Skip to main content

خداوند شبان من است

معرفی کتاب
«سونا» تنها دختری است که در آن منطقه مرزی، کلاس چهارم را با موفقیت به پایان رسانده است. پدر «رازمیک» در لباس کشیشی، مدرسه را اداره می‌‏کند. در یکی از روزهای پایان سال، سونا سوالی از پدر می‌پرسد که پاسخ آن، او را عمیقاً به فکر فرو می‌برد. با توضیحات پدر رازمیک، پرده از دو راز بزرگ برداشته می‌شود. اول اینکه هر آدمی، حتی یک آدم معمولی ممکن است با روح‌القدس متبرک شود و دوم اینکه برای ارتباط با خداوند و فرشتگان حتماً نباید مسیحی بود! موضوع دوم همان‌قدر که کشف بزرگی برای اوست، همان‌قدر هم در ذهنش ترسناک و کفرآمیز جلوه می‎کند و... .

با تصور بخوان

معرفی کتاب
این داستان درباره خواهر و برادری است که پدرشان مدافع حرم است. «رعنا» و «سبحان» از مدرسه به خانه می‎آیند؛ اما مادر هنوز نیامده است. اگر پدر نرفته بود، مادر مجبور نبود کار کند و الان باید در خانه باشد. رعنا به پدرش قول داده است تا او برنگردد، موهایش را کوتاه نکند. حالا او با خط‌کش موهایش را اندازه می‎گیرد تا برای پدر بنویسد که سر قولش مانده است؛ هرچند اگر موهایش را کوتاه هم ‎کند، پدر متوجه نمی‌شود؛ چون آن‌قدر نیامدنش طول می‌کشد که موهای رعنا دوباره بلند می‎شوند... . چند ساعت می‎گذرد؛ ولی هنوز مادر نیامده است! رعنا همه‌جا را می‎گردد، شاید مادر یادداشتی برایشان گذاشته باشد؛ ولی وقتی وارد اتاق مادر می‎شود، چیزی می‎بیند که او شوکه می‎کند!

دلدادگی دلارام

معرفی کتاب
«دلارام» دختر یک خان است. دختری که با ماشین شخصی و راننده به مدرسه می‎رود. او برخلاف پدرش قلب مهربانی دارد. دلارام در مدرسه خوراکی‎های خوشمزه‎اش را بین بچه‌هایی که پدر و مادرشان برای آن‌ها کار می‎کنند، تقسیم می‎کند و از این کار لذت می‎برد. همه فکر می‎کنند که او دختر درس‌خوانی است؛ چراکه همیشه سرش توی کتاب است؛ اما هیچ‌کس نمی‎داند که او شعر می‎خواند. در تعطیلات تابستان، او پسر جوانی را در حال کار در مزرعه می‎بیند و عاشق او می‎شود و... .

المپیاد شاعران مشروطه

معرفی کتاب
مادر «شایگان» معلم ادبیات است و پدرش استاد زبان فارسی؛ اما شایگان از شعر و شاعری و ادبیات متنفر است! او فکر می‎کند زمان ادبیات سر رسیده و الان عصر تکنولوژی و ارتباطات و کامپیوتر است. در کلاس ادبیات، با حرف زدن دوستش، «مانی»، آقای «ادریسی»، به عنوان تنبیه آن‌ها را مکلف می‎کند تا هفته آینده کنفرانس بدهند! درباره شاعران دوره مشروطه! ولی شایگان ده روز دیگر باید در المپیاد ریاضی شرکت کند و هر روز بعد از مدرسه، کلاس ریاضی دارد. شایگان و مانی با تمام قدرت سعی می‎کنند کنفرانس را کنسل کنند؛ ولی بی‎نتیجه است. حالا شایگان باید برای المپیاد آماده شود یا برای کنفرانس؟

دریا از کسی اجازه نمی‌گیرد

معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی سه داستان درباره جنگ ایران و عراق است. «همسایه آسمان»، «زاغچه‎ها» و «دریا از کسی اجازه نمی‎گیرد»، نام این داستان‎هاست. داستان آخر درباره پسر نوجوانی به نام «فرحان» است. او هنوز صدای پدربزرگش را می‎شنود که می‏‌گفت بچه که بوده، انگلیسی‎ها به تنگستان آمدند؛ اما «احمدخان» جلویشان ایستاد. بعد با یک لنج پر از اسلحه آمدند؛ ولی لنج غرق شد. پدربزرگ هر روز به عمق شطّ رفته بود تا شاید اسلحه‎ها را پیدا کند؛ اما هیچ‌وقت چیزی پیدا نکرد. حالا عراقی‎ها به این طرف شطّ آمده‎اند؛ ولی به فرحان به خاطر سنش اسلحه نمی‏‌دهند. او تصمیم می‎گیرد به عمق شطّ برود و اسلحه‎ها را پیدا کند.

