Skip to main content

شردر، عنکبوت رباتی

معرفی کتاب
پدر مکس، دو هفته پیش به «آکورا» برگشت. درست پس از آنکه مکس او را از چنگ پرفسور شیطانی نجات داد. دانشمند نابغه، اما دیوانه و قدرتمندی که می‎خواست بر سراسر اقیانوس حکومت کند. مکس دلتنگ پدرش بود؛ اما پرفسور به طور مبهمی اشاره کرده بود که مادر مکس، جایی در زیر امواج هنوز زنده است و مکس مصصم است که او را پیدا کند! مکس با ارواح دریایی روبه‎رو می‎شود و آن‎ها از او کمک می‌‏خواهند؛ چراکه پرفسور دیوانه تصمیم دارد شهر آن‌ها را نابود کند!

کرایا، کوسه خون‌خوار

معرفی کتاب
مادر «مکس» سال‌ها پیش همراه برادرش، در سفری به اعماق اقیانوس، ناپدید شده بود. آن‌ها به دنبال «سومارا»، شهر «مرین‌ها» بودند. مرین‎ها نژادی افسانه‌ای بودند که زیر آب زندگی می‏‌کردند. حالا پرفسور، دشمن مرین‎ها، پدر مکس را هم گروگان گرفته است و... . مکس باید با قوی‌ترین هیولای رباتی، «کرایا»، کوسه خون‌خوار، روبه‌رو شود. او باید با نیروی شیطانی که آن هیولا را تحت فرمان دارد نیز مبارزه کند. آیا او از عهده این کار برمی‌آید؟

ماناک، شکارچی خاموش

معرفی کتاب
مادر «مکس» سال‌ها پیش در اعماق اقیانوس ناپدید می‌شود. پرفسور شیطانی، پدر مکس را هم گروگان می‎گیرد. مکس برای پیدا کردن مادر و آزاد شدن پدرش با هیولاهای زیادی می‌جنگد و پیروز می‌شود. حالا «ماناک»، شکارچی خاموش، فقط با یک هدف در اقیانوس حرکت می‏‌کند و آن پیدا کردن و کشتن «مکس» است؛ اما مکس باید مبارزه کند و زنده بماند؛ چون اگر شکست بخورد، تمام اقیانوس‌های سیاره «نموس» نابود می‎شوند! مکس باید جلوی نقشه‌های پرفسور بایستد؛ چراکه پرفسور می‌خواهد «مرین‎ها» را به بردگی بگیرد.

سیلدا، مار ماهی برق‌دار

معرفی کتاب
مادر «مکس» به دنبال جست‌وجوی موجودات افسانه‌ای زیرآبی که «مرین» نامیده می‎شوند، ناپدید شده است. پدرش را نیز پرفسور شیطانی که دشمن مرین‌ها بود، به گروگان گرفته است. پرفسور جمجمه «تالوس» را که باارزش‌ترین دارایی مرین‌هاست، دزدیده است. مکس و دوست مرینی‌اش، «لیا»، تاکنون یک قسمت از جمجمه را پس گرفته‌اند؛ اما هنوز سه تکه دیگر باقی مانده است. مکس می‎خواهد به مرین‌ها کمک کند؛ اما با هیولای رباتی روبه‌رو می‌شود و... .

سفالوکس، ماهی مرکب رایانه‌ای

معرفی کتاب
مادر «مکس» سال‌ها پیش در اعماق اقیانوس ناپدید شده بود. حالا مکس با پدرش زندگی می‌کند. مکس عاشق این است که صبح‌های زود با رباتی که برای ماهیگیری برنامه‌ریزی‌اش کرده است، کنار دریا برود. کنار اسکله دو زیردریایی غول‌پیکر در آب تکان می‌خورند. او همیشه به دنیای ناشناخته زیر امواج فکر کرده بود؛ اما هرگز نتوانسته بود آنجا را ببیند. ناگهان فکری به ذهنش می‌رسد و... .

خانه کوچک

معرفی کتاب
پدر و مادر همراه سه فرزندشان، «مری»، «لورا» و «کری»، خانه کوچکشان در «بیگ‌وودز» را ترک می‌‏کنند تا جایی در غرب زندگی کنند، جایی که هیچ مهاجری نباشد و حیوانات وحشی بدون ترس از آدم‌ها زندگی می‎کنند. آن‌ها مسیری طولانی را در جنگل پوشیده از برف طی می‎کنند تا به شهر «پپن» می‎رسند؛ اما نمی‎توانند زیاد آنجا بمانند و باید هرچه سریع‌تر از رودخانه عبور کنند و... . این خانواده سفید‌پوست به غرب کوچ می‏‌کنند، با زندگی و آداب و رسوم سرخ‌پوست‌ها آشنا می‌شوند، سختی‎های طبیعت را پشت سر می‏‌گذارند و درنهایت... .

کازیمیر کاربلد

معرفی کتاب
این کتاب شامل پنج داستان باعنوان‌های «کازیمیر کاربلد» است که در هر داستان ماجراهای «کازیمیر» که یک موش صحرایی است، روایت می‎شود. این داستان‌ها کودکان را با مشاغل مختلف آشنا می‎کند. آشپزی، خیاطی، دوچرخه‌سواری، کشاورزی و نقاشی، ازجمله این شغل‎ها هستند. تصاویر کتاب به فهم بیشتر مطالب کمک می‎کند.

توی دل یک فیل

معرفی کتاب
روزی آقای شیر هوس می‎کند فیل شکار کند. او می‎خواهد بداند که در دل یک فیل چه چیزی وجود دارد. خانم شیر سعی می‎کند او را منصرف کند و... . حیوانات وحشی جلسه‌ای تشکیل می‎دهند تا شاید بفهمند که در دل فیل چه چیزی وجود دارد. کفتار معتقد است که دل فیل پر از باد است. ببر فکر می‏‌کند در دل فیل سرسره هست و پلنگ فکر می‏‌کند که... . سرانجام تصمیم می‎گیرند فیلی را شکار کنند تا ببینند در دل او چیست؛ اما آیا آن‌ها می‎توانند یک فیل را شکار کنند و واقعاً در دل فیل چه چیزی وجود دارد؟

کلوچه گرگ‌شاه

معرفی کتاب
«ژولیت» در جایی زندگی می‌‏کند که در یکی از جشن‌هایشان سنگ‌ریزه طلایی را در کلوچه‌هایی که برای آن روز درست می‎کنند، می‎اندازند و سنگ در دهان هر کسی پیدا شود، آن شخص، آن روز شاه می‌شود. ژولیت شیرینی را آماده می‎کند و می‎رود تا با دوستش، «نانت»، بخورد؛ اما در راه با گرگ گرسنه‌ای روبه‎رو می‎شود که دنبال خوراکی می‏‌گردد. ژولیت کلوچه را به طرف گرگ پرت می‌‏کند و پشت درختی پنهان می‎شود. سنگ‌ریزه طلایی در گلوی گرگ گیر می‎کند و در حال خفه شدن است که... .

کازیمیر پنچرگیری می‌کند

معرفی کتاب
روزی «کازیمیر» و بهترین دوستش، «فریپ»، قرار است با دوچرخه فریپ که آن را در شب کریسمس هدیه گرفته است، به پیک نیک بروند. آن‎ها وسایل لازم را در سبد دوچرخه می‎گذارند و به راه می‌افتند؛ اما دوچرخه پنچر می‎شود. بچه‎ها مشغول پنچرگیری می‌شوند و از این کار لذت می‎برند؛ اما پیک‎نیک چه می‎شود؟