‎کند که این‌طور نیست، چرا؟ چون بچه‌ها می‎توانند بچرخند، بپربپر کنند، لگد بزنند، روی دستشان راه بروند،... ؛ اما همه این‌ها از نظر سیب‌زمینی حوصله‌سربر است تا اینکه... .

قورررک!

معرفی کتاب
خانواده قورباغه در برکه‌ای زندگی می‌کنند و در کنار هم خوشحال هستند. روزی با بچه‌خوکی روبه‌رو می‌شوند که قورقور می‎کند! قورباغه‌ها عصبانی می‌شوند و فکر می‎کنند بچه‌خوک، آن‌ها را مسخره می‎کند؛ اما در پاسخ هر پرسشی، او فقط قورقور می‌کند. همه حیوانات جمع می‎شوند؛ ولی هیچ‎کس علت را نمی‎فهمد. آن‌ها نزد سوسک دانا می‎روند تا مشکل را حل کنند... . هنگامی که باز می‎گردند، خبری از خوک نیست. او کجا رفته است؟ و اصلاً چرا آمده بود؟

بیلو سبیلو

معرفی کتاب
"بیلو" کودکی است که با سبیل به دنیا می آید. او ابتدا شروع می کند به انجام دادن کارهای خوب مثل رام کردن گاوهای وحشی، نگه داری از گله، مراقبت از حیوانات زخمی و .... سپس که سر سبیلهایش به بالا تاب می خورد کارهای بد انجام می دهد و این مساله باعث می شود او در تختش زندانی شود وقتی که از کارهایش پشیمان می شود، مادرش بیلو را نجات می دهد.

معمای مورگن‌روت

معرفی کتاب
کمیسر «ناگل» که به خاطر سرِ تاسش به «کلیکر»، یعنی «کله‌مرمری»، معروف شده، از اسلحه و خشونت بیزار است. او این‌بار درگیر پرونده مرموزی شده است که در آن دو تبهکار قصد جان یکدیگر را دارند. کمیسر با دست خالی، هم باید جلوی قتل را بگیرد، هم آن‌ها را دستگیر کند. دوستانش، شش خلافکار سابق که جای پروژه‌های غیرممکن و نفس‌گیر در زندگیشان خالی است، بی‌صبرانه منتظرند که کمیسر آن‌ها را به ماجراجویی تازه‌ای دعوت کند.