وقتی مینا از خواب بیدار شد
معرفی کتاب
این داستان درباره دختری است که سعی میکند برای رهایی از دنیای نیستی، دنیای خود را به کمک یک صدا به وجود آورد. «مینا» ناگهان خود را در جهان خواب مییابد که همهچیز در آن از بین رفته است. او در این دنیای بیآب و رنگ و شکل، احساس سردرگمی میکند و تمام تلاش خود را به کار میگیرد تا به جهان بیداری بازگردد. نویسنده در این داستان با شکلگیری گفتوگویی میان مینا و صدا سعی میکند مخاطب را با گفتههای سوالبرانگیز در داستان شرکت دهد و ذهن او را به تصورات دور فراخواند.
وقتی ما نیستیم! رییس آزمایشگاه
معرفی کتاب
بچهها در آزمایشگاه هستند که سرایدار مدرسه با یک ماکتِ بدنِ انسان وارد میشود. معلم میگوید: «این برای آشنایی با بدن است، درست مثل اسکلت». بعدازظهر، وقتی درِ آزمایشگاه بسته میشود، مولاژ از راه نرسیده، میخواهد قُلدربازی درآورد و رئیس باشد؛ اما یک رقیب بیمغز دارد که به راحتی از پسش برنمیآید! متر میگوید، قدشان را اندازه بگیرند، هرکسی بلندتر است، رئیس باشد، ترازو میگوید هرکسی که وزنش بیشتر است و همزن دعوا کردن را پیشنهاد میکند. اسکلت درِ گوش مولاژ میگوید کنار میکشد تا او رئیس باشد! اما به یک شرط. شرط اسکلت چیست؟
سرقت مصلحانه و چند داستان دیگر
معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعهای از دَه داستان کوتاه است. «بوگندو»، «نحسی همه سیزدهها»، «دیو و دیوانه» و «سرقت مُصلِحانه»، نام برخی از این داستانهاست. داستان آخر درباره دختری به نام «همدم» است که مادرش از خانه قهر کرده است؛ چون معتقد است که دست شوهرش کج است! پدر همدم موتور دارد. فردای روزی که مادر رفته است، پدر به همدم پیشنهاد میکنند برای ناهار بیرون بروند؛ چون در خانه چیزی برای خوردن ندارند! آنها کنار یک پیتزافروشی توقف میکنند؛ اما همدم نمیداند چرا داخل مغازه نمیشوند. وقتی پیکِ مغازه، پیتزاها را میگیرد و حرکت میکند، پدر همدم، همراه دخترش، دنبال او میروند و... .
وقتی تاریخ آلزایمر میگیرد
معرفی کتاب
این داستان چند راوی دارد که هرکدام از آنها یکی از فصلها را روایت میکنند و خواننده روند داستان را از نگاه آنها میبیند. داستان درباره آذریهایی است که با ورود روسیه به ایران، دستخوش تغییرات اقتصادی، عاطفی، امنیتی و... میشوند. در فصل اول، شهر بمباران میشود و «آراز» تمام آنچه را که رخ داده است، توصیف میکند. فصل دوم از زبان شخصی به نام «عاشقدَلی» روایت میشود که در فصل اول زیر آوار میماند و... . او همسایه آراز است و همه او را دیوانه صدا میکنند؛ چون در هر وضعیتی، ساز میزند و میخواند. فصل سوم... .
ردپای تجربه در زیر درختان زیتون
معرفی کتاب
کتاب حاضر شامل ۲۵ داستان کوتاه و سه داستانک است. این داستانها درواقع خاطرات و تجربه سی سال تدریس نویسنده است. «واکسی»، «کفشهای صورتی»، «گریه نکن»، «زنگ انشا»، «شهر عاشقی» و «زیر درختان زیتون»، نام برخی از این داستانهاست. داستان آخر درباره روزهایی است که نویسنده به عنوان معلم به روستایی دور میرود. روزهایی که با دانشآموزانش فاصله سنی چندانی ندارد. روزهایی که کلاس درس، فرشی از شکوفههای زیتون است. معلم به یاد میآورد دانشآموز پراسترسی که ناخنش را میجود و از ترس بیهوش میشود و حالا کارت دعوت افتتاح مطب پزشکی خود را برای او ارسال کرده است یا دانشآموز نخبهای را که امروز مهندس هواپیمایی کشور است یا... .