دریانوردان شجاع

معرفی کتاب
پدر «سارا» و «امیر» کوچولو، کاپیتان کشتی است. او بعد از مدت‌ها به خانه بازگشته است و بچه‎ها از دیدنش بسیار خوشحال هستند. این‌بار کاپیتان از دلفین‌ها می‎گوید که موجوداتی بسیار باهوش و بازیگوش هستند. بچه‎ها دلشان می‌‏خواهد آن‌ها را از نزدیک ببینند. روز بعد امیر با پدرش به مدرسه می‎رود و به پرسش همه بچه‌ها درباره دریا و سفرهایش پاسخ می‎دهد. مدتی بعد، کاپیتان و خانواده‌اش می‎خواهند به سفر دریایی بروند؛ اما قبل از رفتن، خانه‌شان را بیمه آتش‌سوزی می‎کنند! در ادامه داستان، هنگامی‌که سارا و امیر با پدر و مادرشان به طرف چاه‌بهار می‎روند، پدر برایشان از حمل‌و‌نقل دریایی می‎گوید و اینکه در صورت هرگونه صدمه، شرکت بیمه، خسارت را پرداخت می‏‌کند و... .

وقتی مینا از خواب بیدار شد

معرفی کتاب
این داستان درباره دختری است که سعی می‏‌کند برای رهایی از دنیای نیستی، دنیای خود را به کمک یک صدا به وجود آورد. «مینا» ناگهان خود را در جهان خواب می‎یابد که همه‎چیز در آن از بین رفته است. او در این دنیای بی‎آب و رنگ و شکل، احساس سردرگمی می‏‌کند و تمام تلاش خود را به کار می‏‌گیرد تا به جهان بیداری بازگردد. نویسنده در این داستان با شکل‎گیری گفت‌وگویی میان مینا و صدا سعی می‏‌کند مخاطب را با گفته‎های سوال‎برانگیز در داستان شرکت دهد و ذهن او را به تصورات دور فراخواند.

وقتی ما نیستیم! رییس آزمایشگاه

معرفی کتاب
بچه‌ها در آزمایشگاه هستند که سرایدار مدرسه با یک ماکتِ بدنِ انسان وارد می‌شود. معلم می‎گوید: «این برای آشنایی با بدن است، درست مثل اسکلت». بعدازظهر، وقتی درِ آزمایشگاه بسته می‌شود، مولاژ از راه نرسیده، می‎خواهد قُلدربازی درآورد و رئیس باشد؛ اما یک رقیب بی‎مغز دارد که به راحتی از پسش برنمی‎آید! متر می‎گوید، قدشان را اندازه بگیرند، هرکسی بلندتر است، رئیس باشد، ترازو می‎گوید هرکسی که وزنش بیشتر است و همزن دعوا کردن را پیشنهاد می‏‌کند. اسکلت درِ گوش مولاژ می‎گوید کنار می‏‌کشد تا او رئیس باشد! اما به یک شرط. شرط اسکلت چیست؟

سرقت مصلحانه و چند داستان دیگر

معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعه‌ای از دَه داستان کوتاه است. «بوگندو»، «نحسی همه سیزده‌ها»، «دیو و دیوانه» و «سرقت مُصلِحانه»، نام برخی از این داستان‌هاست. داستان آخر درباره دختری به نام «همدم» است که مادرش از خانه قهر کرده است؛ چون معتقد است که دست شوهرش کج است! پدر همدم موتور دارد. فردای روزی که مادر رفته است، پدر به همدم پیشنهاد می‎کنند برای ناهار بیرون بروند؛ چون در خانه چیزی برای خوردن ندارند! آن‌ها کنار یک پیتزافروشی توقف می‎کنند؛ اما همدم نمی‎داند چرا داخل مغازه نمی‎شوند. وقتی پیکِ مغازه، پیتزاها را می‌گیرد و حرکت می‎کند، پدر همدم، همراه دخترش، دنبال او می‎روند و... .

وقتی تاریخ آلزایمر می‌گیرد

معرفی کتاب
این داستان چند راوی دارد که هرکدام از آن‌ها یکی از فصل‌ها را روایت می‎کنند و خواننده روند داستان را از نگاه آن‌ها می‎بیند. داستان درباره آذری‌هایی است که با ورود روسیه به ایران، دست‌خوش تغییرات اقتصادی، عاطفی، امنیتی و... می‌شوند. در فصل اول، شهر بمباران می‎شود و «آراز» تمام آنچه را که رخ داده است، توصیف می‎کند. فصل دوم از زبان شخصی به نام «عاشق‌دَلی» روایت می‎شود که در فصل اول زیر آوار می‎ماند و... . او همسایه آراز است و همه او را دیوانه صدا می‎کنند؛ چون در هر وضعیتی، ساز می‎زند و می‎‌خواند. فصل سوم... .