سفر
معرفی کتاب
در این کتاب، پرندۀ کوچک مجبور است محل زندگیاش را ترک کند. باد او را با خود به جایی دیگر میبرد. جایی عجیب که زبان هیچیک از اهالی آن را نمیداند. ناگهان موجودی دیگر را میبیند که کمی شبیه اوست. زبانش را میفهمد. آن موجود به پرنده میآموزد تا زبان دیگر اهالی را یاد بگیرد. از همان روز به بعد همه چیز خوب میشود، شکوفهها باز میشوند و خورشید بر پرندۀ کوچک میتابد.
دکمه به دردبخور
معرفی کتاب
در این کتاب داستانی طنز با تصاویری متفاوت روایت میشود. «زرد قناری»، دکمهای پیدا میکند و فکر میکند به هیچ دردی نمیخورد؛ اما دوستانش به او یاد میدهند که هر چیزی کاربردی دارد و این موضوع فقط به نوع نگاه به مسائل بستگی دارد. کودکان با مطالعه این داستان، میآموزند که نگاه تکبعدی به مسائل نداشته باشند و هر پدیدهای را از زوایای گوناگون ببینند.
هندوانه و تمساح
معرفی کتاب
از وقتی که یک تمساح کوچولو بودم، عاشق هندوانه بودم. اصلا هندوانه بهترین میوۀ دنیا است. میشود صبحانه هندوانه خورد. برای ناهار، برای شام. برای دسر که دیگر عالی میشود. اوه! انگار یک هسته هندوانه قورت دادم. حالا باید چه کنم؟ الان است که درخت هندوانه از گوشهایم بیرون بزند. اگر پوستم صورتی شود چه؟ من اصلا دوست ندارم توی سالاد میوه بیفتم. کسی نیست کمکم کند؟
یک جای بهتر
معرفی کتاب
پرندۀ کوچک میخواست لانه بسازد. او باید جایی را پیدا میکرد که برای کسی نباشد. خانۀ کسی در آن نباشد. کسی نخواهد چرتهای عصرگاهیاش را آنجا بزند. آیا جایی با این ویژگیها پیدا میکند؟
طراحی صفحات این کتاب به گونهای است که هر صفحه، نیمی یا کمتر از یک صفحۀ کامل است و با ورق زدن، صفحات بعدی مانند پلکان، پشت هم قرار میگیرند. در صفحۀ پایانی که تمام حیوانات با هم هستند و هر یک خانۀ خود را پیدا کردهاند، صفحۀ کتاب نیز کامل است.
طراحی صفحات این کتاب به گونهای است که هر صفحه، نیمی یا کمتر از یک صفحۀ کامل است و با ورق زدن، صفحات بعدی مانند پلکان، پشت هم قرار میگیرند. در صفحۀ پایانی که تمام حیوانات با هم هستند و هر یک خانۀ خود را پیدا کردهاند، صفحۀ کتاب نیز کامل است.
گورخر خطخطی
معرفی کتاب
مامان گورخر هر شب لباسهای راهراه "خطخطی" را از تنش درمیآورد تا او راحت بخوابد. یک روز که خطخطی از خواب بیدار شد لباسهایش را نپوشید. او بدون راهراه و مانند یک خر معمولی با مادرش بیرون رفت. دوستانش که او را دیدند همه خندیدند و مسخرهاش کردند. صاحب یک باغ تا خطخطی را بدون خط دید گفت: چه خوب که خر مشتی حسن دوباره به باغ من آمده است تا بارهای مرا جابهجا کند. اما فقط اینها نبود. خطخطی تازه فهمیده بود که لباسش، مگسهای سمج را نیز فراری میداد...
بالبال بازی
معرفی کتاب
"اردک کوچولو" گم شده بود و همینطور که به دنبال مادرش میگشت گریه میکرد. "خانم مرغه" که همان دور و بر بود صدایش را شنید و او را پیش بچههای خود برد تا زمانی که مادرش را پیدا کند. جوجهها دور اردک کوچولو جمع شدند و خواستند با او بازی کنند. اما بازی جوجهها با بازی مورد علاقۀ اردک متفاوت بود. هیچکس بازی طرف مقابل را دوست نداشت. باید چه میکردند؟
هپلیهپو تو مزرعه
معرفی کتاب
"هپلیهپو" یک بچه غول تنبل است که هیچ کاری انجام نمیدهد. او فقط میخواهد بخوابد. یک روز پدرش که از جنگل برگشته بود و کلی کدو با خود آورده بود به او گفت: آی هپلی! کدوها رو دونهدونه، باید بیاری به خونه. اما هپلیهپو گوشش بدهکار نبود. رفت و نشست تا یک نفر پیدا شود و کدوها را برایش جابهجا کند. فکر میکنید کسی پیدا میشود که کارهای او را انجام دهد؟
هپلیهپو و یک سیب
معرفی کتاب
"هپلیهپو" یک بچهغول تنبل است. او هیچ کاری انجام نمیدهد و میخواهد که دیگران کارهایش را انجام دهند. یک روز که زیر درخت دراز کشیده بود، سیب قرمزی روی شاخه دید. اما حوصله نداشت تا بالای درخت برود. برای همین تصمیم گرفت از کسی بخواهد تا این کار را برایش انجام دهد. اما چه کسی حاضر میشود کارهای خود را رها کند و برای یک بچهغول تنبل سیب بچیند؟
نیمکت پیر
معرفی کتاب
"نیمکت پیر" دیگر خیلی کار کرده بود و زمان بازنشستگیاش فرا رسیده بود. یک روز "بابای مدرسه" آمد و او را به جنگل برد تا بقیۀ عمرش را آنجا بگذراند. چند روز اول در جنگل به نیمکت پیر خیلی خوش گذشت. او فقط میخورد و میخوابید. اما بعد از مدتی دلش برای مدرسه تنگ شد. آهسته با خودش گفت: بابا آب داد. بابا نان داد. یکدفعه تمام جنگل ساکت شد. پرندهها آواز نخواندند، درختها برگهایشان را تکان ندادند. همه آمدند و دور نیمکت پیر جمع شدند تا...
دوست داری فیل باشی؟
معرفی کتاب
دربارۀ فیلها چه میدانید؟ آنها با خرطومشان خیلی کارها میکنند. حتی اگر سرشان را زیر آب ببرند، باز هم با خرطوم خود میتوانند نفس بکشند. فیلها هنگامی که از آب بیرون میآیند روی بدن خود خاک میپاشند تا پشهها آنها را نیش نزنند. اگر میخواهید چیزهای بیشتری از فیلها بدانید، کتاب را ورق بزنید. در پایان کتاب نیز، آلبومی دو صفحهای از تصاویر واقعی این حیوانات بزرگ و مهربان وجود دارد.