بوی خوشمزه آدم خانم
معرفی کتاب
این کتاب جلد هفتم از مجموعه کتابهای «ماجراهای اژی و قوری» است. اژدها کوچولو همراه دوستش، قورباغه، هنوز به دنبال پدر و مادرهایشان میگردند. «جیکجیکی»، پرندهای که «اژی» و «قوری»، به او کمک کردند، پدر و مادر آنها را در کوه بلند دیده است. اژی و قوری در راه رسیدن به کوه بلند، وارد شهر میشوند و بوی خوشمزهای توجهشان را جلب میکند. اژی که خیلی گرسنه است، وارد خانه آدمها میشود تا غذا بخورد؛ اما ناگهان... .
من نمیام بوقوحش!
معرفی کتاب
«اژی» و «قوری» همراه «جیکجیکی» به شهر میرسند. آنها تا به حال شهر ندیدهاند و خیلی میترسند. جیکجیکی خداحافظی میکند و میرود. اژی و قوری که حالا تنهای تنها هستند، با مادر و پسری روبهرو میشوند. پسرک اصلاً از آنها نمیترسد؛ ولی مادرش فریاد میکشد و پلیسها به سرعت خودشان را میرسانند. پلیسها میخواهند اژی و قوری را به باغ وحش ببرند؛ اما آنها در جای امنی پنهان میشوند. اژی میگوید دلش نمیخواهد به بوق وحش برود و قوری به او میگوید که باغ وحش درست است نه بوق وحش. هنگامی که هوا تاریک میشود، آنها از مخفیگاهشان بیرون میآیند؛ اما... .
جیکجیکی
معرفی کتاب
زمستان از راه رسیده و هوا حسابی سرد است. «قوری» و «اژی» همچنان به دنبال پدر و مادرهایشان میگردند. در حالی که آنها با آتشی که از دهان اژی بیرون آمده است، خودشان را گرم میکنند، با «جیکجیکی» روبهرو میشوند که زخمی شده است. اژی و قوری، خاری را که در پای جیکجیکی است، درمیآور ند. آنها متوجه میشوند که جیکجیکی پدر و مادرشان را دیده است و دنبال او به راه میافتند.
نشانه برق برقی!
معرفی کتاب
این کتاب جلد چهارم از مجموعه کتابهای «ماجراهای اژی و قوری» است. در این قسمت «اژی» و «قوری»، در حالی که دنبال پدر و مادرشان میگردند، کنار رودخانه چیزی پیدا میکنند که برق میزند. آنها عکس کودکیِ اژی را پیدا میکنند و متوجه میشوند که پدر و مادر اژی باید همان نزدیکی باشند. بعد از مدت کوتاهی، آنها نشانهای از پدر و مادر قوری پیدا میکنند. حالا قوری و اژی با خوشحالی به راهشان ادامه میدهند و مطمئن هستند که به زودی پدر و مادرهایشان را میبینند.
غول تاریکی
معرفی کتاب
«اژی» و «قوری» همچنان به دنبال پدر و مادرهایشان هستند که شب از راه میرسد. آنها خیلی خسته شدهاند و تصمیم میگیرند بخوابند؛ ولی اژی خوابش نمیبرد و غول تاریکی به سراغش میآید. اژی که خیلی ترسیده است، از قوری کمک میخواهد و جایش را با قوری عوض میکند؛ چون فکر میکند غول تاریکی آن طرف نمیرود؛ اما غول تاریکی دست از سر اژی برنمیدارد و سرانجام اژی تصمیم میگیرد با او بجنگد.
کیه، چیه؟
معرفی کتاب
«قوری» و «اژی» تصمیم میگیرند بگردند و پدر و مادرهایشان را پیدا کنند. آنها به چاهی میرسند و اژی بدون اینکه فکر کند، میپرد توی چاه! حالا اژی در چاه گیر افتاده است و قوری که دوست خیلی خوبی است، میخواهد کمکش کند؛ اما چگونه؟ قوری سرِ طنابی را به داخل چاه میفرستد؛ ولی این کار نتیجه نمیدهد. سرانجام قوری با کمک یک فیل بزرگ اژی را نجات میدهد.
کجایی مامان، کجایی بابا؟
معرفی کتاب
«اژی» یک بچهاژدهاست که پدر و مادرش را سیل میبرد. اژی غمگین است و خیلی میترسد؛ اما چیزی نمیگذرد که یک دوست پیدا میکند. «قوری» قورباغهای است که پدر و مادر او را هم سیل برده است. اژی از قوری میخواهد مامان یا بابای او بشود؛ اما قوری فکر بهتری دارد. قوری میگوید با هم بگردیم و پدر و مادرهایمان را پیدا کنیم. آیا آنها موفق میشوند؟
دری و بره سیاه کوچولو
معرفی کتاب
«دُری» دختر کوچولویی است که همیشه موهایش به هم ریخته است و صورتش پُر از کک و مک. او در دو دنیای کاملاً متفاوت زندگی میکند، دنیای واقعی و دنیای خیالی. در دنیای خیالی دُری، بهترین دوستش، «مری»، زیر تخت میخوابد! همچنین دُری، دشمنی به نام خانم «گراکر» دارد! در مدرسه، خانم معلم برای دُری یک همگروهی انتخاب کرده است تا با هم کتاب بخوانند. آنها یک سبد پُر از کتابهایی دارند که درباره حیوانات مزرعه است و... .
دکمه به دردبخور
معرفی کتاب
در این کتاب داستانی طنز با تصاویری متفاوت روایت میشود. «زرد قناری»، دکمهای پیدا میکند و فکر میکند به هیچ دردی نمیخورد؛ اما دوستانش به او یاد میدهند که هر چیزی کاربردی دارد و این موضوع فقط به نوع نگاه به مسائل بستگی دارد. کودکان با مطالعه این داستان، میآموزند که نگاه تکبعدی به مسائل نداشته باشند و هر پدیدهای را از زوایای گوناگون ببینند.