عطر عربی
معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی چهارده داستان درباره زندگی مدافعان حرم است در میدان جنگ و بیرون از آن. «لیلا»، «قهر حلب»، «من داعشی نیستم»، «گمگشته» و «عطر عربی»، نام برخی از این داستانهاست. داستان آخر درباره زن جوانی است فکر میکند شوهرش، «مصطفی»، به «کربلا» رفته است؛ اما متوجه میشود که در سوریه بوده است. زن جوان عصبانی و نگران است از دروغی که شوهرش به او گفته و از اینکه مبادا او را از دست بدهد و سرانجام نگرانیهای او به حقیقت میپیوندد و... .
شبهای بیستاره
معرفی کتاب
ستاره دختریست که ناآرامی و خشونت جنگ، دنیای نوجوانیاش را به هم ریخته و آرزوهایش را با اضطرابی پیوسته همراه میکند. از یک طرف، از محل زندگیاش آواره میشود که سوغات جنگ است و از یک طرف، بدخلقی پدر و بیحوصلگی مادر باردارش، روح او را میآزارد و او را مطمئن میکند که هیچکس دوستش ندارد. برای دوری از این وضع، به حسینیهای پناه میبرد که در آن زنان کارهای پشت جبهه را انجام میدهند. در رفت و آمدهای به حسینیه، با محبتهای مادرانه خانم «فهیمی» که همسر شهید است، قدری آرام میشود و در ماجرایی، با پسری به نام «مسعود» آشنا شده و عاشقش میشود.
شاخ دماغیها
معرفی کتاب
خانواده «سهیل» تازه به آپارتمان جدیدی نقلمکان کردهاند، خانهای بزرگتر و دلبازتر. حالا سهیل اتاق خودش را دارد و مجبور نیست با دو برادر بازیگوشش در یک اتاق باشد. سهیل با پدرش کلی گشته است تا تخت مورد علاقهاش را پیدا کند و کلی پوستر بازیکنان فوتبال را به در و دیوار و کمدش زده و تازه در حال لذت بردن از اتاقش است که مجبور میشود اتاقش را تقدیم دخترخالهاش کند! چرا؟ چون خاله و شوهرخالهاش برای درمان خاله به خارج از کشور میروند و دخترشان به خانه آنها میآید؛ ولی این تازه اول ماجراست!
خط مرزی
معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی هفت داستان کوتاه درباره جنگ ایران و عراق است. «دیدگاه»، «کنسروهای خونی» و «خط مرزی» نام بعضی از این داستانهاست. داستان آخر درباره سه نوجوان است که با کَلَک، برای رفتن به مشهد، رضایت پدر و مادرشان را میگیرند؛ اما با کاروان مسجد به جبهه میروند. آنها قبل از رفتن به جبهه مثلاً خودشان را آماده میکنند و با چاقوی میوهای ارهّای چقدر خاکهای پشت خانهشان را میکَنند! اما در منطقه «دوکوهه»، آنقدر با سرنیزههای کُند و زنگزده زمین را میکَنند و گونی پر میکُنند که دستشان تاول میزند. در دو کوهه مرتب زاغسیاه فرمانده را چوب میزنند و چقدر التماس میکنند تا آنها را اعزام کند. سرانجام به پشت جبهه میروند؛ اما اینجا هم آنجایی نیست که میخواهند و....
خانه مغایرت
معرفی کتاب
«سعید» و «سحر» که عقد کرده هستند، در راه سفر به «شیراز » متوجه میشوند پدر سحر تصادف کرده است و همین موضوع باعث میشود که به اصرار سحر بازگردند. سعید از خانه خودشان که در آن تکفرزند و تنهاست، گریزان است و بیشتر وقتش را در خانه پدرزنش سپری میکند، خانهای با پنج بچه شلوغ و پرماجرا که به آن «خانه مغایرت» میگوید. پدر سحر به علت تصادف خانهنشین شده و مغازه بستنیفروشیاش را ناچاراً تعطیل کرده است. سعید که نمیخواهد پسرعمه سحر، اداره بستنیفروشی را در دست بگیرد، ریسک کرده و قبول میکند تا سلامتی مجدد پدرزنش بستنیفروشی را باز نگه دارد و... .